آقا پسر نسبت بهم سرد شده …

سوال: سلام من ۲۷ سالمه. حدود ۴ ماهه با آقایی آشنا شدم. ایشون شخص بسیار مذهبی هستن. چند بار در قالب برنامه های مختلف باهاشون دیدار داشتم. ما ساکن دو شهر مختلف هستیم و من در شهر ایشون دانشجوی دکتری هستم. حدود ۲۰ روز پیش بعد از یک دیدار دیگه بهم گفتن که آیا شخصی مثل من رو که فوق دارم و انقد شهر و خونه زندگیم دوره به عنوان خواستگار می پذیرید یا نه. ناگفته نماند که بسیار خوش اخلاق هستن و بسیار با احترام و محبت رفتار میکردن. قراری بذاریم که صحبت کنیم و گفتن قبل از دیدار و صحبت باید بدونی که من یک ازدواج ناموفق داشتم. من هم شوک شدم. یک روز تمام به همه جنبه ها فکر کردم. دیدم مطمئن نیستم و چون خیلی از ایشون علاقه دیدم حس کردم اگر من با تردید برم و بحث جدی بشه و بعد من بگم نه خب خیلی بد میشه براشون. خواستم در مورد این مسائل فکر کنم. بهشون پیام دادم که قرار رو بذاریم یه وقت دیگه ایشون گفت باشه کاراتون رو انجام بدید. گفتم راستش نمیخوام عجله کنیم. باز هم موافقت کردن. از چند روز بعدش متوجه ناراحتیشون شدم. می گفتن مشکلی واسم پیش اومده برای اونه. اما من حس میکردم که اینطور نیست. بعدش کم کم ایشون با من کمتر حرف زدن. یه بار قرار سینما گذاشتن و بعد گفتن نه نمیتونم بیام خیلی کار دارم. حالا هم خیلی کمتر شده. من خیلی ناراحتم. چون ایشون رو نه نگفتم بهشون اما رفتن. حالا یکی دو بار خواستم حرف بزنم وسط حرفای معمولی میذارن و میرن. من هم دیگه سراغی نمی گیرم. اما خب خیلی ناراحتم. و بعد از اینکه فکر کردم به این نتیجه رسیدم باید بشناسمشون اما خب انگار کامل منو از ذهنشون خارج کردن. چیکار کنم به نظرتون؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *