قواعد درس سوم از کتاب سوم تجربی و ریاضی
نکته مهم ۳ : باب مفاعله دارای دومصدر می باشد که از هر دو ی آنها می توان استفاده نمود . مانند :
المومنونَ یجاهدونَ فی سبیل اللهِ جِهاداً عظیماً ( مجاهدهً عظیمهً )
تعریف مفعول مطلق نوعی : مفعول مطلق نوعی ( بیانی ) مصدر منصوبی است که از نوع جنس فعلقبل خود و با افزوده شدن به مضاف الیه و یا صفت ، نوع و کیفیت انجام فعل خود را بیان می کند.
اکرمتُ صدیقی اکراماً کثیراً
مفعول مطلق نوعی
انّا فتحنا لک فتحاً مبیناً
مفعول مطلق نوعی
اُنظر الی الطبیعهِ نظرَ الباحثینَ فیها اَحسِن الی الفُقراءِ احسانَ الصادقینَ
مفعول مطلق نوعی مفعول مطلق نوعی
نکته مهم ۱ : در ترجمه ی مفعول مطلق نوعی از قیدهایی مثل : به خوبی , همچون , مانند , استفاده می کنیم .
نکته مهم ۲ : گاهی مفعول مطلق یامصدرهای منصوب به تنهایی و بدون ذکر فعل خود در جمله به کار می روند؛ که به آن مفعول مطلق برای فعل محذوف گفته می شود مانند: شکراً . حمداً . سمعا . طاعهً . عفواً .صبراً . اهلاً . سهلاً . مهلاً . اضافهً . معذرهً . رجاءً . حقّا(به راستی) ، أیضاً(نیز، همچنین) ، جدّ اً ،
سُبحانَ اللهِ(خدا منزه است) ، معاذَ اللهِ (پناه بر خدا) و …. صبراً علی الجهاد! (بر جهاد شکیبایی!)
مفعول مطلق مفعول مطلق مفعول مطلق
انتِ صدیقی حقاً شکراً لِلّه! (خدا را شکر!)
مفعول مطلق مفعول مطلق
چنین مصادری بنابر مفعول مطلق منصوب هستند.
جملات دارای دو رکن اساسی هستند:مسند ( فعل و خبر ) و مُسند الیه ( فاعل و مبتدا )
اما برای توضیح بیشتر عبارت ها و روشن شدن مفهوم آن ها ، به متمم ها و قید ها نیاز است. گاهی قید ها برای تأکید و بیان (مفعول مطلق) به کار می روند و گاهی هم زمان و مکان و قوع فعل (مفعول فیه) را بیان می کنند و قید های دیگری نیز هستند که هر یک وظیفه دارند امر اطلاع رسانی بهتر صورت صورت گیرد.
اکنون باید با کاربری قید ها در زبان عربی آشنا شویم؛ به همین منظور برای مقدمه و روشن شدن بحث به سراغ خانواده ی « مجدی» می رویم تا بعد از نقل ماجرایی از ایشان به آموزش مبحث این درس بپردازیم:
هذه أُسرهُ السَّیِّدِ مُجِدّیَّ. جوادٌ و فاطمهٌ و سعیدٌ أولاد هذه الْأ ُسرهِ. أفرادُ الْأ ُسرهِ مشهورونَ بصِدْقِ الْکلامِ و الجْتِهادِ و الْمُثابَرَهِ فی الْأعمالِ …. عندما یَعودُ الْأولادُ من الْمدرسهِ یَقومون بأَداءِ واجِباتِهم الْمدرسیَّهِ ثمَّ یُساعدونَ والِدتَهم فی أعمالِها ، و یَسْتَریحونَ قلیلاً ثم یَبْدؤونَ بمطالَعهِ الْکُتبِ الَّتی اسْتَعاروها مِن الْمکتبهِ و عند الْغروبِ یذهبون إلی الْمسجد لِیُشارکوا فی إقامهِ الصَّلاه.
و عندما یَذْکُر الْوالدُ أعمالَهم لِلاَخَرینَ ، یَتَعجّجون مِن کلامه …. « کیف یُمکن لِهؤلاءِ أن یَقوموا بجمیعِ هذه الْأعمالِ»؟! …. أمّا أولادُنا ….؟!
فکَّر الْوالدُ: …. ماذا أفْعلُ؟! …. لِماذا لا یُصَدَّقونَ؟! …. و أخیراً وصَل إلی نتیجهٍ :« عندما أتَحدَّثُ عن أعمالِ أولادی یَجبُ أن أجْعلَ الْکلامَ مؤکِّداً …. و بذلک سَیُصَدِّقون کلامی حتماً …. و یَفْهَمون أنّی لا أمْزَحُ !
چنان که ملاحظه می کنید، آقای مجدی برای برطرف کردن شک و تردید دیگران، قصد دارد تا سخنان خود را با تأکید همراه سازد؟!
مانند : یَجتهدُ الطالبُ فی دروسهِ اجتهاداً.
در جمله ی فوق « یجتهدُ» فعل، « الطالبُ» فاعل، « فی دروسه» جار و مجرور، امّا « اجتهاداً»؟
« اجتهاداً» مصدر فعل « یجتهد» است که به صورت « منصوب» ذکر شده است و از نظر معنایی تأکید می کند که :
دانش آموز در درس هایش کوشش می کند.
اُذکر مصادرَ الافعالِ فی الفراغ حسَب النّموذج :
۱) یُجاهِد المؤمنُ فی الله …………. .
۲) تَتوکَّلَ المؤمنه علی اللهِ …………. .
۳) یَستغفرُ التّائب من ذُنوبه ………… .
مصادر منصوبی که در جاهای خالی وارد کردید « مفعول مطلق تأکیدی» هستند.
تعریف مفعول مطلق تأکیدی : مفعول مطلق تأکیدی منصوبی است که فعل خود را مورد تأکید قرار می دهد.
اِملاْ الفَراغ بالمفعول المطلق :
۱) (وَ رَتّل القرآن ……. ) . ( و قرآن را حتماً خوش آهنگ بخوان.)
۲) نَزَّلَ اللهُ القرآن ……. . (خداوند قرآن را قطعاً نازل کرد.)
۳) یُحاسَبُ الإنسانُ یومَ القیامه ……. . (انسان روز قیامت حتماً حسابرسی می شود.)
مانند :
۴) یَجتهدُ الطّالب فی دُروسه اجْتهادَ الْآمِلینَ.
۵) یَجتهدُ الطّالب فی دُروسه اجْتهاداً بالغاً.
در دو عبارت فوق صحبت از این است که دانش آموز در درس هایش به چه نوعی کوشش می کند. در جمله ی اول نوع کوشش با ترکیب اضافی و در جمله ی دوم با ترکیب وصفی بیان شده است.
أکمل الفراغ حَسَب النموذج:
۱) یُجاهدُ المؤمِنُ فی الله …….. . ۲) یُجاهد المؤمِنُ فی الله …….. .
۳) تَتوکّلُ المؤمنهُ علی الله …….. . ۴) تَتوکّلُ المؤمنهُ علی الله …….. .
۵) یَستغفرُ التائب مِن ذنوبه …….. . ۶) یَستغفرُ التائب مِن ذنوبه …….. .
مصادر منصوبی که همراه با مضاف الیه یا صفت در جاهای خالی وارد ، « مفعول مطلق نوعی (بیانی)» هستند.
تعریف مفعول مطلق نوعی : مفعول مطلق نوعی ( بیانی ) مصدر منصوبی است که با افزوده شدن به مضاف الیه و یا صفت ، نوع و کیفیت انجام فعل خود را بیان می کند.
اِملاْ الفَراغ بالمفعول المطلق النوعیّ و فعله :
۱) (إنّا …… لک …… مُبینا) .( فتح ) (ما به تو آشکارا فتح دادیم.)
۲) …… البَخیلُ فی الدّنیا ……. الفقراء. (عاش ــِ مضارع ) (خسیس در دنیا چون مستمندان زندگی می کند.)
۳) (یا أیّها الّذین آمَنوا …… …… سَدیداً) . (قال ــُ فعل أمر) (ای کسانیکه ایمان آوردید، درست سخن بگویید .)
۴) أنَا ….. إلی الفقراء ……. الصادقین. (أحسَنَ) (من چون افراد صادق به مستمندان احسان کردم.)
در مفعول مطلق سرو کار ما با مصدر فعل هاست؛ اما مصدر فعل های ثلاثی مجرد مانند فعل های ثلاثی مزید قیاسی (با قاعده) نیستند ، یعنی این مصادر « سماعی» (شنیدنی ، حفظ کردنی) می باشند! برای تعیین مصدر فعل ثلاثی می توان به « المعجم» (فرهنگ لغت) رجوع کرد.
برخی از مصدر های فعل ثلاثی را که کاربرد بیشتر دارند ، ملاحظه کنید:
۵) ذَهَبَ یَذْهَبُ ذَهاباً (رفتن)
۶) عاشَ یَعیشَ عَیْشاَ (زندگی کردن)
۷) قالَ یَقولُ قَوْلاً (گفتن)
۸) لَعِبَ یَلْعَبُ لَعِباً (بازی کردن)
۹) فَتَحَ یَفْتَحُ فَتْحاً (گشودن)
۱۰) نَظَرَ یَنْظُرُ نَظَراً (نگاه کردن)
۱۱) کَتَبَ یَکْتُبُ کتابهً (نوشتن)
۱۲) دَعا یَدْعُو دَعوهً (فرا خواندن)
۱۳) قَرأَ یَقْرأ ُ قِراءَهً (خواندن)
۱۴) عَجِبَ یَعْجَبُ عَجَباً (در شگفت شدن)
تذکر ۱- فعل های متعدی مانند « أنزلَ» نیاز به ( مفعول به )دارند.
تذکر ۲ – برخی فعل ها مانند «آتی» دو مفعولی هستند. ۳- مفعول مطلق، مصدر فعل پیش از خود می باشند.
عیّنْ إعرابَ « ذِکراً» فی الایاتِ التالیهِ :
۱) ( قد أنزلَ اللهُ إلیکم ذکراً ) (خداوند به سوی شما ذکری (قرآن) نازل کرده است.)
۲) ( و قد آتَیْناک مِن لَدُنّا ذکراً ) (از نزد خود تو را ذکری (قرآن) داده ایم.)
۳) ( اُذْکروا اللهَ ذکراً کثیراً ) (خداوند را بسیار یا کنید.)
رأیتُ معلّمی أمامَ المکتبهِ یومَ الجمعهِ :
درعبارت فوق گفته شده است که روز جمعه معلّمم را جلوی کتابخانه دیدم؛ پس مکان و زمان فعل به وسیله ی کلمات منصوب <أمام> و <یوم> بیان شده است. در واقع چنین کلماتی همان قیدهای زمان و مکان فارسی است؛ اما در عربی به آن ها <مفعول فیه> یا <ظرف> می گویند.
تعریف مفعول فیه : مفعول فیه یاذظرف اسمی منصوبی است که مکان یا زمان وقوع فعل را نشان می دهد.
عیّنْ ظرفَ المکان و ظرفَ الزمان:
۱) الجنّهُ تحتَ أقدامِ الامّهات. (بهشت زیر گام های مادران است.)
۲) سَلْ عن الْجار قبلَ الدّار. (پیش از انتخاب خانه در باره ی همسایه بپرس.)
راه شناخت مفعول فیه (ظرف) این است که اگر پیش از کلمه ی مدنظر « فی» گذاشته شود، عبارت معنی مکانی و زمانی خود را حفظ کند اما در غیر این صورت ، کلمه ی مورد نظر مفعول فیه نمی باشد .
شرط مفعول فیه بودن کلمه این است که متضّمن (دارای) معنی « فی» باشد.
عیّن المفعول فیه فی العبارات التالیه :
۱) (ألیومَ أکملتُ لکم دینَکُم) (امروز دینتان را بر شما کامل کردم.)
۲) (وَ هُو الّذی خَلَقَ اللَّیلَ و النّهار) (و او کسی است که شب و روز را آفرید.)
۳) (إنّی دَعوتُ قومی لیلاً و نهاراً ) (من قومم را شب و روز فرا خواندم.)
۴) (إنّ یومَ الفصلِ میقاتُهم أجمعینَ) (مسلماً روز جدایی وعده گاه همه ی آنهاست.)
نکته های مهم :
۱- برخی از کلماتی که بیشتربه صورت مفعول فیه ذکر می شوند:
یَوم ، صباح ، قبل ، بعد ، لَیل ، نَهار ، فوق ، أمام ، وَراء ، عِند ، تَحت و…
۲- بر خی از اسم های استفهام و شرط که معنی مکانی و زمانی دارند، مفعول فیه می باشند:
أیْنَ (کجا) ، مَتی (کی) ، إذا (هرگاه) ، أیْنما (هرکجا).