می خواهم از رخدادی با شما صحبت کنم که اکثریت قریب به اتفاق ما انسانها بالاخره یک روزی با آن روبرو می شویم ، بله . ازدواج ؛ پدیده ای بسیار عمومی امّا بسیار مهم : از این جنبه که تغییرات زیادی را در زندگی ایجاد می کند و تبعات زیادی بر این پدیده مترتب است .
در اطراف ما زنان و مردان زیادی هستند که زندگی تلخی را می گذرانند به این دلیل که همسر نامناسبی دارند ، همسرشان کسی نیست که به وی احترام بگذارد ، نیازهای او را درک کند ، خوش خلق و خوش رفتار باشد ، ازدواجی که می توانست برای اینها فرصتی برای رشد و بالندگی باشد همچون جهنم نقدی شده که در آن می سوزند و می سازند که یا از ترس آبرو یا بخاطر فرزندان و یا … آن را تحمل می کنند اما قلباً تعلق خاطری به پیوندشان ندارند و تنها از سر درماندگی و ناچاری به ادامه این وضعیت رقت بار و تأسف آور تن می دهند .
(( زنی ۴۵ ساله هستم ، سی سال قبل ازدواج کرده ام همسرم ۵۰ سال دارد آنقدر که در این ۳۰ سال سختی کشیده ام که متأسفانه دچار ضعف اعصاب شده ام . مهمترین مشکل و ناراحتی من مربوط به همسرم است . او در طول زندگی مشترکمان اصلاً به زندگی اهمیت نمی داد و مشکل اخلاقی داشت من با وجود تمام این مشکلات هیچ گاه گله و شکایتی از او نکرده ام . به طوریکه اقوام تصور می کنند او بهترین مرد دنیا ست . لطفاً بگویید او را چگونه متوجه اشتباهات گذشته اش بکنم ؟ )) ۲
این قبیل افراد یا به خاطر ساده دلی و خوش بینی ، یا بخاطر اجبار ، یا به دلیل کمی غفلت و یا به هر دلیل دیگر در این دام مهلک افتاده اند لذا زندگی زناشویی را بدون هیچ نقطه روشن و امید بهبودی می گذرانند و یا هم ممکن است کارشان به طلاق و جدایی ختم شود .
حضرت علی (علیه السلام) :
(( صاحب السوء قطعه من النار )) ۳
رفیق بد ، پاره ای از آتش است .
(( از همان روزی که من بدبخت و بینوا با این مرد ازدواج کردم مرگ آرزوهایم را احساس کردم ، این مرد که اسیر نفس و منیت و خودپرستی بود ، با رفتارش زندگی را به کام من تلخ کرد ، همسرم رضا مرد زندگی نبود ، هر وقت که خشم بر تنش شلاق می کشید مانند دیوانه ها به طرفم حمله می کرد و مرا به شدت کتک می زد ، سه سال فشارهای روحی را تحمل کردم و عاقبت با کوله باری از غم و رنج از او جدا شدم و به خانه پدر برگشتم . )) ۴
از اینگونه اتفاقات در پیرامون ما زیاد رخ می دهد و یک سؤال در ذهن ایجاد می شود که واقعاً چرا باید اینگونه مسائل و مشکلات باشد ، آیا این اتفاقات ، پدیده های گریز ناپذیری هستند که نمی توان از آنها گریخت و جزء قضا و قدرهای حتمی هستند یا اینکه می توان از آنها اجتناب کرد و می توان با تأمل و روشن بینی جلوی وقوع آنها را گرفت .
اگر تمامی مردان بد خلق یا فاسد گرفتار زنانی همچون خود می شدند و یا اگر تمامی زنان عفیف و نجیب و مهربان یار مردان همسان خویش می شدند آن وقت نه تلخی زندگی گروه اول مایه ناراحتی بود و نه سرخوشی و شادکامی گروه دوم مایه حسرت و حسادت ، چرا که هر کسی نصیب همان کسی شده که هم سنخ وی بوده است ، اما عکس حالتهای فوق بسیار اتفاق افتاده است و همین نکته است که هم مایه ناراحتی انسان است و هم هشدار دهنده و ایجاد کننده یک سؤال مهم که چرا و چگونه این وصلتها صورت می گیرد .
گرفتار شدن در بند همسر نامناسب همیشه نتیجه گناهان فرد نیست که بگوئیم (( نوشش باد )) ، چه بسا یک غفلت او را به آن سیه روزی دچار کرده باشد ، چه بسا واسطه ای که شاید نیت خیر هم داشته است سهواً او را در آن آتش انداخته باشد ، چه بسا پدر و مادر مقصر باشند و … بنابراین اولین مطلبی که می توان به افراد به هنگام انتخاب همسر گفت این است که :
(( مواظب باشید )) .
اما چه کار می توان کرد که ازدواج ، مایه شور و نشاط باشد نه مایه رنج و عذاب و چگونه می توان کسی را برگزید که انس با وی مایه لذت باشد نه باعث محنت .
انتخاب همسر یعنی انتخاب یک فرد از میان هزاران نفر ، این سخن دو پیام دارد ، اولاً : گستره انتخاب ما بسیار وسیع است ، ثانیاً : انتخاب کردن هم مشکل است و هم آسان ، به چه دلیل ؟ به همان دلیل اول ، چرا که نمونه های فراوانی از انسانها در پیش چشم ما وجود دارند و ما در انتخاب آنها مختاریم و تنها یک چیز ، آن هم (( دقت نظر داشتن )) می تواند این انتخاب مشکل را آسان کند .
۱ـ خودتان ، زندگی تان و آینده تان ، برایتان مهم باشد و ازدواج را نیزمهم بدانید :
مشکل برخی از جوانهای ما این است که ازدواج را یک امر سطحی می گیرند ، زیاد در باره آن فکر نمی کنند ، طغیان شهوت و نیاز به همسر ، فزونی احساسات ، رؤیاها ، بلند پروازیها ، تصورات غیر واقعی از ازدواج و … پیچیدگی این انتخاب را افزونتر می کند ، از اینرو به مقدار کافی ، دقت ، تامل و آخربینی را ملاک انتخاب خویش قرار نمی دهند و احساسات بیشتر بر آنها حکمفرمایی می کند تا عقل و منطق ، نتیجتاً پای سندی را امضاء می کنند که چندان تصور روشنی از عاقبت آن ندارند و خود را برای آن آماده نکرده اند .
(( پیش از پرداختن به کاری بیندیش و پیش از اقدام کردن مشورت کن و پیش از یورش بردن تدبیر را به کار بند )) ۵
(( دختری ۲۱ ساله هستم ، چندی پیش وقتی که در دوران بلوغ بودم به جوانی علاقمند شدم و علیرغم اصرار پدر و مادر و به اجبار و اصرار خودم به عقد او در آمدم ، بعد از عقد فهمیدم که او جوانی نیست که قصد داشته باشد مرا خوشبخت کند ، از همین رو تلاش خودم را برای جدایی به کار بستم ، حق با پدر و مادرم بود ، آنها تلاششان را کردند که مانع جدایی ما بشوند ، اما من طلاق گرفتم و الآن با پدر و مادرم زندگی می کنم … )) ۶
ازدواج از یک دیدگاه مثل تجارت خیلی بزرگ است ، حسن آن در این است که سود فراوانی در این معامله خوابیده است ، اما خطر آن در این است که بایستی خیلی مواظب باشید که سرتان کلاه نرود و ورشکست نشوید . یعنی خوشیهای آن در صورت موفقیت کم نظیر است اما در صورت شکست ، به همان میزان ضررهای آن تلخ و زجر آور است .
نهایت اینکه ازدواج یک انتخاب بسیار مهمی است ، اگر انتخاب عاقلانه ای داشته باشید یک نعمت بزرگ نصیبتان گشته است اما اگر از روی هوی و هوس انتخاب کردید به یک نقمت و بلا دچار می شوید ، به یک فتنه و مصیبت مبتلا می شوید که خلاصی از آن کاری است بس مشکل .
پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله):
ازدواج نوعی تسلیم است ، پس هر یک از شماها باید دقت کند که خود را با چه کسی در یک جایگاه قرار می دهد ( یا به چه کسی تسلیم می نماید ) . ۷
۲ـ انتخاب صحیح ، قاعده و قانون دارد :
ازدواج موفق از یکسری قواعد و دستورات خاصی پیروی می کند ، در یک ازدواج ناموفق هم یکسری قواعد و دلایلی در کار هست ، اما هیچ گاه در این دوگونه ازدواج ، قواعد و دستورالعملها شبیه به هم نیستند از اینرو نه پای شانس و بخت و اقبال به میان می آید و نه قسمت در آن دخیل است ، این دو نوع ازدواج ، دو پدیده هستند و مانند تمامی پدیده های جهان خلقت دارای علل منحصر به خودشان هستند . از این رو ازدواج موفق دارای نشانه های خاصی است که با نشانه های ازدواج ناموفق بسیار متفاوت است و این نشانه ها از ابتدای کار و در همان زمان انتخاب بارز و هویداست و نیازی به این نیست که زمانی کوتاه یا بلند صرف شود تا نتایج آن مشخص شود .
معمولاً اکثر انسانها در تحلیل وقایع ، به ساده ترین تجزیه و تحلیلها دست می زنند ،مخصوصاً اگر بخواهند در پس این تجزیه و تحلیلها ، به آرامشی هم دست یابند ، مطمئناً کسی که می گوید : (( قسمت ما همین بود )) هم علتی برای انتخاب خود پیدا کرده و هم آرامشی به خود ارزانی داشته است اما واقعیت مطلب مطمئناً غیر از این است .
گرچه ممکن است افراد در انتخاب همسر ، قادر نباشند که اصول و فنون آن را کامل شرح دهند و راز موفقیت یا شکست خویش را به صورت قاعده و قانون برایتان بازگو کنند اما مطمئن باشید نه موفقیتشان بی دلیل بوده و نه شکستشان بی علت .
(( ما معتقدیم که این انتخاب هرگز به شانس بستگی ندارد ،یافتن همسر شایسته پاداش کسانی است که از اصول صحیح انتخاب همسر پیروی می کنند . اگر روی شانس و خوشبیاری حساب می کنید و اگر به شهوت و عشق و عاشقی معتقدید با احتمال بیش از ۵۰% ازدواج موفقی نخواهید کرد )) . ۸
پس این نکته را به خاطر داشته باشید که اگر می خواهید انتخاب موفقی داشته باشید باید راه خاصی را طی کنید و اصول و قواعدی را مراعات کنید و مقید شدن به اصول خاص ، مطمئناً دوری و عدم پیروی از اصول مغایر را به همراه خواهد داشت . امروزه هم تحقیقات پیرامون مسائل ازدواج و زناشوئی اصول و قواعد ازدواجهای موفق و ناموفق را روشن کرده است ، هم تعقل انسانها می تواند آنها را در این راه یاری نماید و هم مکتب ما اسلام ، بطور همه جانبه این مسئله را مورد توجه و کالبد شکافی قرار داده است .
(( مطمئناً در کار انتخاب همسر هم نظم و قاعده أی وجود دارد ، دیگر نیازی به این نیست که اشخاص کورکورانه ازدواج کنند ، دیگر نمی توانیم بگوئیم که نمی دانیم چه عواملی ازدواج ما را به شکست می کشانند می توانیم جوانهای خود را آموزش بدهیم تا برای خود همسرانی مناسب انتخاب کنند ، موضوع به نظر ساده می رسد اما این یک واقعیت است که می تواند نظام جامعه را متحول سازد ، واقعیتی است که می توانیم از شدت نابسامانیهای موجود در زندگی های زناشوئی بکاهیم )) . ۹
۳ـ در انتخاب همسر عجله نکنید :
عجله نکردن بدین معنا نیست که چند سال دیگر هم صبر کنید ، بلکه بدین مفهوم است که پای هر انتخابی که به میان آمد با دقت فراوان جنبه های مختلف آن مورد بررسی قرارگیرد ، بینش و منش فرد مقابل روشن گردد ، تحقیقات به طور کامل و مفصل صورت گیرد . معیارها و ملاکها به دقت در نظر گرفته شود ، تناسبات به حساب آید و علاقه ها مشخص گردد آن وقت است که تصمیم گیری در مورد قبول یا رد صورت گیرد .
چون انتخاب همسر با سرنوشت شما بیش از همه در ارتباط است پس لازم است که اولاً : بسیار تأمل و دوراندیشی کنید ، ثانیاً : تحقیق جامعی کنید . ثالثاً : خودتان تصمیم نهایی را بگیرید .
از دیگران کمک بگیرید ، با آنها مشورت بکنید ، نظرات آنها را جویا شوید اما نهایتاً چون شما می خواهید ازدواج کنید و نه کسی دیگر ، لازم است که تصمیم نهایی را خودتان بگیرید و برای اینکار لازم است خود را از موضع منفعلانه در آورید و فعالانه عمل کنید .
در این کتاب سعی بر این بوده است که موضوع انتخاب همسر را از دیدگاه قرآن بررسی کنیم . نمی دانم شما چه تصوری از قرآن دارید و این کتاب را چگونه کتابی می دانید اما من بر تمامی لحظات از عمرم که بی قرآن گذشته است افسوس می خورم .
شما مطمئناً در کوچه و خیابان ندیده اید که بچه ها با طلا و جواهرات بازی کنند چرا که بزرگترها قدر و قیمت آنرا می دانند و در دسترس بچه ها نمی گذارند . اما چه می توان گفت که ارزشمندترین درّ و جواهر قابل دسترس نظام هستی گه هزاران هزار نفع و فایده دارد به بازی گرفته شده است اما این دفعه در دست بزرگترها ، بگذریم که شرح مهجوریت قرآن بسیار است . شاید اگر توفیقی حاصل شد در نوشتاری دیگر به آن خواهیم پرداخت . انشاءالله
براستی که قرآن ظاهرش دلنواز و مسرت بخش و باطن و معنایش گود و عمیق است . دریایی است که عجائب آن تمام نگردد و غرائبش پایان نیابد و پرده تاریکیها جز با انوار تابان آن از پیش پرده ها برداشته نشود )) . ۱۲
غواصی در اقیانوس بیکران قرآن هر چه بیشتر صورت گیرد درّ و جواهرات بیشتری نصیب می گردد ، از اینرو درخواست قلبی نویسنده ، نه تنها این است که با مطالب نگاشته شده با دیده نقادانه بنگرند بلکه این است که با آیات قرآن به دیده متفکرانه نظر نمایند تا خود نیز به مطالبی افزونتر و وزین تر دست یابند و مطمئناً لذتی که از جهد آدمی بدست می آید بسی شیرین تر و ماندنی تر است تا اینکه وصف آن را بشنوند .
پاورقیها:
۱ ـ کد و مطبخ قلندری ، ادهم خلخالی ، به اهتمام احمد مجاهد ، صفحه ۳۶
۲ ـ مجله خانواده ، شماره ۱۱۹ ، صفحه ۷
۳ ـ غررالحکم و دررالکلم ، ترجمه محمد علی انصاری ، صفحه ۴۵۴
۴ ـ مجله خانواده ، شماره ۱۵۱ ، صفحه۱۱
۵ ـ تفکّر قَبلَ اَنْ تَعزَمْ وَ شَاوِر قَبلَ اَنْ تقدم و تَدبّر قبل ان تَهجم ؛ غررالحکم ودررالکلم ، صفحه ۳۵۳
۶ ـ مجله خانواده ، شماره ۸۲ ، صفحه۶
۷ ـ اَلنّکاحُ رِقُّ فَلْینظَر اَحدکم اَین یضَع کَریمته ؛ محجه البیضاء ، جلد ۳ ، صفحه ۹۴
۸ ـ در جستجوی عشق زندگی ، کلارک وارن ، ترجمه مهدی قراچه داغی ، صفحه ۵
۹ ـ همان مدرک ، صفحه ۱۹۴
۱۰ ـ همان مدرک ، صفحه ۲۱
۱۱ ـ نهج البلاغه ، ترجمه دکتر جعفر شهیدی ، خطبه ۱۷۶ ، صفحه ۱۸۲
۱۲ ـ همان مدرک ، همان صفحه
نویسنده:محمود یزدانی
منبع:کتاب یک انتخاب مناسب