trauma
آسیب ، ضربه روحی روانی
idiopathic
ناشناخته
allo
غیر ، دیگر ، مترادف
donate
اهدا کردن
cadaver
لاشه ، نعش ، لاشه
graft
پیوند ، پیوند زدن
slit
درز ، شکاف
flank
دامنه ، جبهه ، جناح ، طرف
compatibility
سازگاری
cornea
قرنیه
eventual
احتمالی ، شرطی
identical
یکسان
sole
مجرد ، کف پا ، ته هر چیز
disposal
در دسترس ، منهدم کردن ، مصرف
pertain
وابسته بودن ، مربوط بودن
courage
شجاعت
ill temper
بدخویی
melancholy
مالیخولیا ، سودازدگی ، غمگین
consistent
استحکام ، محکم
current
جاری ، در حال حاضر
bile
صفرا ، زردآب
fauces
حلق ، گلو
tonsil
لوزه
adenoid
غده مانند
pharynx
حلق ، گلو
palatine
کامی
resemble
همانند بودن و همانند کردن ، شباهت داشتن
invasion
تهاجم
puberty
سن بلوغ ، رسیدگی