ancient
باستانی ، قدیمی
annoying
رنجش آور
anticipate
پیش بینی کردن ، انتظار داشتن ، سبقت جستن بر
conform
پیروی کردن ، مطابقت کردن
enrich
توسعه دادن ، غنی کردن
intensify
تقویت کردن ، افزایش دادن
intolerable
تحمل ناپذیر ، سخت
ongoing
در حال پیشرفت ، مداوم
potential
بالقوه
propose
پیشنهاد دادن
restore
پس دادن ، به حالت اول بازگرداندن ، ترمیم کردن
turbulent
آشفتگی ، اغتشاش
vital
حیاتی ، واجب
corpse
جسد ، نعش ، لاشه
conceal
پنهان کردن
dismal
تیره و تار ، گرفته ، دلتنگ کننده
frigid
بسیار سرد
inhabit
ساکن شدن در
numb
بی حس
peril
خطر ، خطرناک
recline
دراز کشیدن ، لم دادن
shriek
جیغ زدن
sinister
خلافکار
tempt
وسوسه کردن
wager=bet
شرط بندی ، قمار
typical
معمولی ، عادی ، خاص
minimum
کمترین مقدار
scarce
نادر ، نایاب
annual
سالانه
persuade
متقاعد کردن ، ترغیب کردن