تحقیقات پیرامونى
با تحقیق است که خواستگار نقاط قوّت و ضعف فرد مورد نظر را مىیابد و مىتواند آگاهانه تصمیم بگیرد و از پیامد تصمیم خام و مبتنى بر احساس و جهل در امان باشد. به قول یکى از نویسندگان:
نباید به دخترى پیشنهاد ازدواج دهید مگر اینکه بعضى از عیوبش را کشف کرده باشید.(۱)
بنابراین جوانانى که مىخواهند براى ازدواج اقدام کنند و فردى را به عنوان همسر در نظر گرفته و به او دلبستگى پیدا کردهاند، لازم است در اوّلین مرحله، تحقیقات پیرامونى خود را انجام دهند و نسبت به موارد «کفو» و همشأن بودن که در مقاله قبل آمد، تحقیق کافى کنند، آنگاه بعد از اطمینان از مناسب و قابل قبول بودن شخص مورد نظر از جهات مختلف، براى خواستگارى اقدام کنند و مقدمات ازدواج را فراهم آورند.
شناخت حضورى و رو در رو
نباید شناختهاى سطحى، مبناى ازدواج باشد، بلکه شناختهاى سطحى فقط به عنوان اولین خشت بنا مناسب است و باید مراحل بعد با دقت و آرامى پیموده شود.بعد از تمایل به فردى در برخورد ابتدایى و اتفاقى، شناختهاى پیرامونى لازم است. حال شناخت پیرامونى کسب کرده و مورد را براى ازدواج مناسب یافتهاید. تا به حال شناخت شما از همسر احتمالى، شناختهاى واسطهاى و با برداشتهاى تحقیقى است و باید با شناختها و برداشتها حضورى و بدون واسطه تکمیل و تصحیح گردد و درست و خطاى آن روشن شود تا به آگاهى کافى براى اقدام به ازدواج برسید. در این مرحله باید در پى ملاقاتهاى خانوادگى و طرفینى در محیط خانواده یا در محیطهاى مناسب و کنترلشده دیگر بود.
زن و مردى که تصمیم به ازدواج گرفتهاند، بعد از مدتى که راجع به همدیگر تحقیق کرده و از یکدیگر اطلاعاتى کسب کردند، نباید بدین شناختهاى اولیه بسنده کنند، بلکه باید اطلاعات تحقیقاتى با اطلاعات مستقیم، حضورى و بدون واسطه تکمیل شود و محک بخورد. ملاقات مستقیم با فردى که مىخواهد همسرتان باشد، لازم و ضرورى است. در این ملاقاتها شما باید در محیطى آرام و مطمئن به گفتگوى صادقانه بپردازید. لازم است هر دو بدون تعارف، حیاى بىجا و دورویى به کسب آگاهى از ویژگىهاى جسمى، روحى، و مادى یکدیگر همت بگمارید و هر کدام، طرف مقابل را در رسیدن به آگاهى یارى دهد. بنابراین اگر مىخواهید زندگى آینده شما دوام و استحکام داشته باشد، صادقانه ایدهآلها و خواستههاى خود را به طرف مقابل بگویید و درخواستهاى او را بجویید. ویژگىهاى شخصى، اخلاقى، خانوادگى و رفتارى خود را توضیح دهید و از او در باره ویژگىهایش توضیح بخواهید.
حرام بودن تدلیس و فریب
بنابراین دین، اخلاق و وجدان، علاوه بر جلب نفع شخصى حکم مىکند که در صحبت رو در رو و حضورى سعى کنیم طرف مقابل را در رسیدن به آگاهىهاى واقعى یارى دهیم تا انتخاب او بر اساس آگاهى و اطلاع باشد و در آینده نتواند ما را به خیانت، دروغ، دورویى و فریب متهم سازد.اگر باور کردیم که «ازدواج عقلآزمایى است، نه بختآزمایى»، سعى مىکنیم قبل از ازدواج تمام جوانب کار را بسنجیم و آگاهانه اقدام کنیم. اقدام بختآزمایانه در ازدواج اصلاً صحیح نیست.
دیدن جمال و نیکوهاى زن قبل از ازدواج
«لَوْ نظرتَ إلیها فإنّه اَحْرى أنْ یدوم بینکما؛(۲)
کاش او را مىدیدى، زیرا در این صورت امید سازش و توافق و دوام زندگىتان بیشتر بود.»
مرد هنگام گزینش همسر مىخواهد فردى را انتخاب کند که شریک زندگىاش محرم اسرارش مادر فرزندانش و وصله تنش باشد.در حقیقت نیمه کاملکننده خود را برمىگزیند، همان گونه که زن هنگام ازدواج شریک زندگى، یاور همراه پدر فرزندان و مایه افتخارش را برمىگزیند.
چه قیمتى بالاتر از این؟!
از امام صادق(ع) سؤال شد: آیا مردى که مىخواهد با زنى ازدواج کند، مجاز است به مو و جمال زن بنگرد؟ امام فرمود: به شرط آنکه دنبال کامجویى و لذت بردن حرام (سوء استفاده) نباشد.(۳)
آیتاللَّه امینى از کارشناسان ازدواج و خانواده چنین رهنمود مىکند:
به پسران و دختران توصیه مىشود از دیدن مانع نشوند و هر یک اجازه بدهد دیگرى او را ببیند. این موضوع بهتر است تا اینکه ندیده ازدواج کنند و بعداً ناراضى باشند، در نتیجه کارشان به طلاق برسد یا ناچار باشند عمرى را در ناراحتى و دلسردى و اختلاف بگذرانند.(۴)
چهره، مو، اندام و محاسن زن اگر مورد پسند مرد باشد، در صفا، صمیمیت و گرمى زندگى بسیار مؤثر مىباشد. آنچه ابتدا زن و مرد را به هم متمایل مىکند و پیوستگى زندگى را تضمین مىنماید، زیبایىهاى ظاهرى و جسمى و اندامى است. دیگر عوامل پایدارکننده پیوند و وصلت، بعداً پیدا مىشوند و در کنار عامل زیبایى قرار مىگیرند. اگر این عامل وجود نداشته باشد، تداوم زندگى تا پیدا شدن عوامل دیگر و اصولاً پیدا شدن آن عوامل مورد تردید است. زن عفیف، پاکدامن و مقید به پوشش باید هنگام رویارویى با خواستگار، براى آگاهى یافتن او از جمال و زیبایىهاى همسر آیندهاش با او همکارى کند و اجازه دهند جوان خواستگار حداقل از پسِ چادر نازک، چهره، مو، اندام و قد و بالاى او را ببیند تا بتواند تصمیم بگیرد. خود نیز با دقت قد و بالا و اندام مرد را برانداز کند، آنگاه تصمیم بگیرد.
ممکن است بعضى از متدینان بگویند که لازم نیست قبل از ازدواج، خواستگار در صدد دیدن چهره، مو و زیبایىهاى همسر باشد، بلکه مادر و خواهر او که زن هستند مىتوانند دختر را ببینند، بعد براى پسر توصیف کنند تا او انتخاب کند و تصمیم بگیرد.
به این عزیزان تذکر مىدهیم هر انسان سلیقه خود را دارد. چه بسا دخترى که به نظر مادرى زیبا نیست و اندامش متناسب نمىباشد، از نظر پسر، زیبا و خوشاندام جلوه کند. مشهور است لیلى دخترى لاغر و گندمگون بود. روزى امیر آن سامان وى را دید و شناخت و به او گفت: این چهره و اندام، شایسته مجنون و آن دلدادگى نیست. چرا باید مجنون دلداده چنین فردى باشد که رنگش سبزه است و مویش فرفرى و قدش کوتاه و اندامش لاغر و … . لیلى سخن و کلام امیر را شنید و در جواب گفت: این برداشت شما از قد و قواره من است اما
بجز زیبایى از لیلى نبینى
گرانترین قیمت
«إنّما یشتریها بأغلى الثمن؛(۵)
زیرا او را به گرانترین قیمت مىخرد.»
بعضى از علما «گرانترین قیمت» را به مهریهاى که مرد براى ازدواج مىدهد یا هزینههاى مادى که مىپردازد تفسیر کردهاند،(۶) ولى به نظر مىرسد «گرانترین قیمت» داراى مفهومى وسیعتر از هزینههاى مالى و مادى است. مرد هنگام گزینش همسر مىخواهد فردى را انتخاب کند که شریک زندگىاش، محرم اسرارش، مادر فرزندانش و وصله تنش باشد. در حقیقت نیمه کاملکننده خود را برمىگزیند، همان گونه که زن هنگام ازدواج، شریک زندگى، یاور همراه، پدر فرزندان و مایه افتخارش را برمىگزیند. چه قیمتى بالاتر از این؟! طبیعى است که وقتى معاملهاى به این اهمیت انجام مىدهند، باید اختیارات متناسبى داشته باشند. لازم است بعضى اجازهها که در مواقع عادى وجود ندارد، آن هنگام وجود داشته باشد. زن یا مرد اگر از شخصى راجع به طرف مقابل تحقیق کنند، بر سؤالشونده لازم است و اجازه بلکه وظیفه دارد نقاط ضعف فرد را مانند نقاط قوّتش براى پرسشگر بیان کند. بیان نقاط ضعف و عیوب نه تنها غیبت و حرام نیست بلکه نگفتن آنها کتمان و گناه است. اجازه افشاى عیوب به خاطر اهمیت پیوند و وصلتى است که پیش خواهد آمد؛ به همین دلیل دو طرف اجازه دارند خوبىهاى همدیگر را ببینند و از آن آگاهى یابند، و این گرانترین قیمتى است که هر دو طرف مىپردازند.
اگر در روایت «ناظر» و نگاهکننده، مرد بیان شده، از آنروست که سؤال از اختیار مرد بوده است. دیدن موى زن براى مردان به صورت عادى ممکن نیست، ولى زنان جمال و قد و قواره و اندام مرد را همیشه مىتوانند ببینند و احتیاج به اجازه فوقالعاده نیست.
امام صادق(ع) مىفرماید:
«ببین جانت را کجا قرار مىدهى [به چه کسى دل مىبندى] و چه کسى را در مالت شریک مىکنى و بر دین و راز خود آگاه مىگردانى.»(۷)
در روایتى دیگر مىفرماید:
«شوهر دادن دختر، به کنیزى در آوردن اوست، هر گاه یکى از شما دخترش را به براى انتخاب شریک آینده زندگى و کسى که مىخواهد نزدیکترین فرد به انسان باشد و همراز و همسفر او در تمام مدت عمر و پدر یا مادر فرزندانش؛ دقت فراوان لازم است اما باید از افتادن در دام وسواس برحذر بود.
وسواس یعنى تکیه بیش از اندازه به تحقیقات پیرامونى و حضورى و امید رسیدن به اطمینان قطعى!
همسرىِ دیگرى مىدهد، او را کنیز وى گردانیده است. بنگرید عزیز دردانه خود را کنیز چه کسى قرار مىدهید!»(۸)
این روایتها حاکى از آن است که ازدواج یعنى انتخاب شریک زندگى، آگاه بر ظاهر و باطن، نیمه گمشده و … و این گرانترین قیمتى است که دو فرد هنگام ازدواج مىپردازند. عقل حکم مىکند در معاملهاى به این گرانقیمتى، دقت کافى به عمل آورند تا پس از ازدواج احساس غبن و پشیمانى نکنند.
دقت یا وسواس (تحقیق و توکّل)
بعضى افراد در انتخاب همسر گرفتار افراط مىگردند و از ترس عدم موفقیت، ریزبینىهاى بىجا مىکنند و نمىتوانند کسى را به عنوان شریک زندگى برگزینند. این افراد بیش از حدّ به تحقیق و شناخت بها داده و توکل را فراموش کردهاند.
براى در امان ماندن از ورطه وسواس باید تحقیق را با توکل همراه کرد، یعنى از طرفى، دنبال یافتن فرد مناسب با ویژگىهاى خوب بود و از طرف دیگر، براى در امان ماندن از خطا و اشتباه احتمالى، به خدا پناه برد و بر او توکل کرد.
اگر کسى در صدد باشد که فرد صد در صد ایدهآل را پیدا کند و در مورد او به اطمینان قطعى برسد، باید بداند که خواست محالى است، زیرا همه داراى عیبها و نقصهاى فراوان هستند. جز ملاک قرار دادن برآیند و جمع امتیازات و عیوب راه دیگرى نیست. براى هر فرد احتمال خطا در تحقیق هم وجود دارد و ممکن است عیبها و نقصهایى در فرد مورد نظر باشد که بدانها آگاهى پیدا نکرده است، پس نمىتوان به فرد صد در صد ایدهآل و اطمینان قطعى دست یافت. چارهاى جز تحقیق و انتخاب فردى که مجموع ویژگىهایش مثبت باشد، نیست. براى آینده هم باید به خداوند توکل کرد و با امید به او پیش رفت. وقتى جوانى را داراى ایمان، پشتکار، خانواده محترم و … یافتیم و ویژگىهاى مثبتش را فراوانتر از ویژگىهاى منفىاش دیدیم و نتیجه تحقیقات پیرامونى و حضورى در مجموع امیدبخش بود، باید با امید به خدا پیش رفت و از او کمک طلبید تا نابسامانىهاى احتمالى را بسامان کند. خداوند به پیامبرش دستور مىدهد که از دشمنان برحذر باشد و براى رفع هجوم و سرکوبى آنان آمادگى لازم را داشته باشد؛ در ضمن دستور مىدهد که اگر گروهى از دشمنان خواستار صلح و متارکه دشمنى بودند و قراین حاکى از صداقت آنان در صلحجویى بود، احتمالات خلاف را به خدا واگذارد و با توکل بر خدا پیشنهاد مصالحه را بپذیرد.(۹) پیامبر به عربى که شتر خود را به امان خدا رها کرده بود، دستور داد اوّل زانوى اشتر را ببندد و بعد آن را به امید خدا واگذار کند. به قول سعدى:
«با توکل زانوى اشتر ببند.»
وسواس یعنى تکیه بیش از اندازه به تحقیقات پیرامونى و حضورى و امید رسیدن به اطمینان قطعى! اگر کسى در امر ازدواج گرفتار وسواس گردد، امید آنکه بتواند همسر مناسبى پیدا کند، کم مىشود و افراد مناسب را از دست خواهد داد. در امر ازدواج نه سهلانگارى و انتخاب سریع و بدون تأمل، پسندیده و موافق احتیاط است، نه وسواس و سختگیرى بیش از حد. راه صحیح در این مسئله مهم، دقت و تحقیق و مشورت از طرفى و تضرع و توکل به خداوند و کمک خواستن از او از طرف دیگر است. امام صادق(ع) به یکى از اصحابش فرمود:
«هر گاه یکى از شما خواست ازدواج کند، دو رکعت نماز بخواند و خداى بلندمرتبه را بستاید و به پیشگاه او عرض کند: خدایا! مىخواهم ازدواج کنم؛ پس، از زنان آنکه نیکوخُلقترین، رعناترین و عفیفترین است برایم مقدّر گردان. زنى که عفت خود را در غیاب من حفظ کند و حافظ مال، پُر روزى و پر برکت باشد؛ و از او فرزندانى پاک، روزى من کن تا خَلَف و جانشین صالح من در دوران زندگى و بعد از مرگم باشند.»(۱۰)
طریق این استخاره و طلب، آن است که هر گاه بعد از تأمل، تعقل و مشورت تصمیم به کارى گرفتى، متوجه درگاه خداوند شوى؛ مناسب است دو رکعت نماز به جا آورى و بعد از خداوند بخواهى که اگر تصمیمت صحیح است، تو را بر انجام آن موفق گرداند و خیر و برکت در آن قرار دهد، اما اگر تصمیم نادرستى است و مورد رضایت حق نیست، تو را از آن منصرف سازد و بین تو و انجام آن مانع ایجاد گرداند.
در نقلى آمده است که امام على(ع) هر گاه مىخواست کارى را انجام دهد، دو رکعت نماز مىخواند و بعد از آن صد بار مىگفت: «استخیر اللَّه؛ از خدا طلب خیر مىکنم.» بعد این گونه دعا مىفرمود:
«خدایا، مىخواهم فلان کار را که مىدانى، انجام دهم. اگر صلاح دین و دنیا و آخرت مرا در این کار مىبینى، وسیلهاش را برایم فراهم ساز، اما اگر مىدانى که این کار براى دین و دنیا و آخرت من زیان دارد، مرا از انجام آن منصرف کن، چه دوست داشته باشم و چه دوست نداشته باشم، زیرا تو مصالح واقعى را مىدانى و من از آنها آگاه نیستم. تویى که به امور پنهان آگاه مىباشى.»
بعد از دعا، امام با توکل بر خدا تصمیم به انجام یا ترک مىگرفت و پى انجام تصمیمش مىرفت.(۱۲)
نقل شده که فرزند یکى از علما تصمیم به تحصیل در رشتهاى دانشگاهى مىگیرد اما پدر موافق نبوده و نظر دیگرى داشته است. بالاخره به استخاره متوسل مىشوند، ولى با توجه به اختلاف نظر دو طرف، نمىتوانند با استخاره مشکل را حل کنند و بر یک تصمیم اتفاق نظر نمایند. ناچار از امام خمینى(قدسسره) کمک و استخاره مىطلبند. امام مىفرماید:
«فرزند خود را در انتخاب آزاد بگذارید و شما و مادرش دعا کنید موفقیت در راهى که انتخاب مىکند، نصیب او گردد.»(۱۳)
امام به استخاره به معناى واقعى اشاره کرده و رهنمود مىدهد. لازم است مؤمن در همه کارها بخصوص در کارهاى مهم از خداوند طلب هدایت و خیر کند و متضرعانه از او بخواهد اگر انتخابش صحیح و در راستاى سعادت دین و دنیایش مىباشد، او را موفق گرداند اما اگر انتخابش نادرست و تباهکننده دین و دنیایش است، وى را منصرف سازد و مانع انجام ارادهاش شود. متأسفانه معناى حقیقى و صحیح استخاره کمتر مورد توجه واقع مىشود و بدان عمل مىگردد.
فال بد زدن یکى از حیلههاى شیطان است تا او را از انجام کار خیر باز دارد؛ بر عکس فال خوب که وى را به انجام کار مصمم مىسازد و اطمینان و توانش را زیاد مىگرداند.
پیامبر(ص) وقتى تصمیمى مىگرفت، فال خوب مىزد و حوادث و وقایع را مثبت (امیدوارانه) ارزیابى مىکرد. با تعریف مثبت در خود و اطرافیانش ایجاد روحیه مىنمود.
تفأل خیر
ازدواج از کارهاى مهم مورد رضایت خدا و مورد غضب شیطان است. وقتى فردى تصمیم به ازدواج مىگیرد، شیطان در صدد است او را به هر بهانهاى باز دارد. یکى از راههاى ابلیس براى بازداشتن و منصرف کردن، فال بد زدن و سست کردن و ترساندن مىباشد. شاید به همین جهت بسیارى از بزرگان از استخاره در مورد ازدواج خوددارى مىورزند، مبادا خواستگار را بدون جهت منصرف سازند و مانع کار خیر و سبب خشنودى شیطان شوند.
البته تفأل (فال خیر زدن) باید واقعبینانه باشد، نه از سرِ سادگى و انتظار بىمورد داشتن. نباید خود را گول زد، بلکه پیش از ازدواج مىباید چشم و گوش را خوب باز کرد.
پىنوشتها:
۱) نقش دین در خانواده، صادق احسانبخش، ص۱۳۸٫
۲) وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۹۰، مؤسسه آلالبیت.
۳) همان، ص۸۸٫
۴) انتخاب همسر، ابراهیم امینى، ص۱۱۴٫
۵) وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۲۸، چ اسلامیه و ج۲۰، ص۸۸، چ آلالبیت.
۶) مبانى عروهالوثقى، آیتاللَّه خویى، ج۱، ص۳۱؛ کتاب النکاح، شیخ انصارى، ص۴۲٫
۷) وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۵۹، چ اسلامیه.
۸) همان.
۹) و إنْ جنحوا لِلسَّلْم فاجْنحْ لها و توکَّلْ على اللَّه.» (سوره انفال، آیه ۶۱).
۱۰) وسائلالشیعه، ج۲۰، ص۱۱۳٫
۱۱) این دعاها در حاشیه مفاتیحالجنان شیخ عباس قمى، ص۷۶۰ تا ۷۹۰ آمده است.
۱۲) مکارمالاخلاق، طبرسى، ص۳۶۹٫
۱۳) صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۰۹٫
۱۴) وسائلالشیعه، ج۲۰، ص۲۷، چ آلالبیت.
۱۵) همان، ج۱۴، ص۱۷، چ اسلامیه.
۱۶) سوره نور، آیه ۳۳٫
نویسنده:احمد حیدرى
منبع:ماهنامه پیام زن