صرف فعل ( بودن ) être
ما هستیم nous sommes ( نو سُوم ْ )
من هستم je suis ( ژُ سویی )
شما هستید vous êtes ( وو ز ِتْ )
تو هستی tu es ( تو اِ )
آنها هستند (مذکر) ils sont ( ایل سُنْ )
او هست (مذکر) il est ( ایل اِ )
آنها هستند (مونث) elles sont ( اِ لْ سُنْ )
او هست (مونث) elle est ( اِ ل ا ِ )
برای منفی کردن آن از دو کلمه ne در اول و pas در آخر فعل être استفاده می شود :
ما نیستیم nous ne sommes pas ( نو نْ سُوم ْ پَ )
من نیستم je ne suis pas ( ژُ نْ سویی پَ )
شما نیستید vous n’ êtes pas ( وو نِتْ پَ )
تو نیستی tu n’ es pas ( تو ن ِ پَ )
آنها نیستند (مذکر) ils ne sont pas ( ایل نُ سُنْ پَ )
او نیست (مذکر) il n’ est pas ( ایل ن ِ پَ )
آنها نیستند (مونث) elles ne sont pas ( اِ لْ نُ سُنْ پَ )
او نیست (مونث) elle n’ est pas ( اِ ل ن ِ پَ )
مثال :
من دانشجو هستم je suis etudiant
ما در خانه هستیم nous sommes dans une maison
او دانشجو نیست elle n’ est pas etudiante
شما خوشحال نیستید vous n’ êtes pas heureux
صرف فعل ( داشتن ) avoir
ما داریم nous avons ( نو زاوُنْ ) من دارم j’ ai ( ژ ِ )
شما دارید vous avez ( وو زاو ِ ) تو داری tu as ( تو ا َ )
آنها دارند (مذکر) ils ont ( ایل زُنْ ) او دارد (مذکر) il a ( ایل ا َ )
آنها دارند (مونث) elles ont ( اِ لْ زُنْ ) او دارد (مونث) elle a ( اِ ل ا َ )
برای منفی کردن آن مانند فعل être از دو کلمه ne در اول و pas در آخر آن استفاده می شود.
مثال :
من دو برادر دارم j’ ai deux frѐre
ما خواهر نداریم nous n’ avons pas une soeur
افعال در فرانسه به سه گروه می باشند. گروه یک (که آخر آنها به er ختم می شود) ، گروه دو (که آخر آنها به ir ختم می شود) و گروه سه (که آخر آنها به re ختم می شود).
مثال :
گروه یک : aimer
گروه دو : partir
گروه سه : dire
افعال گروه یک به جز دو مورد همگی با قاعده هستند. به طور مثال برای فعل aimer (دوست داشتن) داریم:
ما دوست داریم nous aimons ( نو ز ِ مونْ )
من دوست دارم j’ aime ( ژ ِ مْ )
شما دوست دارید vous aimez ( وو ز ِ م ِ )
تو دوست داری tu aimes ( تِمْ )
آنها دوست دارند (مذکر) ils aiment ( ایل ز ِمْ )
او دوست دارد (مذکر) il aime ( ایل ِ مْ )
آنها دوست دارند (مونث) elles aiment ( اِل ز ِمْ )
او دوست دارد (مونث) elle aime ( اِ لِ مْ )
در مثال بالا علامت های فعل با حروف پر رنگ تر نشان داده شده اند. علامت سوم شخص جمع ( ent ) نوشته می شود ولی خوانده نمی شود
مثال :
من سینما را دوست دارم j’ aime le cinéma
ما موزیک را دوست داریم nous aimons la musique
برای منفی کردن آن نیز مانند همه افعال دیگر در فرانسه، از ne … pas استفاده می شود:
مثال :
من اپرا را دوست ندارم je n’ aime pas l’ opéra
آنها مسافرت را دوست ندارند ils n’ aiment pas voyager
هرگاه بخواهیم دو فعل را پشت سر هم بیاوریم فعل دوم به صورت مصدر نوشته می شود:
مثال :
من نگاه کردن را دوست دارم J’ aime regarder
که در مثال دیده می شود ، فعل اول ( aime ) همراه با علامت اول شخص مفرد نوشته شده در صورتی که فعل دوم (regarder ) به صورت مصدر نوشته شده است.
از افعال مهم این گروه می توان به aimer ( دوست داشتن ) ، adorer (دوست داشتن خیلی زیاد ) ، regarder (نگاه کردن ) ، écouter ( گوش دادن )،voyager ( مسافرت کردن ) ، chercher ( جستجو کردن ) ، détester ( متنفر بودن ) ،préfѐrer ( ترجیح دادن ) و … را نام برد.
دو فعل envoyer (فرستادن) و aller (رفتن) در این گروه بی قاعده هستند. صرف فعل aller به صورت زیر می باشد:
ما می رویم nous allons ( نو زالون ) من می روم je vais ( ژُ و ِ )
شما می روید vous allez ( وو زاو ِ ) تو می روی tu vas ( تو وَ )
آنها می روند (مذکر) ils vont ( ایل وُنْ ) او می رود (مذکر) il va ( ایلْ وَ )
آنها می روند (مونث) elles vont ( اِ لْ وُنْ ) او می رود (مونث) elle va ( اِ لْ وَ )
حرف تعریف
در زبان فرانسه قبل از هر اسم یک حرف تعریف می آید. اگر اسم معرفه باشد (یعنی آن را می شناسیم) برای مذکر ازLe و برای مونث از La استفاده می شود در غیر این صورت اگر آن اسم برای ما ناشناخته بود (نکره) برای مذکر از Un و برای مونث از Une استفاده می شود.
مثال:
آنها یک خانه دارند ils ont la maison
آنها خانه ای دارند ils ont une maison
در مثال اول، ما به فرض ،خانه آن اشخاص را می شناسیم و چون کلمه maison مونث است پس باید از La استفاده کنیم. در مثال دوم، به فرض، خانه آن اشخاص را ندیده ایم و نمی شناسیم و فقط می گوییم که آنها خانه ای دارند ، بنابراین باید از une استفاده کنیم.
موقعی که جلوی فعلی از حرف تعریف استفاده کنیم آن فعل به اسم تبدیل می شود. به طور مثال :
من مسافرت را دوست دارم j’ aime le voyager
من مسافرت کردن را دوست دارم j’ aime voyager
همانطور که دیده می شود، درجمله اول هدف دوست داشتن مسافرت است ولی در جمله دوم هدف دوست داشتن انجام مسافرت می باشد.
برای کلمات جمع و معرفه از Les و برای نکره از Des استفاده می شود
مثال :
سلام دوستان bonjour des amis
عصر بخیر بچه ها bonsoir les enfants
نحوه سوالی کردن
در ابتدا بهتر است با برخی از کلمات پرسشی در زبان فرانسه آشنا شویم :
où (او) کجا
quand ( کان) کی ، چه موقع ( برای مونث آن : quande )
comment ( کُمان) چطور
combien ( کُمبی یَن) چند تا
pourquoi (پوق کوآ ) چرا
quel ( کِل) کدام ، چه ( برای مونث آن : quelle )
چند نکته :
۱ – در تلفظ کلمه où باید دقت کرد که با کلمه ou ( یا ) اشتباه نشود
کلمه | معنی | تلفظ |
où | کجا | او |
ou | یا | اُ |
۲ – می توان کلمه پرسشی را در آخر جمله آورد
مثال :
کجا می روی ؟ ? tu vas où ( تو وَ او )
یا اینکه کلمه پرسشی را در ابتدای جمله آورد که در این صورت جای فاعل و فعل عوض می شود ( انورسیون )
مثال :
کجا می روی ؟ ? où vas tu ( او وَ تو )
۳ – همواره بعد از کلمه combien کلمه de می آید و سپس کلمه ای که می خواهیم شمارش شود
مثال :
چند نوشیدنی می خوری ؟ ? combien de boissons tu prends ( کُمْبی یَن دُ بوآسون تو پقان )
۴ – نوع دیگر سوالی کردن، استفاده از est – ce que ( آیا ) می باشد
مثال :
آیا شما ماشین دارید ؟ ? est – ce que vous avez la voiture ( ا ِسْ کُ وو زاو ِ لا ووآتوق )
در ترکیب آن با کلمه que که در اینجا به معنی ( چه ) می باشد و در ابتدای جمله قرار می گیرد ، جمله qu’ est – ce que حاصل می شود که به معنی ( چی ، چه ) می باشد
مثال :
تو چی می خوری ؟ ? qu’ est – ce que tu prends ( کِسْ کُ تو پقان )
نکته : کلمه que در زبان فرانسه دارای معانی زیادی است
est – ce que با تعدای از کلمات پرسشی دیگر نیز ترکیب می شود
مثال :
چه موقع می آیی ؟ ? quand est – ce que tu viens ( کاندِسْ کُ تو ویَن )
تو کجایی ؟ ? où est – ce que tu es ( او ا ِ سْ کُ تو ا ِ )
کجا می روی ؟ ? où est -ce que tu vas ( او ا ِ سْ کُ تو وَ )
نکته : همانطور که ملاحظه می کنید وقتی کلمه پرسشی در ابتدای جمله همراه با est – ce que می آید دیگر انورسیون نمیشود
۵ – کلمه qui در زبان فرانسه دارای معانی زیادی است. یکی از معانی آن ( چه کسی ) است و معنی استفهامی دارد
مثال :
کیست ؟ ? qui est – ce
چه کسی می تواند بگوید چند بچه در اتاق است ؟
? qui peux dire il y a combien d’ enfants dans une chmbre
بعد از کلمه combien همواره de می آید و بعد از آن کلمه ای که می آید اگر قابل شمارش باشد باید به صورت جمع آورده شود مثلا در مثال فوق چون کلمه enfant (بچه) قابل شمارش است به صورت جمع نوشته شده. البته توجه داشته باشید که تلفظ آن تغییر نمی کند. ( کُمبی یَن دان فان)
نکته : یکی از کلمات بسیار مهم در جملات سوالی، کلمه quoi است و معادل کلمه what در زبان انگلیسی است و به معنی (چی) می باشد. این کلمه هم می تواند در ابتدا و هم در انتهای جمله قرار گیرد.
مثال:
چی می گی؟ ? tu dis quoi
نکته : جمله il y a به معنی ( وجود دارد ) می باشد و بر عکس آن il n’ y a pas ( وجود ندارد ) است.
و در آخر ، یک جمله سوالی که زیاد مورد استفاده قرار می گیرد :
چه اتفاقی افتاده است ؟ ( موضوع چیست ) qu’ est – ce qui se passe ( کِسْ کیسْ پَسْ )
و یک جمله مترادف با جمله فوق:
چی شده ؟ (چی وجود داره) qu’ est – ce qu’ il y a ( کِس کی لی یا )
صفات ملکی
در ابتدا به معرفی صفات ملکی می پردازیم :
جمع | مونث | مذکر | معنی |
Mes | Ma | Mon | مال من |
Tes | Ta | Ton | مال تو |
Ses | Sa | Son | مال او |
Nos | Notre | Notre | مال ما |
Vos | Votre | Votre | مال شما |
Leurs | Leur | Leur | مال آنها |
همانطور که ملاحظه می کنید برای کلمات مذکر باید از مالکیت مذکر و برای مونث از مالکیت مونث استفاده کرد. همچنین اگر کلمه ای که جمع است به مالکیت درآید باید از مالکیت جمع استفاده کرد. در این حالت مذکر و مونث فرقی ندارد.
مثال :
این کتاب من است C’ est mon livre
این ماشین تو است C’ est ta voiture
این والدین او است C’ est ses parents
تنها نکته ای که در این باره وجود دارد این است که برای کلمات مونثی که با حرف صدادار ( e , a , u , o , i , y ) شروع می شوند باید از مالکیت مذکر استفاده کرد
مثال :
این دانشگاه من است C’ est mon université
دوستم Mon amie
مواردی درباره Accents
آکسان ها به غیر از یک مورد که بر اساس قاعده خاصی به کار می روند بقیه مخصوص یک کلمه هستند و شکل آن کلمه به صورتی است که آکسان دارد. مثلا ما در فارسی می نویسیم (خواهر) و نه (خاهر) ، حال شخصی که فارسی بلد نیست حتما می پرسد چرا می نویسید (خواهر) و چرا (خوا) به جای خا به کار رفت و یا مثلا (خواست) و یا (خویش) . آکسان ها هم در شکل آن کلمه به کار می روند و نمی توان گفت که این آکسان در این کلمه برای چیست همانطور که در فارسی برای (خوا) داشتیم. در کل آکسان ها تقریبا به هر کدام از سه شکل باشند وقتی روی حرف eکه صدای ( اُ ) می دهد بیایند صدای آن را به ( اِ ) مانند فارسی تغییر می دهند. صدای e در آخر کلمه تلفظ نمی شود ولی اگر آکسان داشته باشد باید آن را تلفظ کرد.
من ترجیح می دهم ( ژُ پ ِ قِفِ ق ) je préfѐre
اما مورد استفاده با قاعده از آکسان ها موقعی است که می خواهیم زمان گذشته بسازیم. زمان گذشته یا به قول فرانسوی ها، پاسه کمپوزه، به دو شکل است یکی برای افعال حرکتی مانند رفتن ، آمدن، خارج شدن و یکی برای افعال معمولی. البته گروه بندی افعال هم موثر است و گذشته افعال دسته سوم به صورت بی قاعده است.
طریقه ساختن زمان گذشته ( passé composé ) – قسمت اول
ابتدا برای افعال گروه اول که کافیست حرف r را از آخر مصدر آن فعل حذف کرده و روی e آکسان بگذارید قبل از آن هم فعل کمکی داشتن avoir را به صورت متناسب صرف کنید
مثال : در اینجا فعل نگاه کردن را در دو حالت گذشته و حال می بینید
نگاه کردم j’ ai regardé ( ژ ِ قُگ َ قْ دِ ) نگاه می کنم je regarde ( ژُ قُ گَ قْ د )
نگاه کرد il a regardé ( ایلَ قُگ َ قْ دِ ) نگاه می کند il regarde ( ایل قُ گَ قْ د )
در زیر گذشته فعل جستجو کردن برای همه صیغه ها آمده است
j’ ai cherché | tu as cherché | il a cherché | elle a cherché |
nous avons cherché | vous avez cherché | ils ont cherché | elle ont cherché |
برای افعال گروه دوم کافیست حرف r را از آخر آن حذف کنید و روی e آکسان بگذارید مانند قبل هم فعل کمکی avoirرا قبل از آن صرف کنید
مثال: فعل خوابیدن dormir و انتخاب کردن choisir
خوابید il a dormi انتخاب کردند ils ont choisi
چند نکته محاوره ای
در زبان فرانسه نیز به مانند فارسی در محاوره و صحبت های عامیانه تفاوت هایی وجود دارد بین آن چیزی که می نویسند و آن چیزی که می خوانند که به دو جمله زیر توجه کنید
نمی دانم ( ژُ نُ سه پا ) je ne sais pas من هستم ( ژُ سویی ) je suis
تلفظ معمولی آنها مشخص است ولی تلفظ عامیانه آنها به صورت زیر است
شه پا je ne sais pas شویی je suis
نکته بعدی درباره کلمه ne برای منفی کردن است. در زبان عامیانه این کلمه را در پشت فعل استفاده نمی کنند و فقط از pas در آخر آن استفاده می کنند. پس اگر می خواهید زبان عامیانه را یاد بگیرید سعی کنید خود را عادت دهید که فقط برای منفی کردن از pas استفاده کنید
نگاه نمی کنم je regarde pas
نکته بعدی درباره کلمه nous (ما) است. در زبان عامیانه و حتی در بعضی کتابها به جای nous از on استفاده می کنند و صرف افعال آن مانند سوم شخص مفرد یا il و elle است. یکی دیگر از موارد مصرف on زمانی است که می خواهیم در مورد افراد مجهولی صحبت کنیم. مثلا در فارسی این جمله را در نظر بگیرید ” میگن برگشتی شیراز” حال در زبان فرانسه به جای کلمه (میگن) می گویند on
چی بخوریم ؟ ? on mange quoi
در فرانسه چی میگن ؟ ? en france on dit quo