قواعد درس سوم از کتاب دوم دبیرستان انسانی
اسم از نظر شناخت : نکره و معرفه
تعریف اسم نکره : به اسم هایی که بر شخصی یا شی نامشخصی دلالت کند اسم نکره ( ناشناخته )می گوییم . ودر فارسی علامت آن ( یک و ـی ) می باشد . مثل : رَجُلٌ ( مردی ) ذئبٌ ( گرگی ) ، صوتاً ( صدایی را ) ، اسدٌ ( شیری ) سَیارَهٍ ( ماشینی )و …
توجه : نشانه های اسم نکره در فارسی عبارتند از : ( ـی – یک – یکی ) مثل : کتابی ، یک کتاب ، یکی مرد جنگی به از صد هزار و …
تعریف اسم معرفه : به اسم هایی که بر شخصی یا شی مشخصی دلالت دارند ، اسم معرفه می گوییم . مثل : اَلرَّجُلُ ( مرد ) ، اَلذِّئبَ ( گرگ را ) ، الصَّوْتِ ( صدا ) و …
تذکر مهم ۱ : غالبا اسم هایی که دارای تنوین ( رفع ، نصب ، جر ) باشند در عربی اسم نکره اند . مثل : طالبهٌ ( شاگردی ) ، کتاباً ( کتابی را ) ، نورٍ ( نوری ) و ……
تذکر مهم ۲ : تنوین اسم های علم ( خاص ) را به اسم نکره تبدیل نمی کند مثلا اسم های : سعیدٌ ، علیاً ، مجیدٍ ، و … اسم نکره نیستند چون هر سه ان ها اسم خاص (علم) می باشند .
نکته۱ : اسم های نکره را با دو طریق می توان به اسم معرفه تبدیل کرد :
الف) الـ + اسم نکره = الـ + طالبٌ = اَلطّالبُ ، الـ + کتاباً = الکتابَ
ب ) اسم نکره + اسم معرفه = کتابٌ + الطالبِ = کتابُ الطالبِ ، قلمٌ + کَ = قَلَـمُـکَ
معارف شش بُود مٌضمر اشاره علم ذواللام و موصول اضافه
نکته۲ : هر اسمی که در یکی از شش گروه زیر قرار داشته باشد ( معرفه ) و در غیر این صورت نکره است :
۱- مًضمر همان ضمیرها هستند . تمامی ضمایر ( منفصل و متصل ) جز معارف ( اسم های معرفه ) می باشند . مانند :
ضمیرمنفصل : هُوَ ، هُما ، هُم ، هِیَ ، هُما ، هُنَّ ، انتَ ، انْتُما ، انتُم ، انتِ ، انتُما ، انتُنَّ ، اَنا ،
نَحْنُ
ضمیرمتصل : ـهُ ، ـهُما، ـهُم ، ـها ، ـهُما ، ـهُنَّ ، ـکَ ، ـکُما ، ـکُم ، ـکِ ، ـکُما ، ـکُنَّ ، ـی ، ـنا
۲- اسم اشاره : اسم های اشاره ی ( نزدیک و دور ) همگی معرفه اند. مثل : هذا ، هذِهِ ، هذانِ ، هاتانِ ، هولاءِ ، ذلک ، تِلْکَ ، اولئِکَ و …
نکته : برای اشاره به جمع غیر عاقل ( غیر انسان ) از اسم اشاره مفرد مونث یعنی ( هذِهِ ، تِلکَ ) استفاده می کنیم . مانند : هذِهِ کُتُبٌ ، تِلکَ ابوابٌ ، تلکَ اشجارٌ ، هذِهِ اَقلامٌ تِلْکَ اَلْواحُ
۳ – علم ( اسم خاص ) : تمامی اسم های خاص در عربی معرفه هستند . هرگاه فردی را از میان افراد یک جنس انتخاب کنیم و نام مشخصی را بر او بگذاریم در زبان فارسی آن را اسم خاص و در زبان عربی ( اسم علم ) می گوییم .مانند : طهرانَ ، حمیدٌ ، کارونَ ، شیرازَ ، فاطمهُ ، مریمُ ، قرآنُ ، مکهَ ، النَّجَفُ ، ایرانَ و …
تذکر مهم۱ : اسم های علم علاوه بر داشتن تنوین باز هم معرفه می باشند .
تذکر مهم۲ : اسم اشخاص ، مونث هیچ گاه تنوین نمی گیرند .
۴- ذواللام ( صاحب الـ ) معرفه به الـ : اسمی که دارای ( الـ ) باشد . مانند : اَلْبابُ ، اَلْبَیتَ ، اَلذِّئبِ و . . .
۵- اسم موصول : اسم های موصول در عربی جز معارف ( اسم های معرفه ) می باشند .
الف – موصول عام ( مشترک ) : مَنْ ، ما
ب – موصول خاص : الّذی ، التّی ، الّذین ، اللاتی و …..
۱- معرفه به اضافه : هرگاه اسم نکره ای به اسم معرفه اضافه شود ( نسبت داده شود ) آن اسم نکره ، معرفه می گردد و به آن ، معرفه به اضافه می گویند که از دو قسمت ( مضافٌ و مضافٌ الیه ) تشکیل می شود و به آن یک ترکیب اضافی می گویند .
مانند :
کِتـابٌ + اَلْـمُـعَـلِّم = کِتـابُ اَلْـمُعَلِّمِ ، کِــتـــا بــُـــــکَ
معرفه به اضافه معرفه به الـ مـضاف و مضاف الیه معرفه به اضافه معرفه به ضمیر
خصوصیات مـضاف و مضاف الیه
تذکر مهم۱ : خصوصیات مضاف : مضاف ، هیچ گاه ( الـ و تنوین ) نمی گیرند .
تذکر مهم۲ : خصوصیات مضاف الیه : مضاف الیه ، اسمی است معرفه ، و همیشه مجرور ( ــِــٍـ ) است .