مصاحبه نشریه ایما با معین تبریزی

 

 

 

 

 

معین تبریزی ، شاعری عاشق و جوان

دانشگاه علوم پزشکی تبریز و کانون شعر و ادب آن در گذر سال ها شاعران خوب و توانمندی را به خود دیده است که بی شک حضور گرم و دل انگیز آن ها در دانشگاه ، تاثیر به سزایی را در پیشرفت فرهنگ و ادب این مجموعه داشته است.

بعد از مطالعه‌ی فضای ادبی ذکر شده ، از مهدی اصغری عظمی (متخلص به معین تبریزی)، شاعر و دبیر سابق کانون شعر و ادب دعوت کرده و مصاحبه ای داشته ایم که در زیر می خوانید :

خودتان را معرفی کنید؟

مهدی اصغری عظمی هستم ، متولد ۱۲ اسفند ۷۴ ، شهر تبریز

دانشجوی چه رشته ای هستید؟

ترم ۷ رشته ی علوم آزمایشگاهی

شعر و شاعری رو از کی شروع کردید؟

من علاقه به شعر رو از همون دوران کودکی از  ۶ ، ۷ سالگی در خودم حس می کردم و از همون سنین شروع به سرودن شعرهایی در سطح همون سنین کردم ولی اولین شعر صحیح و کامل خودم رو در سن ۱۲ سالگی که غزلی در مورد شهر تبریز بود ، سرودم.

چرا تخلص معین تبریزی؟

تخلصی هست که تو زیارتگاه امامزاده سیدحمزه تبریز به دلم افتاد.

تو چه قالب های شعری تا به حال شعر گفتین؟

اکثرا غزل ، ولی هر از گاهی تو قالب های دیگه هم سروده ام.

بیشتر تو چه موضوعاتی شعر می گید؟

تو همه ی موضوعات عاشقانه و عارفانه و مذهبی و وصف طبیعت و … ولی بیشتر عاشقانه

مختصری از دوره فعالیتتون تو کانون رو توضیح بدید؟

من از سال ۹۳ تا ۹۵ دبیر کانون شعر و ادب دانشگاه علوم پزشکی بودم که تو این دو سال خداروشکر تونستیم برنامه های خیلی خوبی مثل مسابقه بزرگ مشاعره با حضور دکتر اسماعیل آذر رو اجرا کنیم و همچنین  با کمک علاقمندان به شعر تو دانشگاهمون دوباره کانون شعر و ادب رو به روزهای اوج خودش برگردونیم.

نظرتون درمورد فضای ادبی فعلی دانشگاه؟

دانشگاه علوم پزشکی تبریز شاعران بسیار خوب زیادی داره که باید بهشون توجه بشه و دیده بشن و فضای فعلی دانشگاه به نظرم برای دیده شدن این شعرا زمینه خوبی رو مهیا کرده.

اشعار ترکی کدوم شاعر رو بیشتر می پسندین؟

در شعر ترکی علاقه ی زیادی به علی آقا واحد دارم

بین شاعرهای فارسی زبان کدوم رو بیشتر دوس دارین؟

رهی معیری

اسم کتاب اولتون چیه و کی چاپ شد؟

“در تنگنای دل” ، سال ۹۴ ، الان به چاپ دوم رسیده

از کتاب های دیگه تون برامون بگید؟

کتاب دومم “هوای صحبت شبنم” هست که سال ۹۵ چاپ شد و به چاپ دوم هم رسیده  و کتاب های سوم و چهارمم “در آرزوی تو” و “آوای باران” هستند که سال ۹۶ به چاپ رسیدند. هر چهار کتابم هر کدوم شامل ۵۰ غزله که ۳۰ غزل به زبان فارسی  و ۲۰ غزل به زبان ترکی هست. و کتاب پنجمم با عنوان “صنوبر” هست که دارم روش کار می کنم و انشالله به زودی چاپ می شه.

اتفاق خاص یا خاطره شیرینی که درمورد چاپ کتاباتون داشتین چی بود؟

من اولین کتابم رو تو سن ۲۰ سالگیم چاپ کردم و از این حیث جوان ترین یا شاید جزو جوان ترین شاعران غزلسرای معاصر تو کشور باشم که همزمان به دو زبان فارسی و ترکی غزل گفته و کتاب چاپ شده داره .

برنامه تون برای آینده چیه؟

در حیطه ی درسی که ان‌شاءالله صعود تا بالاترین قله ها و تو حیطه ی شعری ان‌شاءالله چاپ کتاب های بعدی. ولی بیشتر تلاشم اینه که اتفاق ویژه ای رو تو شعر فارسی و ترکی رقم بزنم.

به نظرتون شعر رو باید یاد گرفت یا ذاتی و خدادادیه؟

سرودن شعر بیشتر ذاتیه و شاعرای بزرگ از سنین کودکی که حتی سواد خواندن و نوشتن هم ندارن ، علاقمندی به شعر رو نشون میدن ولی برای پیشرفت  در شعرسرایی ، باید تلاش کرد و یاد گرفت .

بهترین حس و تجربه ای که تو سرودن شعر داشتین؟!

یکی از این تجربه ها وقتی برام اتفاق افتاد که شنیدم که یکی از غزل هام باعث رسیدن دو نفر به هم شده که برام بهترین حس دنیا بود.

تا حالا عاشق شدین؟!

جوابتون رو با دو تا بیت میدم  :

با یک نگاه خود ، دل ما را ربود و برد / بنگر که یک نگه چه مصیبت به پا کند

پیش کسی چیزی نخواهم گفت از او ، اما / یاری که دل برده ست از من ، اهل تبریز است

بنظرتون چطور می شه موفق شد تو زندگی؟

باید به دنبال علاقه رفت.

زیباترین حس زندگی چیه بنظرتون؟

دوست داشته شدن توسط اونایی که دوستشون داریم…

حرف آخر؟

خیلی ممنونم از نشریه ی خوب شما و امیدوارم همیشه شاد و سلامت و موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *