مهم ترین نشانه های نگارشی که برای پیوند یا جدایی واژه ها و عبارات به کار برده می شود عبارت است از:
نقطه (.)، نشانه ی پرسش (؟)، نشانه ی تعجب (!)، ویرگول (،)، نقطه ویرگول (؛)، دو نقطه (:)، نشانه ی تعلیق (…)، نشانه ی
نقل قول (” “) و خط تیره (-)
افزون بر این نشانه های اصلی، نشانه های دیگری نیز در نوشته ها به کار میرود که دارای معانی معینی است. از جمله: پرانتز
( ) و قلاب [ ]
ما در آغاز، با کارکرد و موارد کاربرد این نشانه ها و سپس با چگونگی به کارگیری و نوشتن درست آن ها آشنا می شویم.
۱٫نقطه (.)
نقطه در موارد زیر به کار میرود:
در پایان جمله ی خبری. مانند: کار امروز را به فردا میفکن.
در کوتاه نویسی نام ها و عناوین، مانند: ع. اقبال آشتیانی (عباس اقبال آشتیانی)
توجه : در موارد زیر به افزودن نقطه نیازی نیست:
– پس از ص (صفحه)، قس (قیاس کنید)، نگ (نگاه کنید)، رک (رجوع کنید)؛
– پس از پانوشت هایی که به صورت جمله نیست.
۲٫نشانه ی پرسشی (؟)
نشانه ی پرسشی در موارد زیر به کار می رود:
پس از جمله ی پرسشی. مانند: از معده ی خالی چه قوت آید و از دست تهی چه مروت؟
توجه: در نقل قول مستقیم، نشانه ی پرسش نوشته می شود.
گفت: ” ای برادران، چه توان کرد؟ مرا روزی نبود و ماهی را هم چنان روزی مانده بود”.
اما، در نقل قول غیر مستقیم، در پایان جمله ی پرسشی به جای نشانه ی پرسش، نقطه گذاشته میشود.
ریشی درون جامه داشتم و شیخ هر روز بپرسیدی که چون است و نپرسیدی کجاست.
برای نشان دادن گمان و تردید (درون پرانتز)
تلفات این زلزله ۳۵۰۰ نفر (؟) گزارش شده است.
۳٫نشانه ی تعجب (!)
نشانه ی تعجب در موارد زیر به کار میرود
پس از اصوات. مانند: حاشا! ، آفرین! ، زهی! .
در پایان جمله ی تعجبی. همچنین برای نشان دادن تحسین، تحقیر، استهزا و عواطفی نظیر آنها. مانند:
به به از آفتاب عالم تاب! ، چه هوای خوشی! .
برای برحذرداشتن یا تاکید، مانند: به هوش باش! ، زود باش! .
۴٫ویرگول یا کاما (،)
برای کاربرد ویرگول قواعد بسیاری نهاده شده است، لیکن در یک قاعده ی کلی می توان گفت که هر آن جا که گوینده یا نویسنده در گفتار یا نوشتار خود (با هر نیتی که دارد) مکث می کند
و بدین سان جزئی از اجزای جمله را از اجزای دیگر آن جدا می سازد، ویرگول نهاده می شود.
پس از این قاعده ی کلی می توان گفت که ویرگول در موارد زیر به کار میرود:
پس از منادا، مانند: گفت: ” ای پسر، خیال محال از سر به در کن”.
برای جدا کردن و در عین حال ایجاد ارتباط میان اجزای همپایه در یک جمله، مانند:
اجزای اسمی: سرداران، برادران، خواهران، به شهر ما خوش آمدید.
اجزای وصفی: مردی آزموده، جهان دیده، تلخ و شیرین روزگار چشیده.
اجزای قیدی: شب و روز، تنها یا در جمع، آشکارا و نهانی، یاد خدا میکرد.
پس از قید (در آغاز جمله) و پیش و پس از آن (در میان جمله).
پس از وقوع زلزله، سازمانهای امدادی دست به کار شدند.
برای جدا کردن بدل و جملات معترضه. مانند:
سعدی، شاعر شیرین سخن شیراز، در نظامیه ی بغداد درس خواند.
برای جدا کردن عبارت توضیحی. مانند:
در این ناحیه، انواع غلات، به ویژه گندم، کشت میشود.
معلمی، که شغلی شریف است.
دکتر هوشمند، که همسایه ی ماست، دیروز به عیادت من آمد.
به جای حرف عطف، میان جمله های هم پایه. مانند:
میآیند، میروند، حوایجی دارند، با ما کاری ندارند.
بد مکن که بد افتی، چه مکَن که خود افتی.
برای جدا کردن اجزای جملات شرطی :
هرکه سخن ناصحان، اگر چه درشت و بی محابا گویند، استماع ننماید، عواقب کارهای او از پشیمانی خالی نماند.
اگر شبها همه قدر بودی، شب قدر بیقدر بودی.
اگر از مهرویان به سلامت بماند، از بدگویان نماند.
به جانشینیِ بخش های حذف شده در جمله. مانند:
سرداران بهرام چوبین رفتند تا کار دشمن بسازند، سرداران خسرو، تا به باده گساری پردازند.
(ویرگول به جای “رفتند” در جمله ی دوم نشسته است)
برای جدا کردن اجزای تاریخ یا نشانی. مانند:
پنجشنبه، ۱۴ مهر. نشانی: شماره ی ۱۵ ، خیابان انقلاب، تهران (ایران)
۵٫نقطه ویرگول (؛)
برای جداکردن و در عین حال ایجاد ارتباط میان جمله های همپایه ای که در درون خود آن ها نشانه های دیگری مثلا ویرگول به کار رفته است. مانند:
تا بیمار را صحتی کامل پدید نیاید، از خوردنی مزه نیابد؛ و حمال، تا بارگران ننهاد، نیاساید؛ و مردم هزار سال، تا از دشمن مستولی ایمن نگردید، گرمی سینه ی او نیارامد.
در پایان جمله ی نخست به جای نقطه، پیش از جمله ی هم پایه ی دومی که با واو عطف آغاز شده و یا این واو عطف به قرینه حذف شده باشد. مانند:
سوز فراق، اگر آتش در قعر دریا زند، خاک از او برآورد؛ و اگر دود به آسمان رساند، رخسار سپید روز سیاه گردد.
تهران قدیم شهری بود آبادان؛ قنات های متعدد داشت.
در پایان هر شاهد از یک مجموعه ی شواهد، اگر به صورت جمله نیامده باشد.
چارکس از چارکس به رنجاند: حرمای از سلطان؛ دزد از پاسبان؛ فاسق از غماز؛
۶٫دو نقطه (:)
دو نقطه در موارد زیر به کار می رود:
پیش از مجموعه ای از شواهد، مثالها، اقسام و اجزا. مانند:
و این شراب انواع دارد: شراب محبت، شراب عشق، شراب وصال، شراب جمال.
پیش از عبارت توضیحی در بیان یا تایید مطلبی. مانند:
نتیجه ی این حادثه دور از انتظار بود: دولت استعفا داد.
پیش از نقل قول مستقیم، اگر با حرف ربط “که” آغاز نشده باشد. مانند:
گفت: ” نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید”.
برای جدا کردن اجزای ساعت. مانند: ۱:۳۵ بعد از ظهر.
۷٫نشانه ی تعلیق (…)
نشانه ی تعلیق برای نشان دادن ناتمام ماندن یا حذف پارهای از سخن به کار می رود.
حسنک، با عزمی راسخ و خاطری آزاد، زن و فرزند و جاه و مقام و … را بدرود گفت.
۸٫نشانه ی نقل قول( ” ” )
برای نقل قول مستقیم.
غزالی گوید: “بدان که هرچه در دست سلطانیان روزگار است، که از خراج مسلمانان ستدهاند یا از مصادره یا از رشوت، همه حرام است”.
توجه: در نوشته ی بسیاری از نویسندگان به جای نشانه ی فارسی (” “) نشانه ی انگلیسی ” – ” به کار برده می شود
که البته به دلیل بهره گرفتن از خطوط کامپیوتری غیر فارسی می باشد. لیکن در آن جا که امکان نوشتن نشانه های فارسی وجود دارد، به کارگیری آن ها را سفارش می کنم.
برای جای دادن مواد زیر در درون آن:
۱) اصطلاحات علمی و فنی، عناوین، واژه ها و تعبیرات مهجور و نا آشنا. مانند:
علم تحول واژه ها را ” سمانتیک” می نامند.
۲) کلمه یا عبارتی که لفظ آن مراد باشد نه معنی و مفهوم آن. مانند:
“اقبال” مصدر باب افعال است، “انوشیروان” پنج هجا دارد.
۳) واژه یا عبارتی که کاربرد آن از خود نویسنده یا نظر او نیست. مانند:
در قرار داد ۱۹۰۷ ، ایران به “مناطق نفوذ” روسیه و انگلستان تقسیم شد.
دوستان او را “رشید السلطان” لقب داده بودند.
توجه – هرگاه عبارت درون نشانه ی نقل قول، در پایان جمله ی اصلی باشد، نقطه ی پایان جمله بیرون از نشانه ی نقل قول قرار می گیرد.
در تعریف اصطلاح عرفانیِ هیبت آوردهاند: “اثر، مشاهده ی جلال حق است در قلب؛ و آن درجه ی عارفان است”.
۹٫خط تیره ( – )
خط (-) در موارد زیر به کار میرود:
برای جدا کردن عبارات معترضه (یعنی عبارتی خارج از موضوع که آن را میان کلام می آورند)؛
یک روز تمام – اگر حاجت باشد، دو روز- برای انجام دادن این کار فرصت دارید.
برای جدا کردن کلمه و عبارت توضیحی یا تاکیدی
شهر و هرچه در آن بود ساکنان و چهارپایان و بناها- در آتش سوخت.
به جای تا و به در بیان فاصله های زمانی و مکانی و مقداری
۱۵ ۲۰ کیلو ، قطار تهران- مشهد، ۱۳۳۵ ۱۳۸۶
برای نوشتن فهرست انواع، اگر شماره گذاری آن ها لازم نباشد
برای نشان دادن تغییر سخنگو، به ویژه در نمایشنامه یا بخش های مکالمه ایِ داستان.
۱۰٫پرانتز ( ) (دو کمانک)
پرانتز ( ) در موارد زیر به کار میرود:
برای در بر گرفتن عبارتی توضیحی، تکمیلی، معترضه و عمومن فرعی که حذف آن به اصل مطلب صدم های نمی زند. مانند:
اسیوط بزرگترین شهر مصر (مصر علیا) بود بر ساحل غربی رود نیل.
برای در بر گرفتن موارد زیر:
۱) معرفی ماخذ. مانند: (لغت نامه ی دهخدا)
۲) سال های ولادت و وفات. مانند: ( ۱۳۳۵ ۱۳۸۶)
۳) معنی واژه. مانند: ورد (گُل)
۱۱٫قلاب [ ]
قلاب برای در بر گرفتن موارد زیر به کار میرود:
اضافات، تصحیحات و توضیحات نویسنده بر نقل قول های دیگران.
ابوعلی رودباری گوید: “مردان چهار [تن] بودند [در روزگار خویش]. یکی از ایشان [آن بود که] نه از سلطان ستدی نه از رعیت [و آن] یوسف بن اسباط بود”.
دستورهای اجرایی در نمایش نامه
بورکمن [با صدایی آرامتر] خب، البته در این چیزها خبره نیستم. فولدال [سرش را تکان میدهد] من دروغ نگفته ام، جان گابریل.
مطلبی در حاشیه ی اصل سخن
ناطق گفت: “با تصویب این لایحه، همه ی کارها اصلاح خواهد شد”. [خنده ی حضار]