سوال: سلام و عرض ادب
خانم ۳۶ ساله ای هستم با ۳ فرزند یک مشکل بزرگ با همسرم دارم زیاد قهر میکنه همیشه بایدمثل این بچه کوچیکا قربون صدقش بری
من از نظر مالی درامدم بیشتر از ایشونه ولی ایشون دیگه بی خیال خرجی شدن البته بیشتر درامدشا خرج حقوق و به قول خودش سرمایه گذاری میکنن ولی من همش میگم پس خونه چی و ایشون در طی ۱۷ سال زندگی فقط میگه نگران نباش حل میشه البته خیالش راحته که من انجام میدم منم نمیتون بی خیال شوم چون بچه ها خرجی میخوان کتاب و … میخوان
فقط هزینه اجاره خونه را میدن
وابستگی شدی به خانودادش داره که من با اینکه غر میزنم ولی سعی میکنم بعضی وقتا بی خیال بشم اخه خانوادهی من یه شهر دیگه ای هستند و شاید من سالی ۶ بار اونا راببینم اونم در حد یک روز اگر خیلی بهش بگم منا میبره
هیچ موقع پیشنهاد مسافرت نمیده هیچ موقع خرید برا خونه نمیکنه مگر اینکه من کارت بهش بدم و چند بار قربون صدقش برم
هر چی بیبشتر کار میکنم توقعش بیشتره به نظر شما من چکار کنم ناگفته نمونه من با تمام خوبیایی که دارم ولی غرهم می زنم ناراحت میشم وقتی که می بینم چقدر صمیمی با مادرش و خواهرش هست اگر مریض بشن چقدر زنگ میزنه دیدنشون میره ولی من اگر مریض بشم باهام قهر میکنه تا خوب بشم حتی برای زایمانهام هم همینطور بوده قبلا صبر می کردم ولی الان دیگه نمیتون شده دستم روم بلند کنه
البته من بخاطر شرایط سخت زندگی و شکست ایشون در کار ۷ ساله ایی که کار میکنم دفترمونم با هم یکیه.
حالا خواهش من اینه چکار کنم کمتر قهرکنه چون بچه ها بزرگن
چکار کنم به فکر خرجی خونه باشه چون اگر نداشته باشه به فکر فراهم کردن هم نیست
چکارکنم مسئولیت پذیر باشه
چکارکنم پدر خوبی باشه چون خونه که میاد فقط پا تلویریونه
بخدا خسته شدم ار بس که صبح تا بعداز ظهر سر کامر بعدشم پا ظرفشویی و کارا خونه ولی ایشون ریلکس نه کمک میکنه نه خرجی میده لطفا راهنماییم کنید تا حداقل من عوض بشم و بتون بازم این شرایط را بپذیرم(انگار من شوهر این خانه ام از بس که همه مسئولیتها را دارم) جوابا رو ایمیل زحمت بکشید