مختوم به اه
دستگاه پرتگاه بزمگاه رزمگاه شرمگاه قتلگاه قعر چاه پر کاه دلو چاه سر چاه لب چاه سر راه سربراه سر پناه شبکلاه کجکلاه | تباه پناه پگاه نگاه سپاه سه راه سه گاه رفاه سیاه گیاه کلاه گناه گواه | بارگاه باشگاه پا بماه پاسگاه پادشاه پایگاه جایگاه خانقاه دادگاه زادگاه راه راه شامگاه شاهراه گاه گاه ناآگاه خاستگاه آب چاه | آگاه ناگاه آنگاه جانکاه بنگاه بیگاه بی راه بدخواه تنخواه پنجاه درگاه هرگاه گهگاه افواه همراه دلخواه اکراه گمراه کوتاه روباه |
بندرگاه پناهگاه نهانگاه هواخواه چراگاه چرخ چاه خرمنگاه خلوتگاه درمانگاه روانکاه سحرگاه لنگرگاه سق سیاه شبانگاه قرارگاه کمینگاه گردشگاه ورزشگاه گلوگاه وعده گاه قدکوتاه نفت سیاه نژاد سیاه | ایستگاه زیستگاه دیدگاه گیجگاه بی پناه بی گناه دین پناه میزراه پیشگاه | آه باه جاه چاه خواه راه شاه کاه گاه ماه | اندرزگاه بد و بیراه پرستشگاه پرورشگاه پژوهشخواه پژوهشگاه تبعیدگاه تخته سیاه ترقی خواه تعمیرگاه تفرجگاه توقفگاه جریان دادگاه جهان پناه جولانگاه تنقیه چاه چهارحلقه چاه خردل سیاه رفیق نیمه راه زنبور سیاه سر بزنگاه سرپرست کارگاه شب اول ماه شهادتگاه طلای سیاه عدالتخواه کمرکش راه لبه کلاه مسئول فروشگاه نمایشگاه |
آرامگاه آزادراه جان پناه چهار گاه چهار راه وامخواه خوابگاه دانشگاه زایشگاه کارآگاه شاهنشاه | آب سیاه آب زیرکاه آبریزگاه آرایشگاه آزمایشگاه آسایشگاه آزادیخواه آموزشگاه خاطرخواه خواه و ناخواه سالار سپاه داستان کوتاه چای سیاه کار سیاه کارنامه سیاه گاه و بیگاه ناخودآگاه باز شدن راه بازار سیاه بازداشتگاه کاغذ سیاه باند فرودگاه پاشنه کوتاه پالایشگاه تابش جسم سیاه | ||
هیچگاه نیمه راه نیروگاه نیک خواه میعادگاه شیرخوارگاه بی گل و گیاه پیشابراه | اشتباه انتباه خیرخواه خیمه گاه دل آگاه بزنگاه تکیه گاه دل سیاه دلبخواه بهمراه | اسفند ماه اقامتگاه اقتصاد رفاه پیوندگاه تمشک سیاه جسم سیاه چشم براه خرس سیاه شکارگاه عبادتگاه زیارتگاه قصه کوتاه گرفتن ماه میدانگاه ندامتگاه نشیمنگاه | |
خود خواه خود آگاه اردوگاه بزرگراه پلیس راه ترب سیاه فرودگاه فروشگاه قربانگاه کشتارگاه کنکور دانشگاه مدیر فروشگاه موج کوتاه | برج فرودگاه پشت و پناه جمهوری خواه حروف سیاه دوره کلاه مدتی کوتاه | تهیگاه دمسیاه صبحگاه عمق چاه گذرگاه | |
کوره راه پول سیاه توت سیاه توشه راه کوی دانشگاه روزگار سیاه | روبراه روسیاه |
مختوم به: به
لبه پنبه جعبه جنبه جذبه ضربه حربه حصبه شنبه | توبه نوبه خطبه دنبه رتبه سُمبه سُنبه شعبه کلبه گربه نخبه | کم جنبه محجّبه مصوبه چهارشنبه پنجشنبه پهلوان پنبه دو مرتبه چوب پنبه غیر مترقبه اصالت تجربه شبه حصبه دبهدعای ن ضد ضربه زردچوبه مارچوبه سوراخ و سنبه قضیّه موجبه عالی رتبه هم رتبه | آب توبه تب نوبه با تجربه بی تجربه پُر تجربه کم تجربه بی شایبه دو جانبه یکجانبه همه جانبه نیروی جاذبه میدان جاذبه خط کش محاسبه عندالمطالبه قضیّه سالبه انگشت سبابه ایراد خطابه ماهیتابه همخوابه |
محاربه محاسبه مصاحبه مضاربه مطالبه مکاتبه | آفتابه ارّابه سبّابه خرابه خطابه صحابه سردابه گرمابه | ||
طلبه غلبه قصبه کسَبه | خونابه رودابه شیرابه نوشابه دو خوابه | سه شنبه شکمبه یکشنبه یک شبه | تلمبه قلمبه غلنبه دو لبه دوشنبه |
عقربه مرتبه دبدبه تجربه | اشکوبه اعجوبه مخروبه | غریبه کتیبه | تابه لابه مثابه |
جاذبه قاطبه راهبه |
مختوم به ته
از خود گذشته بخت برگشته روزگار گذشته چشم بسته افسار گسسته اقتصاد بسته اقتصاد وابسته جامعه بسته پاکت سربسته جریان پیوسته چاپ برجسته چشم و گوش بسته خط شکسته حرف سربسته دست و پا شکسته دار و دسته دل شکسته زبان بسته سرشکسته قفل بسته عنان گسسته دولت وابسته طیف پیوسته تلویزیون مداربسته آهن تفته رفته رفته پیشرفته برباد رفته خرج دررفته رویهمرفته رنگ و رو رفته زغال اخته شلنگ تخته سراسر هفته | البته دررفته وارفته بی هسته پیوسته ناپیوسته وارسته وابسته دربسته دلبسته دلخسته خجسته برجسته گذشته گسسته شکسته بازنشسته ورشکسته سربسته سردسته گلدسته آراسته همبسته نورسته برگشته سرگشته سرمته شلخته | برانگیخته افسار گسیخته جسته و گریخته سیل لجام گسیخته آکتیویته رادیوآکتیویته الاستیسیته الکتریسیته جریان الکتریسیته ویسکوزیته ترشی لیته فرمالیته | لیته دیکته ریخته آمیخته آویخته انگیخته گریخته گسیخته فرهیخته شیفته عفریته کمیته اتوریته چمباته بافته شکافته شناخته ناشناخته گداخته کاسته راسته نشاسته خواسته برخاسته ناخواسته نوخاسته پیراسته برداشته گماشته انباشته ساخته یاخته پُریاخته دلباخته کاراته هیدراته آسفالته سولفاته |
پته شته کته اخته لخته تخته تفته هفته رفته سَفته سَکته چنته بسته خسته دسته رسته هسته | |||
کشته کارکشته پشته دو پشته پخته ناپخته نپخته نهفته خفته گفته ناگفته شسته نکته دکلته شکفته نوشکفته آشفته | پسته شِفته گرفته آهسته شایسته دانسته رشته برشته فرشته سررشته واریته تته پته | پاکباخته پیش ساخته خود ساخته کالای ساخته مهمان ناخواسته خواب ناخواسته آهن گداخته تک یاخته رنگباخته روغن گداخته گوشت راسته نیمه افراشته | دلسوخته پدرسوخته برافروخته آفتاب سوخته چهره برافروخته خرمن سوخته خود فروخته سیاه سوخته قهوه ای سوخته لباس دوخته |
بخت خفته استعداد نهفته جوان نپخته حرفهای نپخته رفتار نپخته صفت نهفته | پوسته دو پوسته درسته | آش رشته دست نوشته رشته رشته سنگ نبشته نان برشته زن گرفته | بوته کوفته دوخته سوخته فروخته آموخته اندوخته بیتوته |
مختوم به طه
احاطه رابطه ضابطه واسطه بیواسطه | شمّاطه مشاطه مربوطه مشروطه محوّطه متوسطه مغلطه مغالطه | ورطه غوطه حیطه غبطه سُلطه نقطه دو نقطه | سَلیطه سفسطه دوره متوسطه مفعول باواسطه مفعول بی واسطه |
مختوم به ده
آفتاب خورده آهک مرده باد خورده بخیه خورده برچسب خورده بیان شمرده پدرمرده پیچ خورده ترک خورده تمدن مرده دشت مرده خط خورده دست خورده دل آزرده دل مرده دندان کرم خورده رنگ خورده روح پژمرده سرسپرده سود سپرده سرماخورده شیر پاک خورده صاحب مرده ناخوشی عمده شکم گنده کله گنده فریب خورده قسم خورده گرگ تیرخورده مادرمرده واخورده خرس گنده مرید سرسپرده نوکر سرسپرده صادرات عمده | توده دوده روده آسوده آلوده پالوده شالوده فالوده بیهوده پیموده ستوده سروده گشوده ناگشوده آزموده | ایده چیده دیده بریده دم بریده پکیده پریده پدیده کیدهت جریده حدیده خمیده دریده دمیده عدیده عقیده قصیده رسیده | جن دیده جنگدیده جهاندیده آسیبدیده آب گندیده آزادی دین و عقیده استخر سرپوشیده استقلال عقیده رنگپریده آهک آبدیده بازار خوابیده بدن ورزیده پدر آمرزیده بریده بریده بلا دیده بلا کشیده تازه به دوران رسیده چشم دریده خط خمیده دراز کشیده رفتار سنجیده دنیا دیده زجردیده رنج کشیده رفتار اندیشیده ستم کشیده صورت رنگپریده صورتِ تراشیده لب پریده لباس ژولیده گوشت کوبیده کباب کوبیده کارگر ورزیده مارگزیده مصیبت دیده مصیبت کشیده گردن خشکیده گرگ باران دیده ورقلمبیده موی ژولیده نگاه دزدیده نور دیده هندوانه رسیده سخن سنجیده سرمه کشیده سخن سرپوشیده |
آزارنده آزماینده آشامنده آساینده آراینده آلاینده پالاینده خواباننده ترساننده فرساینده بخشاینده رنجاننده چرخاننده رقصاننده خنداننده خشکاننده ترکاننده آگاهاننده سوزاننده شوراننده پیچاننده پیماینده | باد آمده بسر آمده باز آمده بجان آمده بستوه آمده آفت زده باد زده برچسب زده برس زده برق زده پیوند زده جن زده جنگ زده خجالت زده دریا زده سرما زده گرما زده زنگ زده رنگ زده شگفت زده دود زده کپک زده ماتمزده وحشت زده یخزده | ||
باز شونده هدایت شونده بالا رونده انتقاد سازنده برنامه سازنده برگ برنده بشقاب پرنده بغل دست راننده پوست کنده تار کِشنده تکان دهنده رأی دهنده جعبه دنده چرخ دنده حرف زننده خوش خنده رفتار زننده ریز پردازنده ستاره تپنده سرمای گزنده سفارش دهنده نشانی فرستنده شلیک خنده فال پرنده کم بیننده کمک راننده کودتای خزنده رفتار برخورنده گام بالارونده گام پایین رونده گرونده لایه زاینده موشک هدایت شونده نشانی گیرنده نگاه پرسنده نیروی فزاینده | |||
پرکننده اکسید کننده براق کننده پاک کننده تقویت کننده تهیه کننده توضیح قانع کننده جدا کننده جمع کننده سرایت کننده سرد کننده شرکت کننده صادر کننده ضد عفونی کننده تبخیر کننده کف کننده مصرف کننده منعکس کننده مواد عایق کننده یکسو کننده | ارباب ده انجمن ده بار ده بازده ده سرفرمانده فرمانده گاو شیر ده نوزده هجده شانزده سیزده پانزده چهارده هفده دوا زده هیجده شیرده یازده | آزاده آماده افتاده سمباده سنباده ایستاده استفاده آش ساده خانواده خاله زاده اصیلزاده امامزاده آقازاده شاهزاده بنده زاده حلالزاده بوداده دل داده رم داده ته مانده چپانده چرخانده درمانده بازمانده باقیمانده برگردانده رنجانده ناخوانده جامانده جوشانده خیسانده سجّاده کبّاده لبّاده ادهقل بزماده جاده شازده حاده ماده رانده مانده وامانده پس مانده فرستاده | |
گمشده باطل شده اشباع شده برگزار شده پارک شده پاک شده پرت شده پرتاب شده پرچ شده درو شده دریافت شده دزدیده شده دفع شده دور شده رد شده وا شده رها شده قیمت تمام شده محلول اشباع شده چک تضمین شده جنگ اعلام نشده ریشه کن شده سرد شده طرد شده طی شده | بتکده دهکده میکده غمکده هنرکده شعبده آتشکده دانشکده ماتمکده خلوتکده عشرتکده پژوهشکده غمزده شتابزده شرمزده غربزده سیل زده فلکزده | سده زده سرزده عربده رده زرده برده نرده گرده پرده بی پرده در پرده بنده خنده دنده رنده وعده زنده ژنده | |
پسندیده ستمدیده نورسیده هم عقیده ورپریده دم کشیده | میانپرده برون پرده پس پرده پشت پرده پیش پرده گچ زنده موجود زنده بخار معده ثقل معده لوزالمعده زخم معده امتلای معده ترش کردن معده خلف وعده چوب پرده کارکرده سرکرده هوای دم کرده دو زرده متکلم وحده | زایده فایده والده وارده قاعده بقاعده بیفایده پُر فایده بیقاعده مراوده مزایده مساعده مشاهده معاهده مادّه واحده اصالت فایده ضربه وارده مؤاخذه متحده | |
بیننده پیچنده خیزنده زیبنده ریزنده ریسنده لیسنده گیرنده گریزنده گزیننده نویسنده ذیقعده | بد آورده بادآورده آب آورده بجا آورده به یاد آورده حلوا ارده فراورده گنج باد آورده آجیل پرورده دست پرورده نازپرورده نمک پرورده | ||
آبداده جا افتاده جمله ساده جن بوداده آدمیزاده حرامزاده از کار افتاده اقتصاد خانواده کانون خانواده تنظیم خانواده حریم خانواده رییس خانواده سرپرست خانواده بدهی عقب افتاده انتزاع ساده افسر پیاده برادر زاده خواهرزاده پیش پا افتاده پل عابر پیاده ثروت فوق العاده حسن استفاده خارق العاده دور افتاده روستازاده زاویه حاده سرگشاده کار ساده زندگی ساده سنگ سنباده سوء استفاده عدم استفاده عقب افتاده صحن امامزاده آب ایستاده فوق العاده فیس و افاده قابل استفاده قانون فاراده کارگر ساده مسئله ساده کاغذ سنباده نامه سرگشاده نر و ماده باند جاده بلااستفاده | ناآزموده جنگ آزموده کارآزموده دامن آلوده پرز روده دل آسوده دل و روده راست روده کرم روده رفتار ستوده سخن بیهوده کار بیهوده | سپارنده ستاینده شتابنده فشارنده چکاننده چگالنده نگارنده مایندهن کشاننده شکافنده شناسنده | شب مانده عقب مانده پدرخوانده مادرخوانده پسر خوانده دخترخوانده فرزندخوانده مهمان ناخوانده دست نشانده |
افزاینده لرزاننده لغزاننده پردازنده چسباننده بردارنده گرداننده گریاننده گنجاننده نگهدارنده بازدارنده واگذارنده | رقصنده رخشنده بخشنده بلعنده پرونده پرورده ارزنده لرزنده لغزنده رزمنده جنگنده سنجنده خندنده چرخنده چسبنده غلتنده شرمنده گردنده گندنده | برنده جهنده جونده چرنده دمنده دهنده دونده درنده پرنده پرانده تپنده خزنده گزنده وزنده زننده رونده رمنده شونده مکنده | |
معده لوده زبده کنده گنده عقده عمده عهده سجده خرده خورده مرده مژده | آرمیده آفریده آبدیده آدم ندیده آمرزیده برگزیده چروکیده نکوهیده سرپوشیده درپوشیده درخشیده اندیشیده | آورده آکنده پراکنده کاهنده کاونده آینده بارنده دارنده سازنده بازنده بافنده بالنده نالنده تابنده یابنده پاینده پاشنده داننده راننده خواننده خوابنده خواهنده زاینده ساینده | |
پوسیده پوشیده جوشیده شوریده روییده ژولیده کوبیده پیچیده | آورنده تراونده تراشنده تنابنده تکاننده رساننده خراشنده خرامنده پناهنده رهاینده فزاینده نوازنده برازنده | سپرده شمرده فشرده دِمُده آزرده افسرده افشرده افزوده پژمرده سرخورده سالخورده نامبرده | |
پوسنده پوشنده جوشنده جوینده پوینده روینده سوزنده دوزنده دوشنده شورنده شوینده کوبنده کوچنده کوشنده گوینده | گزیده اکسیده ارکیده خشکیده ترشیده دزدیده | شنونده شکننده نگرنده فرستنده درخشنده دک و دنده سرافکنده پرستنده پژوهنده خروشنده فروشنده فروزنده | گمارنده گشاینده سُراینده سراپرده |
بلعیده برچیده چرخیده چسبیده سنجیده فهمیده گندیده ورزیده | اراده اعاده افاده نهاده نواده گشاده پیاده زیاده | ||
چکنده کِشنده چشنده گرینده یکدنده | انگیزنده آمیزنده آویزنده پذیرنده فریبنده پُر بیننده آفریننده | بُرنده خورنده سُرنده کشنده نندهک ترشنده خشکنده گنجنده گسترده جنبنده غرّنده پرسنده | باریده پاشیده چاپیده چاییده خوابیده نادیده زاییده ساییده ماسیده |
چشیده سپیده سفیده شنیده کشیده | رباینده زداینده گذارنده شمارنده | ||
آموزنده آشوبنده افروزنده شکوفنده | آمده برآمده سرآمده | دلزنده سرزنده فرخنده | داغدیده خراشیده نتراشیده رهانیده |
فرسوده فرموده محدوده | باده داده ساده |
مختوم به ره
تره کره بشره ثمره شجره حشره فقره نکره پنجره چنبره حنجره غرغره مقبره نجَرهز منظره مسخره شب پره پیکره سیطره یکسره گستره دو سره بالأخره روزمره تک نفره یک نفره مستعمره دهان دره دو نفره تهِ دره دندانه اره منوّره آهوبره علیا مخدّره خوش منظره محبت یکسره اسم نکره اتاق یکنفره بلیط یکسره چهارچوب پنجره | غیره فرفره قرقره خرخره کِرکره تبصره تذکره پرتره کنگره پرده کرکره نخ قرقره غیرمنتظره کنسانتره دستور صادره زبان محاوره میز مذاکره لگن خاصره قوه باصره نیم دایره مرکز دایره کمان دایره محیط دایره آبستره هنر آبستره | تیره جیره چیره خیره زیره شیره گیره لیره پذیره جزیره حریره خمیره ذخیره نبیره زنجیره همشیره دستگیره مغز تیره خط تیره شب تیره تیرهسبز لباس تیره شبه جزیره گناه صغیره گناه کبیره روابط تیره سرکه شیره هیئت مدیره پیاز مغز تیره | بی بهره بی مهره گلچهره پریچهره پیچ و مهره حج عمره حمام نمره آب نقره انتخابات میاندوره همسفره خرزهره خرمهره میاندوره دستمال سفره ستون مهره سفید چهره نرخ بهره وام بدون بهره |
باره پاره چاره کاباره آواره بهاره سواره شراره قواره حاره قاره | اجاره اداره ازاره اشاره جداره ستاره کناره مناره نظاره هزاره | حجره حفره خمره عُمره زمره زهره شهره مهره سفره نقره نمره | |
انباره بد کاره سیّاره طیّاره فواره قدّاره کفاره گهواره مهپاره هرکاره همواره | آرواره ماهواره یادواره پاره پاره آتشپاره آجرپاره آهن پاره کاغذ پاره بازار مکاره مال الاجاره | باصره باکره خاصره خاطره دایره شاعره صادره نادره محاصره محاوره مخابره مخاطره مذاکره مشاجره مشاعره مشاوره مصادره مناظره | سنگواره بد قواره تکشماره جشنواره تخته پاره همه کاره ورق پاره ابوطیاره نفس امّاره سر فواره انگشت اشاره رییس اداره ضمیر اشاره زبان اشاره |
یکباره میخواره | خمپاره رخساره عصاره | ||
گوشواره بی ستاره بی قواره پیش شماره هیچکاره نیمه کاره میزان الحراره | استخاره استعاره اسم اشاره نصفه کاره تکه پاره جگرپاره کشت بهاره | اوره سوره شوره غوره کوره تنوره دلشوره ده کوره اسطوره مسطوره ماسوره پاشوره آب غوره حمد و سوره چند منظوره ماشین چند منظوره هیدروژن سولفوره | خوره کره آنقره پشم آنقره دوره پیوره سُرسُره موخوره نیم کره دلهره یک موتوره هواپیمای یک موتوره |
خوش قواره روبوت همه کاره گلوله خمپاره مورد اجاره | دوباره دو کاره شماره گزاره | ||
بهره زهره صخره طفره قطره کسره نعره | چهره خبره | دیواره بیچاره بیکاره | |
توبره |
مختوم به زه
پوزه روزه زوزه کوزه موزه آموزه امروزه عجوزه فیروزه | تازه سازه اجازه مغازه جنازه گدازه اندازه آوازه خمیازه دروازه شمپانزه شیرازه | بی اندازه پُر آوازه تر و تازه حرف تازه تشییع جنازه بلند آوازه هم اندازه قید اندازه شاگرد مغازه مهندسی سازه سه دهنه مغازه | ریزه غریزه ستیزه آمیزه آویزه پاکیزه مکانیزه کانالیزه پلاریزه گالوانیزه کوانتیزه گاز یونیزه انگیزه سنگریزه دوشیزه یونیزه مدرنیزه موتوریزه کوفته ریزه پاستوریزه پرش با نیزه پشم پاییزه استریلیزه جنگ مکانیزه شیر استرلیزه شیر پاستوریزه شیر هموژنیزه نور پلاریزه آهن گالوانیزه |
سبزه شرزه غمزه لرزه مرزه هرزه همزه نیزه سرنیزه پس لرزه زمین لرزه | هرروزه یک روزه همه روزه نصف روزه کاسه کوزه چند روزه با جربزه تخمه خربزه | خزه مزه با مزه بد مزه بیمزه خوشمزه مزمزه دیابت بی مزه | |
معجزه جایزه مبارزه کانون مبارزه | حوزه لوزه خربزه جُربُزه کمبزه |
مختوم به جه
جلب توجه بذل توجه حایز توجه شایان توجه طرف توجه عذر موجه متوجه مواجه موجه ناموجه وجه | باجه خواجه خارجه پنجه لهجه گنجه سنجه گوجه زوجه رجهف یونجه جوجه بودجه شیرجه خدیجه نتیجه | درجه ترفیع درجه درجه درجه شکنجه بی نتیجه ته لهجه ذیحجه سرپنجه سرگیجه قوی پنجه خوش لهجه سرخجه معالجه منفرجه زاویه منفرجه عدم معالجه تنظیم بودجه کسری بودجه |
مختوم به عه
تبعه اربعه امتعه مقنعه مطبعه مزرعه | مدافعه مرافعه مراجعه مُزارعه مطالعه مقاطعه منازعه | دافعه رابعه سامعه جامعه شایعه ضایعه فاجعه واقعه | مذهب شیعه مابعدالطبیعه عام المنفعه شب جمعه امام جمعه نماز جمعه ارکان اربعه عضو جامعه عمق فاجعه نیروی دافعه بی مطالعه ثقل سامعه چراغ مطالعه |
دفعه خدعه قطعه قلعه | مجموعه ممنوعه زیر مجموعه اصل موضوعه | ترعه جرعه لاجرعه قرعه جمعه | |
شیعه طلیعه ودیعه | اشاعه السّاعه | توسعه صومعه |
مختوم به له
اله و بله پُر ولوله تنگ حوصله حال و حوصله هم محله شرکت منحله بلافاصله بد معامله تلقیح آبله چای داخله مایه آبله تمبر باطله قیمت عادله کاغذ باطله هفت سر عایله مدینه فاضله خط فاصله سرسلسله قربانی زلزله انحراف قبله شبه جمله من جمله کج و کوله ضد حمله سگ گله دنباله گله پشم و پیله بی شیله پیله اصالت وسیله میخ طویله گرفتگی لوله قرض و قوله خط لوله شاه لوله چاله چوله هله هوله صفیر گلوله ستاره کوتوله شیشه ضد گلوله | اِله الله بالله والله یا الله الحمدالله استغفرالله اعوذ بالله نعوذبالله انشاءالله ماشاء الله آیت الله اول بسم الله بارک الله تبارک الله بحمدالله بسم الله بیت الله ذبیح الله صلی الله رحمت الله روح الله رسول الله اصحاب رسول الله لا اله الا الله | تیله پیله شیله حیله میله فیله فتیله طویله قبیله وسیله شیله پیله شنبلیله | باله چاله خاله ژاله لاله ماله ناله هاله واله احاله ازاله اماله پیاله تفاله زباله سُلاله چغاله کلاله مچاله نخاله حواله قباله قتاله نقاله مقاله رساله کشاله دنباله بزغاله کنجاله گوساله هرساله یک ساله جزغاله استحاله هم پیاله سرمقاله موضوع مقاله دختر خاله حق الوکاله آلت قتاله |
دوبله توله پیستوله سوله کوله لوله گلوله مقوله بیغوله زنگوله کوتوله محموله مرسوله منگوله | |||
عجله عمله امثله مسئله مشغله مرحله حوصله فیصله مجله محله ولوله | بذله بعله فعله فضله اصله وصله حمله وهله | ||
با حوصله بی حوصله کم حوصله پُر حوصله پُر مشغله سرعمله | خِپله اسکله سلسله چلچله زلزله هِلهله منزله معتزله مخیّله | مبادله مجادله مداخله معادله نامعادله معامله مغازله مقابله | آبله باطله حامله داخله عائله عایله غایله فاصله قابله قافله |
مبله جمله سُفله شعله قله | رله ژله صِله گِله | بله تله دله لله | شله حوله عضله ایزوله غلغله |
قبله حجله نفله |
مختوم به سه
همکاسه نیم کاسه آچارفرانسه قلم فرانسه نوکیسه سال کبیسه هیئت رییسه فی نفسه علم هندسه فرّاش مدرسه شاگرد مدرسه راه شوسه ماهی کوسه صورتجلسه دستور جلسه گزارش جلسه شهریه مدرسه | پروسه ریسه کیسه لیسه پلیسه دسیسه کبیسه | قفسه جلسه البسه هندسه وسوسه مدرسه مؤسسه | لامسه یائسه حماسه کندانسه مقایسه |
بوسه شوسه سوسه کوسه سوکسه | سه آبسه کاسه ماسه | پرسه خلسه عطسه ژرسه |
مختوم به شه
بیشه پیشه تیشه ریشه شیشه گیشه کلیشه همیشه اندیشه هنرپیشه | رهتوشه جگرگوشه چند گوشه راستگوشه جفاپیشه تاجرپیشه جنایت پیشه خیانت پیشه رگ و ریشه فیبر شیشه پشم شیشه عاشق پیشه هزارپیشه نیش پشه | عرشه رعشه خدشه نقشه شِمشه بنفشه فشفشه | پوشه توشه خوشه گوشه کِروشه |
لاشه ماشه تراشه | آرشه فاحشه مناقشه | دو آتشه نان دوآتشه وطنپرست دو آتشه |
مختوم به که
ملائکه متارکه متروکه درّاکه دو ترکه چنانکه چندانکه کالسکه بالماسکه حال آنکه مادام که سکسکه بچه سرکه مگس سرکه شیر فلکه تخم و ترکه همین که ضرب سکه در صورتی که هر دو طرف سکه آب باریکه چهل تکه میز دو تکه جوهر سرکه به طوری که توت خشکه جیره خشکه در حالی که تا وقتی که | که خاکه برکه بلکه پنکه ترکه دکه لکه چکه سرکه سکه بشکه خشکه شوکه پوکه | آنکه اینکه تلکه شبکه فلکه ملکه |
اریکه باریکه مرتیکه معرکه مضحکه مهلکه | درشکه چرتکه |
مختوم به فه
تعرفه معرفه مؤلفه متصرفه ملحفه فلسفه یکطرفه دو طرفه اسم معرفه مقرون به صرفه هوای خفه سیاه سرفه شربت سرفه بی عاطفه پول اضافه با عاطفه مجلس معارفه نظام وظیفه خدمت وظیفه انجام وظیفه | کفه کافه اضافه قیافه بد قیافه خوش قیافه حرف اضافه خرافه زرافه لفافه ملافه | وقفه صرفه نصفه حرفه تحفه نطفه سُرفه غرفه بوفه شکوفه عُلوفه معروفه موقوفه |
خلیفه ضعیفه لطیفه وظیفه | طایفه عاطفه فلاسفه معارفه مکاشفه |
مختوم به لت
ترقه بدرقه تفرقه منطقه جلیقه دقیقه هر دقیقه سلیقه با سلیقه بد سابقه بی سلیقه خوش سلیقه کج سلیقه اختلاف سلیقه شقیقه عتیقه طریقه وثیقه مضیقه | هم طبقه جامعه بی طبقه اتوبوس دوطبقه محترقه ناقص الخلقه عجیب الخلقه بی مضایقه احترامات فایقه رفتن یقه تغییر ذایقه سوء سابقه عدم سوء سابقه پیست مسابقه | سابقه بی سابقه پُر سابقه خوش سابقه سایقه ذایقه صاعقه مضایقه معاشقه مسابقه ملاقه علاقه بی علاقه ذی علاقه خلاقه | یقه حدقه صدقه طبقه نفقه ورقه ذوزنقه |
آذوقه آزوقه مسروقه معشوقه | |||
ساقه حبس با اعمال شاقه طاقه طوقه | حلقه سرحلقه خِرقه فرقه | مطلقه متعلقه متفرّقه |
مختوم به حه
مرابحه مسامحه مصالحه وجه مصالحه اسلحه فتحه صفحه سرصفحه نیمصفحه هندسه مسطحه | جنحه لوحه سرلوحه نوحه بحبوحه | رایحه لایحه سانحه فاتحه | جریحه قریحه مدیحه صوَر قبیحه |
مختوم به مه
خودکامه هنگامه مهنامه برنامه بارنامه کارنامه آئین نامه اساسنامه احضارنامه اخطارنامه اظهار نامه افلاسنامه اقرارنامه امان نامه اجازه نامه ادعا نامه استعفا نامه استوار نامه اعتبار نامه اعتراف نامه ترازنامه امتیاز نامه توبه نامه هفته نامه ویژه نامه بیمه نامه بی برنامه پایان نامه پیمان نامه تشویقنامه تصویبنامه تقدیرنامه تعهدنامه توافق نامه یادنامه دادنامه دانشنامه دعوتنامه روزنامه رضایتنامه زندگینامه زیارتنامه سیاحتنامه ضمانت نامه شاهنامه ماهنامه فالنامه سالنامه سفرنامه سوگندنامه پرسشنامه شرکتنامه شجره نامه شناسنامه نظامنامه صلح نامه قولنامه وقفنامه بخشنامه قطعنامه عقدنامه عهدنامه غلطنامه قسمنامه فیلمنامه فوق برنامه معرفی نامه نمایشنامه گواهینامه گذرنامه لغتنامه وصیت نامه وکالتنامه موافقتنامه اجرای برنامه آگهی روزنامه اشتراک روزنامه دفتر روزنامه ستون روزنامه مجری برنامه مشترک روزنامه اذان و اقامه | رمه قمه ممه همه خدمه صدمه قلمه کلمه اطعمه زمزمه محکمه همهمه پُر همهمه ترجمه دیپلمه جمجمه مقمهق قابلمه دکلمه سیکلمه مقدمه بی مقدمه مجسمه حق الزحمه دختر عمه ملتحمه ورم ملتحمه دارالترجمه حق ترجمه | خاتمه قایمه لازمه ناظمه هاضمه واهمه پُر واهمه در خاتمه جهاز هاضمه زاویه قائمه سوء هاضمه مخاصمه محاکمه مکالمه مُلازمه |
پخمه تسمه دخمه چکمه نیم چکمه لطمه نرمه نغمه وسمه چرخ تسمه | جامه خامه نامه ادامه اقامه پیژامه علامه عمامه شامه | |
ترمه چشمه سرچشمه کرشمه سِگِرمه خیمه قِیمه یورتمه سورتمه | بیمه نیمه دو نیمه ندیمه جریمه ضمیمه حق بیمه سراسیمه دایره عظیمه شرکت بیمه | |
تخمه تکمه جا تکمه حومه دکمه دلمه لقمه سرمه طعمه قرمه | باسمه ساچمه بتن آرمه | |
گیومه منظومه مرقومه |
مختوم به نه
آبدارخانه پاسدار خانه آشپزخانه تاریکخانه داروخانه خلوتخانه مکتبخانه نمازخانه نوانخانه مهمانخانه کتابخانه صاحبخانه ضرّابخانه سلاخ خانه سقاخانه عکاسخانه غسّالخانه دباغخانه یتیم خانه مریضخانه محیط خانه دبیرخانه گدا خانه نگارخانه قمار خانه گستاخانه شوفاژخانه دفترخانه زرگر خانه رصدخانه طربخانه دم خانه دوا خانه چهارخانه توپخانه رودخانه زور خانه سردخانه گرمخانه رنگدانه قرائتخانه وزارتخانه سفارت خانه تجارتخانه تماشاخانه کوره پزخانه شیره پزخانه شیره کش خانه شکنجه خانه موتورخانه میل زورخانه مرده شوخانه رختشوخانه معلم سرخانه صندوقخانه رسته توپخانه سوت کارخانه فاحشه خانه قاپ قمارخانه اجاره خانه دیوانه خانه اسلحه خانه تصفیه خانه تلفن خانه تلمبه خانه سرباز خانه داماد سرخانه مسافرخانه دهانه رودخانه سرویس آشپزخانه | امیدوارانه آبرومندانه آزادیخواهانه از خود بیگانه ارادتمندانه آشوبگرانه اصلاح طلبانه آشوب طلبانه اشراف منشانه استدعای عاجزانه اطلاعات محرمانه اطاعت کورکورانه فیلسوفانه افکار فیلسوفانه میهن پرستانه غذای شبانه آمار روزانه انتقامجویانه اوامر ملوکانه بلهوسانه افشاگرانه اوراق خزانه پیراهن زنانه جیره سرانه دو زبانه دو زمانه رفتار زنانه چند زبانه حمام زنانه خیاطی زنانه داوطلبانه درامد سرانه رفتار برادرانه ستمگرانه شلوار پسرانه قیافه دخترانه تسمه پروانه کیف زنانه کلاه زنانه لباس دخترانه گشت شبانه مؤدبانه محترمانه محرمانه محققانه مسلحانه نامه محترمانه نیش زدن جوانه اسفند دانه اندیشه های حکیمانه انقلاب استقلال طلبانه بازار سالانه بشردوستانه بهره مالکانه پول بیگانه تخمه هندوانه تشریف فرمایی ملوکانه تلاش مذبوحانه توجه شاهانه جنگ مسلحانه چتر زنانه چک و چانه چهار شانه چندگانه حقوق ماهانه خاطر شاهانه حمام مردانه خانه خانه خاور میانه خداپسندانه خردمندانه خواهرانه خود سرانه خیاط خانه دانه دانه دهگانه داوری بیطرفانه درستکارانه دو کوهانه دوستی صادقانه رقص جانانه روابط عاشقانه زبان عامیانه زبان بیگانه زرادخانه زندگی شاهانه سازشکارانه سخنان خردمندانه سلام خالصانه انه سلانهسل سنگ مثانه شاگردانه شتر دو کوهانه شرافتمندانه شکراب شدن میانه شنای پروانه ظفرمندانه عادت ماهانه عزیز دردانه غافلگیرانه غذای روزانه فداکارانه فعالانه فضای شاعرانه قاچ هندوانه قامت مردانه قهرمانانه قول مردانه قیافه دوستانه کارهای خداپسندانه کودکانه کورکورانه لحن شاعرانه مالیات سرانه مأیوسانه متأسّفانه متهورانه مجدّانه مدبرانه محبت مادرانه محتاطانه مدرسه شبانه مذبوحانه مرتجعانه مزد روزانه مستبدانه مصرّانه معصومانه مغز دانه ملوکانه موتور چهارزمانه میز صبحانه میهن پرستانه ناجوانمردانه نبرد فاتحانه نشریه ماهانه نگاه دزدانه هندوانه هوشمندانه وطن پرستانه یکی یک دانه | دانه شانه لانه چانه جانانه رایانه سالانه سامانه شاهانه ماهانه کارانه کاشانه آستانه آشیانه ناشیانه آمرانه عارفانه عادلانه عاقلانه عاشقانه عالمانه عامیانه عاجزانه جابرانه جاهلانه جاودانه تازیانه رازیانه داهیانه سالیانه ساحرانه چاپخانه چایخانه کارخانه ظالمانه خالصانه صادقانه غاصبانه فاتحانه مالکانه ماهرانه ماهیانه شاعرانه شاهدانه مادرانه | اکسیژنه بار و بنه بالا تنه پایین تنه بچه ننه آتش زنه بیمه بدنه عکس نیمتنه نهقوّه مقن قرض الحسنه مجسمه نیمتنه نایب السّلطنه سنگ آتشزنه دکان سه دهنه دزد سرگردنه آب اکسیژنه احتقان سینه ترمیم کابینه جعبه آیینه اتاق معاینه قفسه سینه یار دیرینه سنجاق سینه دگرگونه من باب نمونه بیمارگونه زن نمونه زنای مُحصِنه آرایش صحنه پشت صحنه منشی صحنه حاضر در صحنه |
ترانه تکانه بَتانه بهانه بی بهانه جوانه خزانه دهانه فسانه مثانه رسانه سرانه کرانه روانه زبانه زمانه زنانه شبانه کمانه اعانه | پینه چینه زینه سینه کینه آدینه آیینه مادینه کابینه خاگینه واکسینه قرینه زمینه هزینه سفینه سبزینه پشمینه تهمینه رنگینه گنجینه نقدینه طمأنینه قرنطینه بهینه شومینه پُرکینه زینهگ بوزینه بیشینه دیرینه ویتامینه اسید آمینه | ||
تنه سنه نهک ننه بدنه دهنه سَکنه گزنه ازمنه اشکنه امکنه گردنه وردنه منگنه وگرنه یکتنه مقننه دامنه دو زنه روزنه | دوگانه بتخانه گلخانه شکرانه پرچانه دُردانه دزدانه صبحانه استوانه پستخانه دخترانه دشمنانه پشتوانه مخلصانه مغرضانه منصفانه | نشانه یگانه میانه سه گانه بیعانه پیمانه بهدانه رندانه ریحانه میخانه | |
گونه پونه بتونه گردونه وارونه چگونه نمونه گلگونه هرگونه واژگونه آبگونه هیچ گونه گل بابونه | افسانه فرزانه مردانه پروانه مستانه عصرانه خصمانه دندانه غمخوانه هم خانه | ابلهانه احمقانه بچگانه پنبه دانه مخفیانه وحشیانه قهوه خانه | |
آبونه | |||
ادیبانه دلیرانه حکیمانه رذیلانه صمیمانه وقیحانه فقیرانه | دیوانه بی دانه بیگانه ویرانه بیکرانه بیطرفانه بی ادبانه | عوامانه اربابانه انگشتانه خوشبختانه بدبختانه برادرانه | |
روزانه توپخانه دوستانه صوفیانه موذیانه موریانه | آینه هرآینه ارامنه افاغنه فراعنه معاینه موازنه | پاشنه بی پاشنه تشنه دشنه رخنه فتنه گرسنه | |
ختنه برهنه پا برهنه کهنه زخم کهنه | استادانه شجاعانه جداگانه جذامخانه | پهنه صحنه وزنه طعنه | |
عجولانه غیورانه | آزادانه آگاهانه | پدرانه پسرانه |
مختوم به وه
اوه کوه ستوه شکوه وجوه گروه انبوه اندوه مکروه سرگروه تولید انبوه کثیرالوجوه دانش پژوه قله کوه سینه کوه کمرکش کوه | بیوه جیوه شیوه گیوه میوه آب میوه بازار میوه میدان میوه ستون جیوه قند میوه گل گیوه مگس میوه | تاوه گاوه یاوه کجاوه علاوه نوباوه بعلاوه | نوه قهوه نحوه رَزوه غزوه فال قهوه فنجان قهوه |
جزوه رُشوه قلوه بالقوه چراغ قوه | جلوه عشوه پُر عشوه |
مختوم به یه
آیه پایه یکپایه سه پایه بی پایه تک پایه دونپایه کوهپایه میانپایه چهارپایه بلند پایه دانشپایه علوم پایه قیمت پایه دایه سایه لایه مایه بی مایه پرمایه کم مایه گرانمایه آرایه کرایه کنایه گلایه نمایه سرمایه همسایه نیم سایه پیرایه بی پیرایه دو لایه فرومایه کارمایه آیه و مایه پنیرمایه خمیر مایه درونمایه پس کرایه تحت الحمایه در و همسایه بازار سرمایه بازده سرمایه گردش سرمایه الی غیرالنهایه | ابنیه ادویه اغذیه انفیه قرنیه ارثیه سهمیه عدلیه علمیه فرضیه بقیه رقیه کلیه مجریه تهیه تأدیه تثنیه تجزیه تخلیه حکم تخلیه تزکیه تسمیه وجه تسمیه مرثیه تسویه تصفیه تعبیه تعزیه تغذیه سوء تغذیه علم تغذیه تنقیه تهویه فوریه ورنیه توصیه دوسیه | اثاثیه بیانیه دفاعیه اجرائیه اجلاسیه لیسانسیه احضاریه اخطاریه اصلاحیه اظهاریه اعلامیه امامیه تِذکاریه زجاجیه زلالیه شکوائیه اطلاعیه افتتاحیه اعتراضیه اسماعیلیه اصل لوشاتلیه بادرنجبویه | آتیه بی آتیه راضیه بامیه ثانیه حاجیه حاشیه داعیه عاریه عالیه قافیه کازیه ناحیه |
آتلیه شوالیه ژانویه علم قافیه تنگی قافیه لباس عاریه میکروثانیه تأمین آتیه قایم الزاویه | خیریه امور خیریه انجمن خیریه مؤسسه خیریه بنگاه خیریه بنیاد خیریه مذهب زیدیه سرکار عِلیه برگ احضاریه حسینیه حوزه علمیه علوم خفیه وسایط نقلیه وسایل نقلیه | ||
اولیه انسان اولیه تابع اولیه سرعت اولیه مادّه اولیه نظریه ذات الریه جهیزیه تأییدیه هیئت تحریریه عنکبوتیه ورودیه | مویه رویه دو رویه پاشویه روپیه کوفیه روحیه ژوئیه | بنیه قوی بنیه خوش بنیه کلیه سنگ کلیه نیهک کپیه هویه | |
سیه علیه مسندالیه مشارالیه مضاف الیه مقسوم علیه رحمت الله علیه | شبیه سفیه فقیه کریه وجیه توجیه تنبیه تشبیه بلاتشبیه وجه تشبیه ولایت فقیه مضروب فیه | بخیه قریه تکیه گریه نسیه خرید نسیه هدیه | |
ریه سل ریه دیه پیه |
مختوم به هه
الهه سیاهه آبراهه بیراهه یک ماهه دو راهه | دهه وجهه مواجهه دوازدهه قهقهه صفت مشبّهه جبهه پشت جبهه بههش القای شبهه شیهه بدیهه |
سایر مختوم به ه
ته ره از ته تا ته تبه سپه شبه نگه گنه آگه ناگه به به چهچه له له بارگه کوته مشتبه سر و ته بی سر و ته له زه گره بزه زره مادر فولاد زره فربه روزبه مشابه متشابه معتنابه حرکت متشابه تشابه | چه پاچه بچه آنچه خوانچه فرچه بقچه مخچه نوچه غنچه کوچه پس کوچه مورچه خوکچه پیچه بیلچه تیرچه میخچه تیمچه نیمچه باغچه طاقچه ناوچه پارچه یکپارچه گرچه هر چه اگرچه لگنچه تشکچه دفترچه کلوچه دندان قروچه آلوچه قالیچه ماهیچه دریچه دیگچه دل پیچه بازیچه تاریخچه یعنی چه بازارچه پیازچه برگچه تربچه تپانچه کتابچه حبابچه چنانچه کمانچه دریاچه دیباچه دستپاچه دنبالچه درختچه گویچه صندوقچه سوراخ مورچه دم کوچه قواره پارچه بافتن پارچه پر و پاچه کله پاچه پسر بچه پودر بچه دختربچه غلام بچه | عَرضه قبضه قرضه بیضه روضه عُرضه قراضه افاضه عریضه فریضه نقیضه بیعرضه معترضه عارضه معاوضه |
دو قبضه اوراق قرضه ماشین قراضه جمله معترضه | ||
کنه فقه مفروق منه | ||
لحظه محفظه موعظه حافظه ملاحظه بی ملاحظه | ||
تیغه دو تیغه صیغه زاغه دماغه غورباغه قورباغه شنای قورباغه نابغه مبالغه جغجغه دغدغه بی دغدغه | قصه غصه رقاصه خلاصه مناقصه نقیصه خصیصه عرصه مخمصه مشخصه صفت مشخصه | |
شاخه دو شاخه سه شاخه سرشاخه شاخه شاخه برخه چرخه دوچرخه سه چرخه کلوخه جوخه سرجوخه نسخه مورخه | رگه دو رگه صدای دورگه برگه جرگه جلگه نگهت علم شنگه لِنگه ینگه در دولنگه لنگه به لنگه | |
تپه چپه لپه کوپه کاناپه فارماکوپه | لثه ورثه اثاثه استغاثه حادثه مباحثه | |
باز شدن گره |
بسیار عالی سپاس
سلام و سپاس
خیلی عالی بود ممنون
واژه ی مخمصه در لیست از قلم افهاده است.
در کلمات مختوم به ره (ساحره) و (قاهره) و (سَره) و (ناسَره) از قلم افتاده بود.
عالیییی
درود بر شما… با ساخت این جدول یافتن قافیه و هموزن بودن کلمات رو خیلی ساده کردید…
دمتون گرم فوق العاده بود
ممنون
فوقالعاده عالی
کامل
ستودنیست که کلمات متوازن را با هم دسته بندی نموده اید
دمتون گرم کارتون درسته امید وارم به این کار ستودنی ادامه بدین
سلام متشکرم،
بنده واژه شِکوِه گاه کشف کردم،
ورزشگاه=محل ورزش
شِکوِه گاه =محل گفتن گلایه
لطفا زمانى که نه بطور تخصصۍ ادبیات پارسى رو تمام نکردید افاضه نفرمایید. زیرا غلط بودن نظریه کشف شدتون از دم مهر باطل شد میخوره..البت بر سر اهل غلم این حیطه منت میکذارید جناب لرد سیاهپوش.
سلام ممنون عالی
واژه های کشتارگاه و پناه گاه قرارگاه شامگاه صبح گاه ورزشگاه بی گاه آنگاه قتلگاه
دمتون گرمه
ممنون از حتی آموزش یک کلمه(اول ما خلق الله کلام)جنبش اول که قلم درگرفت. حرف نخستین ز سخن بر گرفت.گذشته از این:گاهی در سرودن شعر ذهن ام قفل می کند و سایت شما راهگشا ست ؛ممنون
واژه کمرگاه ثبت نشده
ممنون واقعا برای عشقم با این کلمات شعر سرودم
دریوزه هم جا مانده
درود بر شما
متاسفانه ورود به سایت شما همزمان با ویپیان مقدور نیست و این موضوع فقط کسانی که در خارج از ایران هستند رو از دسترسی به سایت محروم کرده
عالی بود
سلام و سپاس
در قسمت مختوم به (ره) من کلمهء ذرّه رو ندیدم
خلصه
واژه نستوه (مجاهد نستوه)