به گونه ای کلی، کتابها را در دو دستهی ادبیات خیالی (Fiction) و ادبیات واقعی (Nonfiction) قرار میدهند. ادبیات خیالی شاخهای از ادبیات است که از خیال نویسنده ریشه میگیرد و شامل ادبیات داستانی و شعر است. ادبیات واقعی دربارهی جهان واقعی سخن میگوید و دربارهی مردمان واقعی، رویدادهای واقعی زندگی و مکآن های واقعی به خواننده اطلاعات میدهد. زندگینامهها، کتابهای تاریخ، کتابهای علوم، فرهنگ نامهها، کتابهایی دربارهی موضوعهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی یا ورزشی، کتابهای دینی، کتابهای جغرافیا،کتابهای خاطره، گفت و گو و نامهها، در گروه ادبیات واقعی قرار میگیرند. البته، گاهی ادبیات واقعی با خیال آراسته میشود تا مخاطب را بیش تر جذب کند. البته، کتابهای معروف به علمی و تخیلی مورد نظر نیست؛ بلکه کتابهایی مورد نظر است که از خیال بهره میگیرند تا مفهوم های واقعی را آموزش دهند. مجموعه ی کتابهای سفرهای علمی نمونهی خوبی در این زمینه است.
– – –
در گزارش شورای کتاب کودک که در آذر و اسفند ماه سال ۱۳۶۳ منتشر شده است، کتابهای کودک و نوجوان به صورت زیر طبقهبندی شدهاند:
الف) کتابهای داستانی
ب) کتابهای غیرداستانی
ج) کتابهای تصویری
د) کتابهای شعر
و در ادامه، کتابهای غیرداستانی به شاخههای زیر تقسیم شدهاند:
۱. کتابهای علمی
۲. کتابهای دینی
۳. کتابهای دانش اجتماعی
۴. کتابهای هنری
۵. زندگینامهها
۶. کتابهای بازی و سرگرمی
کتابهای علمی نیز این گونه تعریف شدهاند:« کتابهایی هستند که کودکان و نوجوانان را با جهان و تفکر علمی آشنا میکنند و دید علمی آنان را گسترش میدهند.» با این تعریف، کتابهای جغرافیا و تاریخ نیز از کتابهای علمی به شمار میآیند؛ زیرا کودکان و نوجوانان را با جهان پیرامون و جهان گذشته آشنا میکنند. بنابراین، به نظر میرسد استفاده از اصطلاح کلیتر ادبیات واقعی (ادبیات غیرداستانی) به جای کتابهای علمی مناسبتر باشد. با وجود این، شاید با تعریف گستردهتری از کتابهای علمی بتوانیم حوزهی بحث خود را از حوزهی بسیار گسترهتر ادبیات واقعی، اندکی محدودتر کنیم.
در اینجا منظور ما از کتابهای علمی، دستهای از کتابهای ویژهی کودک و نوجوان است که در زمینه های علوم، تاریخ، جغرافیا، ریاضی و حوزههای اجتماعی یا تلفیقی از اینها، که در سالهای اخیر بیش تر مورد توجه قرار گرفتهاست، نوشته شدهاند و نقش کلیدی در فرایند آموزش بازی میکنند. البته، یادآور میشویم که به تر است در هر یک از حوزههای ادبیات واقعی کودک و نوجوان، به صورت تخصصی بحث شود؛ یعنی موضوعهایی مانند: بررسی کتابهای تاریخ ویژهی کودک و نوجوان؛ بررسی کتابهای جغرافیا ویژهی کودک و نوجوان؛ بررسی کتابهای علوم ویژهی کودک و نوجوان و بررسی کتابهای ریاضی ویژهی کودک و نوجوان. امیدواریم سخن ما آغازی بر این حرکت باشد.
ویژگیهای کتابهای علمی برای کودک و نوجوان
۱) کنج کاوی کودک و نوجوان را دربارهی جهان پیرامونش پاسخ میدهند.
۲) دانستنیهایی را عرضه میکنند که برای زندگی روزمره لازم هستند.
۳) تفکر علمی و روش علمی را در کودک و نوجوان گسترش میدهند.
۴) دانش پایه و اطلاعاتی را عرضه میکنند که به درک یافتههای نو کمک میکنند.
۵) به سطح خواندن و واژگان پایه توجه دارند.
۶) تصویر سازی آموزشی و عکس جایگاه ویژهای در آن ها دارد.
۷) به استانداردهای آموزشی توجه دارند.
۸) گاهی ارتباط تنگاتنگی با برنامهی آموزشی دارند.
۹) گاهی به صورت بستهی آموزشی تهیه میشوند.
۱۰) روزآمد هستند و پیوسته به روز میشوند.
فرایند تولیدکتابهای علمی برای کودک و نوجوان
تولید کتاب علمی، خطی نیست بلکه فرآیندی است و در تعامل میان پدیدآورندگان شکل می گیرد . یعنی از آغاز نگارش تا تولید نهایی کتاب، با یک کار گروهی منسجم همراه است و این گونه کارها، رفت و برگشتهای زیادی میان هر یک از عضوهای گروه و ناشر دارند. کافی است به شناسنامهی کتابهای علمی که ناشران مطرح دنیا منتشر کردهاند، نگاهی بیافکنیم تا مفهوم کار گروهی را به تر دریابیم. این وضعیت در مورد کتابهای داستانی کمتر به چشم میخورد؛ نویسنده ، اثر خود را به ناشر میدهد و ناشر آن را به تصویرگر میسپارد تا با توجه به فضای کار، تصویرهایی برای آن تهیه کند. در به ترین حالت نیز، گفت و گویی میان نویسنده و تصویرگر رخ میدهد.
اما در کتاب علمی، به ویژه کتابهایی که در سالهای اخیر منتشر شده است، عکس و تصویرگری نقشی اساسی در انتقال مفهوم دارد. در گذشته، از تصویرگری بیش تر برای توضیح و تقویت متن و جذب مخاطب استفاده شده است، اما در ربع پایانی سده نوزدهم سه تصویرگر برجسته، والتر کِرین، کِیت گریناوی و راندولف گالدِکوت، بعد دیگری به تصویرگری بخشیدند. آنان داستآن های تصویری ویژهای طراحی کردند که در آن ها متن و تصویر به یک اندازه اهمیت داشتند. به زودی تصویر به عنوان یک عامل اصلی در انتقال مفهوم مطرح شد و از حالت نقش کمکی صرف، فاصله گرفت. در این حالت، رابطهی نویسنده و تصویرگر، بسیار تنگاتنگ و مهم میشود. نویسنده باید دید تصویری نیز داشته باشد و تصویرگر نیز با مفهوم ها چندان بیگانه نباشد.
امروزه کتابهای علمی برای کودکان و نوجوانان چنان با هنر آمیخته شده است که یکی از ویژگیهای برجستهی این گونه کتابها را میتوان هنری بودن آن ها نیز دانست. اگر یک کتاب علمی از این ویژگی کم بهره باشد، میتوان گفت که نمیتواند با مخاطب خود ارتباط صمیمی و عمیقی برقرار کند. از این رو است که ناشر در تبلیغ اثر خود بر شماره و چه گونگی تصویر تکیه میکند. برای مثال، در فرهنگ نامهی کودک و نوجوان کینگفیشر، متن و تصویر به یک اندازه در انتقال مفهوم نقش دارند. متن اصلی بیش از ۲ هزار تصویرسازی و عکس دارد که با کنار نویسهای مشروح جاذبهی دیداری به اثر بخشیدهاند. خواننده با نگاه کردن به این تصویرها و خواندن کنار نویسهای آن ها، بی آن که حتا به متن مراجعه کند، به اطلاعات سودمندی دست مییابد.
آفتهای کتابهای علمی برای کودک و نوجوان
۱) ترجمهی صرف
اغلب کتابهایی که ترجمه میشوند، به ویژه فرهنگنامهها، بیش از آن که برای دانشآموزان ایرانی مناسب باشند، برای دانشآموزان کشورهای غربی مناسب هستند. زیرا به موضوعهای فرهنگی ویژه ی آن جامعهها بیش تر پرداختهاند و حتا در زمینهی موضوعهای علمی، که به گمان برخی جنبهی جهانی و عام دارند، با نگاه ویژه به نیازهای دانشآموزان کشورهای غربی و فرهنگ جامعهی غربی نوشته شدهاند.
به عنوان مثال، کتابهای زیادی در زمینهی گیاهان و جانوران ترجمه شده است که دانشآموز ایرانی را با گیاهانی از جای جای جهان آشنا میکنند، که البته تا اندازهای لازم و سودمند است، اما در مورد گیاهانی که در کشور ما رویش دارند و جانورانی که در کشور ما زندگی میکنند، اطلاعات چندانی ندارند. آیا دانشآموزی که با طبیعت کشور خود آشنا نیست، برای حفظ آن کوشش میکند؟
به عنوان نمونهی دیگر، وقتی به تاریخ علم و فناوری پرداخته میشود، نام دانشمندان شرقی کمتر به چشم میخورد. جالب است بدانید شرح کتاب طب منصوری، نوشتهی پروفسور گراف فراری، نخستین کتاب پزشکی است که در سال ۱۴۶۹ میلادی با فن چاپ گوتنبرگی به چاپ رسیده است. جالب است بدانید گراف فراری در این کتاب بیش از سه هزار بار از ابنسینا، هزار بار از زکریای رازی و جالینوس و یکصد و چهل بار از بقراط نام برده است. حتا پدر علم آناتومی و در اصل پدر پزشکی نوین اروپا، آندریاس وسالیوس، زبان عربی میآموزد تا بخش نهم کتاب منصوری را به لاتین تصحیح کند و منتشر سازد. اما این پزشک نام دار در بیش تر فرهنگنامهها و کتابهای علمی غربی، جایی ندارد! حتا وقتی به تاریخ پزشکی میپردازند، اشاره نمیکنند که رازی نخستین دانشمندی است که آبله را از سرخک متمایز دانست و آن را به گونه ی علمی توصیف کرد.
این وضعیت در مورد موضوعهای تاریخی بیش تر به چشم میخورد. اغلب این کتابها دربارهی تمدن باستانی ایران اطلاعات چندانی ندارند و این در حالی است که حجم زیادی از نوشتههای تاریخنگاران یونان باستان، دربارهی تمدن باستانی ایران است! برای مثال، در فرهنگ نامهی کودک و نوجوان کینگفیشر فقط یک پاراگراف، در مقالهی امپراتوری، به ایران باستان اختصاص داده شده است.
گاهی نیز به تحریف واقعیتهای تاریخی روی میآورند. برای مثال، در فرهنگ نامهی تاریخ کینگفیشر، صحنهی زانو زدن امپراتور روم در برابر شاپور ساسانی به تصویر کشیده شده و در زیر نویس آن نیز به دستگیر شدن امپراتور روم اشاره شده است. اما شاه ایران پیراهن بر تن ندارد؛ ندیم شاه ایران نیز که در کنار اسب او ایستاده است، پیراهن ندارد و فضای تصویر نیز به گونهای است که به نظر میرسد سپاهیان ایران، که در نمای دور دیده میشوند، نیز پیراهن ندارند! آری، به گمان ویراستاران کینگفیشر، رومیها با گروهی وحشی میجنگیدند و اگر هم شکست خوردند، از گروهی وحشی شکست خوردند!
در خوش بینانهترین حالت باید بگوییم که مناسب بودن این فرهنگنامهها و کتابها برای دانشآموزان غربی، ضعف آن ها نیست و باید به کسانی که با توجه به فرهنگ و نیاز دانشآموزان خود، فرهنگ نامه مینویسند، آفرین گفت، از آنان درس گرفت و کتابهایی سازگار با فرهنگ و نیاز دانشآموزان ایرانی نوشت. انتظار این که دیگری سازگار با نیاز ما بنویسد، شاید به جا نباشد.
۲) مترجم نامناسب
بسیاری از کتابهای که در حوزهی کتابهای علمی ترجمه شدهاند، فرآوردهی ذهن کسانی هستند که یا در خود ترجمه ورزیدگی کافی ندارند یا از سواد علمی کافی برخوردار نیستند. از این رو، ترجمهها روان و شفاف نیستند و کودک و نوجوان را با دشواری در خواندن و فهمیدن رو به رو میکنند و برخی نیز علاوه بر این مشکل، ایرادهای علمی دارند.
بخشی از این مشکل نتیجهی ساده انگاشتن کار برای کودک و نوجوان است؛ در نظر برخی مترجمان، کتابی کم حجم که خیلی زود ترجمه میشود و فروش خوبی هم دارد، به ترین کتاب برای ترجمه است. این سادهانگاری باعث میشود مترجم ناآشنا به ادبیات کودک و نوجوان و مترجمی که در سال شاید یک کتاب دربارهی ادبیات کودک و نوجوان مطالعه نمی کند، به ترجمهی کتابی علمی روی آورد که سطح خواندن و واژگان پایه در آن رعایت شده است، اما در ترجمهی آن چنین چیزی دیده نمیشود!
برخی از کسانی که به ترجمهی این کتابها روی میآورند، با ساختار جمله و متن در زبان اصلی و نیز با ساختار جمله و متن در زبان فارسی آشنایی کافی ندارند. ترجمهی این افراد به جاگذاری چند واژه در برابر چند واژهی دیگر میماند، حال آن که، نقش اصلی مترجم، برگردان ساختار جملههای بیگانه به جملههای فارسی است؛ یعنی، ساختاری که مخاطب فارسی زبان با آن آشنایی بیش تر دارد و مفهوم ها را در چارچوب آن به تر میآموزد. کمبود ویراستار علمی آشنا به زبان کودک و نوجوان نیز بر این مشکل افزوده است.
۳) کمبود نویسندهی علمی
ما در زمینهی آموزش زبان فارسی و آموزش زبان های خارجی در کشور با مشکل رو به رو هستیم. زنگ انشا چندان جدی گرفته نمیشود و در کشور ما ادبیات بیش تر با مفهوم ادبیات داستانی گره خورده است. هر جا بحث از نویسنده میشود، منظور کسی است که یا شاعر است یا داستان مینویسد. از هر کسی اگر بپرسید چند نویسنده یا مترجم خوب را نام ببر، بدون شک از محمود بهزاد یا احمد خواجه نصیر توسی، یاد نمیکند.
بارها از آموزگاران ادبیات پرسیده شده است که ادبیات برای دانش آموزی که در رشتهی غیر ادبی تحصیل میکند چه سودی دارد و اغلب پاسخ چنین بوده است که:” هر ایرانی باید با ادبیات کشورش و بزرگان عرصهی ادب آشنا شود”. شکی نیست که چنین چیزی اهمیت بسیار فراوان دارد و کسی که با ادب فارسی بیگانه باشد، نویسنده یا مترجم خوبی حتا برای موضوعهای علمی نمیشود. ولی آیا ادبیات کارکرد دیگری ندارد؟ آیا نگارش فقط در نوشتن وکالت نامه، اجارهنامه و نامهای به دوست خلاصه میشود؟ آیا کسی که در رشتهی فیزیک یا شیمی درس خوانده است، نباید بتواند موضوع مرتبط با رشتهی خود را ساده، روان و شفاف بنویسد و به دیگران انتقال دهد؟ دیگران در آموزش زبان به دانشآموزان و دانشگاهیان خود چه شیوه ای را در پیش گرفتهاند که چنین کتابهای ساده و شفافی در رشتههای گوناگون دانشگاهی و کودک و نوجوان تولید میکنند؟
در حوزهی آموزش زبان خارجی نیز مشکل داریم. با وجودی که دانشآموزان و دانش جویان ما زمان به نسبت چشم گیری را به فراگیری زبان خارجی میپردازند، بسیاری حتا در درک جملههای زبان خارجی مشکل دارند. این مشکل را حتا در دانش جویان و فارغالتحصیلهای زبان های خارجی نیز می بینیم. حجم چشم گیری از کتابهای علمی ترجمهای، دستاورد دانش جویان و فارغالتحصیلهای زبان های خارجی است. گاهی دیده میشود که جملهای را نه به دلیل ناآشنایی با مفهوم علمی، بلکه به دلیل درک نادرست مفهوم آن، به نادرست ترجمه کردهاند.
۴) کمترین هزینه
بدون شک نگارش یک کتاب علمی مناسب، با ویژگیهایی که در بالا گفته شد، همچنین بازپرداخت ترجمهها برای جلوگیری از آفت ترجمهی صرف و حتا ترجمهی مناسب، به هزینه کافی نیاز دارد. اگر کتاب تالیفی باشد، هزینهی پژوهش، برنامهریزی و تصویر سازی دارد؛ اگر کتاب ترجمه و بازپرداخت شود، بازپرداخت آن به هزینه برای محتوا و تصویر نیاز دارد؛ اگر ترجمهی مناسب مورد توجه باشد، مترجم خوب و ویراستار کاردان، هزینهی کافی میخواهند. اگر هم بخواهیم هزینهها را کاهش بدهیم، چارهای جز وضعیت کنونی نداشته باشیم.
کمتر دیده میشود که مترجمی کاردان با ۳ درصد بهای روی جلد یا برگای هزار تومان به ترجمهی اثری روی آورد. مترجم کاردان، ترجمهی خود را اثری هنری میداند که قابل فروش نیست، اما حاضر میشود با درصدی مناسب در سود فروش آن با ناشر شریک شود. بدون شک اگر وضعیت مالی مترجمان بهبود پیدا کند و ناشران برای ترجمهی با کیفیت ارزش بیش تری در نظر بگیرند، مترجم با صرف وقت بیش تر برای بهبود اثر کوشش میکند.
در زمینهی کارهای تالیفی نیز ناشر باید برای تصویرسازی کتاب علمی هزینهی کافی در نظر گیرد، زیرا در مورد کتابهای علمی، دست کم نصف بار انتقال مفهوم به خواننده بر دوش تصویر است. دوری از این هزینه ، که به همت مخترع “اسکنر” بسیار آسان شده ، باعث شده است که با وجود توان بالقوه تصویرگران ایرانی در زمینهی تصویرگری آموزشی، با مشکل رو به رو باشیم. خوشبختانه، برگزاری جشنوارهی تصویرگری کتابهای درسی تا حدودی جرقههای امیدی را در این زمینه روشن کرده است. البته، اگر این جشنواره تنها به کتابهای درسی محدود نشود، شاید به بهبود وضعیت کتابهای غیردرسی نیز کمک کند.
۵) کمبود ویراستار علمی
مترجمانی که به ترجمه ی آثار علمی کودکان و نوجوانان روی می آورند به گونه عمده دارای تخصص موضوعی نیستند. این امر ناشی از این است که ترجمه ی کتاب علمی کودک و نوجوان نیازی به تخصص موضوعی در یکی ازرشته های علمی مرتبط با زمینه ی کتاب ندارد، چرا که ترجمه ی این گونه آثار برای گروه سنی کودک و نوجوان اساسن نیاز به تخصص ندارد. این مطلب زمانی به یک مساله تبدیل می شود که ممکن است اصل متن زبان مبدأ از نظر علمی دچار کج فهمی و بد فهمی باشد در آن صورت قوز بالای قوز می شود. نگارندگان این مقاله بارها و بارها دارای چنین مشکلاتی در ترجمه ی آثار علمی برای کودکان و نوجوانان بوده اند. در شرایط نبود مترجم متخصص ـ که می تواند نقص های علمی متن اصلی را به شکلی بر طرف کند ـ وجود ویراستار علمی برای ویرایش متن ترجمه شده می تواند تا اندازه ای مساله را حل کند. البته بگذریم که هنوز ویراستار علمی کتاب های کودکان و نوجوانان به عنوان یک پدیده ی تأثیرگذار در جامعه فرهنگی ما پذیرفته نشده است.
نمونههای موفقی که میتوان به عنوان الگو مطرح کرد
با وجود همهی کاستیهایی که در زمینهی تولید و نشر کتابهای علمی برای کودک و نوجوان داشتهایم، برخی نمونههای موفق میتواند در چه گونگی پیمودن راه بهبود بخشی به وضعیت این گونه کتابها به ما کمک کند. در اینجا دو نمونه را به عنوان مثال یاد میکنیم و البته، یاد آور میشویم که نمونههای موفق به این دو خلاصه نمیشوند.
• کتاب احمد نوشتهی عبدالرحیم تبریزی:
کتاب احمد (۱) اثر جاودانه ی یکی از شخصیت های فرهنگی برجسته ی کشورمان یعنی عبدالرحیم بن ابوطالب نجار تبریزی مشهور به طالبوف (۱۹۰۹ -۱۸۳۰) است که بیش از یک سده ی پیش منتشر شد. این کتاب در واقع یک فرهنگ نامه ی سه جلدی ویژهی کودک و نوجوان است که در قالب پرسش و پاسخ به برخی از مهم ترین مفهوم های علمی، اجتماعی، تربیتی، تاریخی، فلسفی و مذهبی پرداخته است.
وی در مقدمهی کتاب خود علاوه بر مشخص کردن هدف تهیهی چنین اثری، به روشنی مشخص میکند که آن را برای چه مخاطبی نوشته است:« این بنده هیچ نیرزنده، عبدالرحیم بن طالبوف تبریزی در این عصر که انوار معرفت روی زمین را فراگرفته مگر وطن عزیز ما که بدبختانه به واسطه پاره ای اسباب نگفتنی از این فیوض محروم مانده سهل است که ابواب تعلیمات ابتدائیه سؤال را نیز به روی اذهان کودکان بسته اند. بنابراین، محض ملت خواهی خواست کتابی به عنوان سؤال و جواب که حاوی مقدمات مسایل علم و فنون جدیده و اخبار صحیحه و آثار قدیمه باشد از زبان اطفال در لباسی که متعلمان را به کار آید و مبتدیان را بصیرت افزاید، ترتیب بدهد، شاید بدین وسیله ذهن ابنای وطن در ابتدای تعلیم فی الجمله باز و روشن شده، در آتی از برای تعلیم فنون عالیه مستعد شوند .»
طالبوف در کتاب احمد مفهوم های علمی را به صورت رسمی، که در یک کتاب درسی می توان یافت، عرضه نکرده، بلکه از داستان سرایی و خیال پردازی استفاده کرده است تا توجه مخاطب کودک یا نوجوان خود را به آن جلب کند. به علاوه، هر جا که لازم دیده حکایت های جذاب و آموزنده ای را چاشنی برنامه ی آموزشی خود کرده است. وی در این کتاب به پرسش های فرزند خیالی خود، احمد، پاسخ می دهد. در کتاب اول و دوم این پرسش ها را در چند گفتار (به زبان خودش در چند صحبت) دسته بندی کرده است؛ جلد اول دارای ۱۸ گفتار، جلد دوم ۴ گفتار. ولی در جلد سوم چنین ساختاری را رعایت نکرده و این جلد بیش تر به یک وقایع نگاری آموزشی خیالی شبیه است.
احمد که پسر کنج کاو و پر جنب و جوشی است، همگام با پیشرفت کتاب، هم به لحاظ سن و هم به لحاظ دانایی پیشرفت می کند، به گونه ای که در کتاب سوم، درس خود را به پایان برده و مهندس شده است، صاحب تالیف هایی شده است و این بار اوست که برای پدر از تازه های علم و فن می گوید و پدر را به وجد می آورد. برای مثال، وقتی پدر از او می پرسد در جراید چه اخبار تازه ای خوانده است، احمد درباره ی کشف اشعه ی رادیو اکتیو می گوید و میان پدر و پسر بحث گرمی در این باره درمی گیرد.
نویسنده پرسش های هر گفتار را از یک سنخ علمی، اجتماعی یا مذهبی، انتخاب نکرده ، بلکه در بیش تر گفتارها آمیزه ای از آن ها را آورده است. پرسش ها در ابتدای هر گفتار فهرست شده اند و در متن گفتار با ماجراهایی که در یک زندگی روزمره خیالی رخ می دهند به هم ارتباط پیدا می کنند. برای مثال، در گفتار ۴ از کتاب اول پیرامون مفهوم های زیر نوشته است :
«وقت آدمی گران بهاست. گبرها کیستند و کجایی هستند. تحصیل آتش و کبریت فرنگی، انکشاف فسفر و تحصیل او. شرح مختصر از قوه حرارت.»
نویسنده بحث را این گونه آغاز می کند که با احمد قرار گذاشته است هر وقت میل دارد با پدر صحبت کند، اول بپرسد آیا وقت دارد و مطلب هایی از یک کتاب امریکایی درباره ی اهمیت برنامه ریزی برای وقت نقل می کند. سپس برخورد احمد با یک فقیر آتش پرست را نقل می کند که بنا به گفته ی احمد، پسر همسایه او را آزرده است. نویسنده در ادامه ضمن معرفی باورهای زردشتیان و تاریخ و مکان های گسترش آنان، به اهمیت احترام گذاشتن به مذهب های دیگر اشاره می کند.
نویسنده چنین ادامه می دهد که احمد می خواست پرسش دیگری مطرح کند که صدای بزغاله اش بلند شد. احمد برای تیمار بزغاله می رود که متوجه می شود صادق با چرخ از چاه آب می کشیده که ناگهان میل میان چرخ از زور سایش آتش گرفته است. احمد دوان دوان خود را به پدر می رساند تا او را از آتش گرفتن خود به خود میل میان چرخ آگاه کند. پدر می گوید تعجبی ندارد و بشر نخستین که کبریت نداشته و با ساییدن آتش درست می کرده است. حال نویسنده به ماجرای کشف فسفر و شیوهه ی ساختن کبریت اشاره می کند و در پایان تاسف می خورد که در کشور ما هنوز کارخانه ای نیست که چیز به این مهمی را تولید کند و نیازمند فرنگی ها هستیم .
اگر به این نمونه گفتار بیش تر دقت کنید، درمی یابید که نویسنده پیش از پرداختن به یک مفهوم و طرح پرسش، ماجرای جالبی را نقل می کند تا توجه خواننده را به موضوع جلب و او را درگیر موضوع کند، نکته ای که امروزه از آن به گیرایی (Engagement ) یاد می شود و جایگاه ویژه ای در برنامه های آموزشی یافته است .
نویسنده به شیوه ی دیگری نیزخواننده را به خواندن هرگفتار ترغیب می کند. وی پرسش های آغاز هر گفتار را به شیوه ی جذابی مطرح می کند. به نمونه های زیر دقت کنید :
«پادشاه ماهیان نیزه دارد. ماهی اره دار نجار است. دهن پلنگ دریا دروازه است. ماهی هشت پا کفش ندارد. فیل اطفال را دایگی می کند. درخت بائوباب یا نان مبارک. مورچه پنجاه و پروانه بیست و پنج هزار چشم دارد. به واسطه مفتول از چهل فرسخ می توان دید. از تار عنکبوت پارچه می بافند. از آسمان خون، شیر و برگ می بارد .»
از ویزگی های دیگر این کتاب پرداخت خیالی برخی موضوع ها است که جذابیت ویژه ای به اثر بخشیده است. البته، همان گونه که گفتیم ماجراهایی که بیانگر مفهوم های علمی و آموزشی این کتاب هستند، تا حدود زیادی ساخته ی ذهن نویسنده اند. با وجود این، نویسنده در برخی گفتارها تصویر خیالی از جامعه ی متمدن آینده که سرانجام باید جای ایران عقب مانده آن روزی را بگیرد، مطرح می کند. برای مثال، در گفتار ۱۲ از کتاب اول می گوید که در باغچه نشسته بود که خبر دادند نماینده ی شرکت گاز، قرارداد ده ساله ی چراغ گاز را آورده و او برای پرداخت مبلغ قرارداد اقدام می کند. سپس برای احمد از سودهای چراغ گازسوز و امکان های رفاهی سرزمینهای متمدن سخن می گوید. البته، چنین امکان هایی در ایران آن زمان وجود نداشته است و نویسنده به گونه غیر مستقیم از خرابی های کشور و بی تدبیری های حاکمان وقت سخن می گوید .
• مجموعهی نگاهی به تاریخ علم:
مجموعهی “نگاهی به تاریخ علم” (۳۳ جلد) را آیزاک آسیموف، نویسندهی مشهور کتابهای علمی، نوشته است و گروهی از مترجمان زبده با همراهی سه نفر از برجستهترین ویراستاران علمی کشور، زنده یاد ایرج جهانشاهی، زنده یاد هوشنگ شریفزاده و احمد خواجه نصیر توسی، آن را به زبان فارسی بازگردانده و تا اندازهای بازپرداخت کردهاند.
یکی از کتابهای این مجموعه، عدد (۲) نام دارد که ترجمه و بازپرداخت خود جهانشاهی است. وی در پیش گفتار این اثر نوشته است: «چون کتاب بیش تر برای خوانندگان انگلیسی زبان نوشته شده است، ناگزیر برخی از نکتههای آن کنار گذاشته شد و بسیاری نکتهها بر آن افزوده شد تا برای نوجوانان فارسی زبان ایرانی سودمندتر و آموزندهتر باشد.» برای مثال، در برگ ۶۴ کتاب عدد دربارهی خوارزمی و کتاب معروف او، “جبر و مقابله” نوشته است و این که این کتاب تا پنج سده پایهی مطالعهی ریاضیدانان اروپایی بود.
این اثر و دیگر جلدهای این مجموعه، به شیوه ی شفاف و بسیار روان نیز ترجمهشدهاند. به شیوه ای که هنگام مطالعهی برگ به برگ آن ها کمتر احساس میکنید که با یک متن ترجمهای رو به رو هستید. البته، با در نظر گرفتن کوشش مترجمان خوب آن ها، باید گفت که این ویژگی تا اندازهی زیادی نتیجهی دقت و آگاهی ویراستاران آن ها از ساختار زبان انگلیسی و زبان مخاطبان فارسی زبان است. برای نمونه، بخشی از کتاب عدد آورده میشود:
«همه ی مردم روی زمین به یک زبان سخن نمیگویند. به همین سبب هم، همه ی آنان کلمه ی یک را به کار نمیبرند. هر زبانی برای کلمه ی یک، یک کلمه ی مخصوص همان زبان را دارد. بیش تر زبان هایی که ریشهای یکسان دارند، کلمهای برای یک به کار میبرند که کم و بیش یکسان است. برای مثال، در زبان های اروپایی کلمههایی که به جای یک به کار میروند شبیه هستند. یک را در زبان یونانی اِن یا مونوس، در زبان لاتینی، که زبان مردم روم قدیم بوده است، اُنوس، در زبان انگلیسی وان یا اَن، در زبان فرانسوی آن، در زبان اسپانیایی اُنو، در زبان آلمانی اَین و در زبان روسی اُدین میگویند. اگر نگاهی به هر یک از این کلمهها بیاندازیم، میبینیم که حرف نون در همه ی این کلمهها به کار رفته است. اگر تلفظ این کلمهها را با هم بشنویم، میبینیم که کمابیش نزدیک به یکدیگرند.
به ریشهی این کلمهها یا کلمههایی که به جای یک در زبان های دیگر به کار میرود کاری نداریم، زیرا نیاز به بحثی دراز دارد. از این گذشته، هیچ یک از این کلمهها شبیه کلمه ی یک فارسی نیست. اما در زبان سانسکریت، که یکی از زبان های هند و ایرانی و همریشه با زبان فارسی است، کلمه یک را اِکا میگفتند. سانسکریت در حدود سه هزار و چهارصد سال پیش از زبان های باستانی هند بود و بسیاری از کتاب های دینی و ادبی هند باستان به این زبان نوشته شده است.»
همان گونه که می بینید، جهانشاهی به برابرگذاری واژههای فارسی برای واژههای بیگانه بسنده نکرده است، بلکه واژهها را با ساختار زبان فارسی کنار هم چیده و ترجمهای روان آفریده است. به علاوه، از ترجمه ی صرف دوری کرده و نکتههایی بر حسب نیاز به متن افزوده است. این شیوهی دوری از ترجمهی صرف را در آثار دیگر جهانشاهی نیز می بینیم و چه خوب است مترجمان و ناشران گرامی این شیوه را سرمشق کارهای خود قرار دهند. البته، چنین شیوهای به مترجم آگاه و بهویژه ویراستاران ویژه ی کارهای علمی نیاز دارد که متاسفانه کمتر به آن توجه کردهایم و دیگر از وجود کسانی همچون جهانشاهی، به سختی میتوانیم بهرهمند شویم.
چه باید کردها برای بهبود وضعیت کتابهای علمی کودک و نوجوان
۱. نبود ” نقد “ جدی و مستند کتاب علمی کودک و نوجوان یک مبحث بسیار جدی است که ادبیات مستند کودکان و نوجوانان در کل و کتاب های علمی کودکان و نوجوانان به ویژه از آن رنج می برند. در ” بستر “ نقد است که جریان ترجمه و تألیف کتاب های علمی این گروه سنی روند رو به رشدی را طی می کند و این امر در دراز مدت به شرط جهت گیری های اصولی نهادهای تأثیرگذار فرهنگی و علمی کشور امکان پذیر خواهد بود.
۲. ناشران دولتی و ناشرانی که از بودجه ی عمومی جامعه استفاده می کنند رسالتی دو چندان در انتشار کتاب علمی کودکان و نوجوانان به ویژه تألیف این گونه آثار به عهده دارند. آن ها با انتشار الگوهای مناسب می توانند راهگشا باشند.
۳. به رسمیت شناختن حق نسخه برداری (کپی رایت) زمینه ی مناسبی را می تواند برای روی آوردن ناشران و مؤلفان به سوی تألیف برای کودکان و نوجوانان ایرانی متناسب با ویژگی های بومی و فرهنگی ایجاد کند. از آن جا که کتاب به عنوان یک کالا در کشور ما، کالای ارزان قیمتی است و بهای تمام شده ی تألیف این گونه آثار نسبت به ترجمه ی آن بسیار بالاتر است کپی رایت و هزینه های مترتب بر آن انگیزه ی ناشران را برای ترجمه ی آثار علمی کودکان و نوجوانان کمرنگ تر خواهد کرد.
بی تردید راه های بی شمار دیگری را می توان جست و جو کرد و بر شمرد و آن چه که گفته شد در حوصله ی این یادداشت بوده است.
– – –
پینوشتها:
۱. عبدالرحیم طالبوف: کتاب احمد ویراستهی باقر مؤمنی تهران ۱۳۵۶ . این کتاب گزیدهای از اثر سه جلدی طالبوف است.
۲. آیزاک آسیموف، جهانشاهی ایرج، عدد (نگاهی به تاریخ علم)، انتشارات فاطمی، چاپ هشتم ۱۳۸۱