وَ مِنْ خُطْبَه لَهُ عَلَیْهِ السّلامُ
از خطبه هاى آن حضرت است
در صفات خداوند
وَ اَشْهدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ. الاَْوَّلُ لا شَىْءَ قَبْلَهُ،
شهادت مى دهم معبودى جز اللّه نیست، یگانه اى است بى شریک. اولى است که چیزى پیش از او نبوده،
وَ الاْخِرُ لاغایَهَ لَهُ. لاتَقَعُ الاَْوْهامُ لَهُ عَلى صِفَه، وَ لاتُعْقَدُ الْقُلُوبُ
و آخرى است که او را انتهایى نیست. اندیشه ها به هیچ یک از صفاتش نرسند، دلها او را به کیفیتى
مِنهُ عَلى کَیْفِیَّه، وَ لاتَنالُهُ التَّجْزِئَهُ وَ التَّبْعیضُ، وَلاتُحیطُ بِهِ
تعیین و تحدید ننمایند، تجزیه و تبعیض در حریمش راه ندارد، و دیده ها و دلها
الاَْبْصارُ وَ الْقُلُوبُ.
به او احاطه پیدا نکنند.
وَ مِنْها
از این خطبه است در پند و عبرت
فَاتَّعِظُوا عِبادَ اللّهِ بِالْعِبَرِ النَّوافِعِ، وَ اعْتَبِرُوا بِالاْىِ السَّواطِعِ،
بندگان خدا، از عبرتهاى سودمند پند پذیرید، و از نشانه هاى درخشان عبرت گیرید،
وَ ازْدَجِرُوا بِالنُّذُر الْبَوالِغِ، وَ انْتَفِعُوا بِالذِّکْرِ وَ الْمَواعِظِ. فَکَاَنْ قَدْ
به خاطر بیم دادن هاى رسا از گناهان بازایستید، و از ذکر و موعظه ها نفع ببرید. گویا
عَلِقَتْکُمْ مَخالِبُ الْمَنِیَّهِ، وَ انْقَطَعَتْ مِنْکُمْ عَلائِقُ الاُْمْنِیَّهِ،
چنگالهاى مرگ به شما درآویخته، و دلبستگى به آرزو از شما قطع شده،
وَ دَهَمَتْکُمْ مُفْظِعاتُ الاُْمُورِ وَ السِّیاقَهُ اِلَى الْوِرْدِ الْمَوْرُودِ، وَ «کُلُّ
و کارهاى دشوار و راندن روحتان به جایى که وارد شدنى است شما را فرا گرفته، و «با هر
نَفْس مَعَها سائِقٌ وَ شَهیدٌ.» سائِقٌ یَسُوقُها اِلى مَحْشَرِها، وَ شاهِدٌ
کسى راننده و گواهى است.» راننده به سوى محشرش مى راند، و گواهى دهنده
یَشْهَدُ عَلَیْها بِعَمَلِها.
بر اعمالش گواهى مى دهد.
وَ مِنْها فى صِفَهِ الْجَنَّهِ
از این خطبه است در وصف بهشت
دَرَجاتٌ مُتَفاضِلاتٌ، وَ مَنازِلُ مُتَفاوِتاتٌ، لایَنْقَطِعُ نَعیمُها،
بهشت را درجاتى است که بر یکدیگر برترى دارند، و منازلى است که با هم تفاوت دارند، نعمتش قطع نمى شود،
وَ لایَظْعَنُ مُقیمُها، وَ لایَهْرَمُ خالِدُها، وَ لایَبْأَسُ ساکِنُها.
مقیم در آن بیرون نمى رود، ماندگار در آن پیر نمى شود، وساکن آن تهیدست و نیازمند نمى گردد.