وَ مِنْ کَلام لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ
از سخنان آن حضرت است
قالَهُ عِنْدَ تِلاوَتِهِ «رِجالٌ لاتُلْهیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ»
که آن را به وقت تلاوت آیه «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ» فرمود
اِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ وَ تَعالى جَعَلَ الذِّکْرَ جِلاءً لِلْقُلُوبِ، تَسْمَعُ بِهِ
خداوند پاک یاد خود را صیقل دلها قرار داد، که گوش در پرتو آن
بَعْدَ الْوَقْرَهِ، وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَهِ، وَ تَنْقادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعانَدَهِ.
پس از سنگینى مى شنود، و چشم دلها بعد از نابینایى مى بیند، و دلها از پى عناد با حق رام مى شود.
وَ ما بَرِحَ لِلّهِ ـ عَزَّتْ آلاؤُهُ ـ فِى الْبُرْهَهِ بَعْدَ الْبُرْهَهِ وَ فى اَزْمانِ
و خداى را ـ که نعمتهایش ارجمند است ـ پیوسته در هر قطعه اى از زمان پس از قطعه دیگر و در روزگارهاى
الْفَتَراتِ عِبادٌ ناجاهُمْ فى فِکْرِهِمْ، وَ کَلَّمَهُمْ فى ذاتِ
خالى از پیامبران بندگانى است که در عرصه گاه فکرشان با آنان راز مى گوید، و در ذات عقولشان با آنان
عُقُولِهِمْ، فَاسْتَصْبَحُوا بِنُورِ یَقَظَه فِى الاَْبْصارِ وَ الاَْسْماع ِ
گفتگو دارد، اینان به نور بیدارى در دیده ها و گوشها و دلها چراغ هدایت
وَ الاَْفْئِدَهِ، یُذَکِّرُونَ بِاَیّامِ اللّهِ، وَ یُخَوِّفُونَ مَقامَهُ، بِمَنْزِلَهِ الاَْدِلَّهِ فِى
برافروختند، مردم را به یاد ایّام اللّه مى اندازند، و از مقام حق بیم مى دهند، این بزرگواران همچون راهنمایان
الْفَلَواتِ، مَنْ اَخَذَ الْقَصْدَ حَمِدُوا اِلَیْهِ طَریقَهُ، وَ بَشَّرُوهُ بِالنَّجاهِ.
در بیابانها هستند که هر که جانب راه راست گیرد راهش را بر او مدح و ثنا گویند،و به نجات مژده اش دهند،
وَ مَنْ اَخَذَ یَمیناً وَ شِمالاً ذَمُّوا اِلَیْهِ الطَّریقَ، وَ حَذَّرُوهُ مِنَ الْهَلَکَهِ،
و هر که در راست و چپ افتد طریقش را در نظرش نکوهش نمایند، و او را از هلاکت بترسانند،
وَ کانُوا کَذلِکَ مَصابیحَ تِلْکَ الظُّلُماتِ، وَ اَدِلَّهَ تِلْکَ الشُّبُهاتِ.
اینان با این ویژگیها چراغهاى آن تاریکى ها، و راهنمایان نجات بخش از آن اشتباهاتند.
وَ اِنَّ لِلذِّکْرِ لاََهْلاً اَخَذُوهُ مِنَ الدُّنْیا بَدَلاً، فَلَمْ تَشْغَلْهُمْ تِجارَهٌ
براى یاد خدا اهلى است که آن یاد را به جاى دنیا انتخاب کرده اند، هیج تجارت و داد و ستدى آنان را
وَ لا بَیْعٌ عَنْهُ، یَقْطَعُونَ بِهِ اَیّامَ الْحَیاهِ، وَ یَهْتِفُونَ بِالزَّواجِرِ عَنْ
از ذکر حق غافل نمى کند، روزگار خود را با یاد خدا به سر مى برند، و با بیانهاى بازدارنده از
مَحارِمِ اللّهِ فى اَسْماع ِ الْغافِلینَ، وَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ وَ یَأْتَمِرُونَ بِهِ،
محرمات الهى به گوش غافلان بانگ مى زنند، به عدالت فرمان مى دهند و خود عامل به آنند،
وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یَتَناهَوْنَ عَنْهُ، فَکَاَنَّما قَطَعُوا الدُّنْیا اِلَى
از زشتى نهى مى کنند و خود از آن بازمى ایستند، گویى رابطه خود را با دنیا بریده
الاْخِرَهِ وَ هُمْ فیها، فَشاهَدُوا ماوَراءَ ذلِکَ، فَکَاَنَّمَا اطَّلَعُوا غُیُوبَ
و در آخرتند و آنچه را بعد از دنیاست مشاهده مى کنند، انگار بر احوال پنهان برزخیان
اَهْلِ الْبَرْزَخ ِ فى طُولِ الاِْقامَهِ فیهِ، وَ حَقَّقَتِ الْقِیامَهُ عَلَیْهِمْ عِداتِها،
که چه مدتى است در برزخ به سر مى برند آگاهند، و قیامت وعده هاى خود را بر آنان محقق کرده،
فَکَشَفُوا غِطاءَ ذلِکَ لاَِهْلِ الدُّنْیا حَتّى کَاَنَّهُمْ یَرَوْنَ ما لایَرَى
و اینان براى اهل دنیا پرده از آن برداشته اند، گویى چنان است که مى بینند آنچه را مردم
النّاسُ، وَیَسْمَعُونَ ما لا یَسْمَعُونَ.
نمى بینند، و مى شنوند آنچه را مردم نمى شنوند.
فَلَوْ مَثَّلْتَهُمْ لِعَقْلِکَ فى مَقاوِمِهِمُ الْمَحْمُودَهِ، وَ مَجالِسِهِمُ
اگر آنان را که در مقامات پسندیده و مجالس شایسته هستند در عقل خود مجسم کنى، در حالى که
الْمَشْهُودَهِ، وَ قَدْ نَشَرُوا دَواوینَ اَعْمالِهِمْ، وَ فَرَغُوا لِمُحاسَبَهِ
دفاتر اعمال خود را باز کرده، و از هر اندیشه اى فارغ شده اند براى محاسبه
اَنْفُسِهِمْ عَلى کُلِّ صَغیرَه وَ کَبیرَه اُمِرُوا بِها فَقَصَّرُوا عَنْها،
نفوس خود بر هر عمل کوچک و بزرگى که به آن مأمور بودند، و نسبت به آن کوتاهى کرده اند،
اَوْ نُهُوا عَنْها فَفَرَّطُوا فیها، وَ حَمَّلُوا ثِقَلَ اَوْزارِهِمْ ظُهُورَهُمْ
یا از آن نهى شده ولى تقصیر نموده اند، و بار سنگین گناهان خود را بر پشت خود بار کرده،
فَضَعُفُوا عَنِ الاِْسْتِقْلالِ بِها، فَنَشَجُوا نَشیجاً، وَ تَجاوَبُوا نَحیباً،
واز برداشتنش عاجزوناتوان شده، گریه گلوگیرشان گشته، و با خویشتن همراه با نالهوزارى پرسشوپاسخ نموده اند،
یَعِجُّونَ اِلى رَبِّهِمْ مِنْ مَقامِ نَدَم وَ اعْتِراف، لَرَاَیْتَ اَعْلامَ هُدًى،
در جایگاه ندامت و اعتراف به گناه در پیشگاه حق آواز حزین دارند، هرآینه نشانه هاى هدایت،
وَ مَصابیحَ دُجًى، قَدْ حَفَّتْ بِهِمُ الْمَلائِکَهُ، وَ تَنَزَّلَتْ عَلَیْهِمُ
و چراغهاى زدودنده تاریکى را خواهى دید، که فرشتگان آنان را محاصره نموده، آرامش بر
السَّکینَهُ، وَ فُتِحَتْ لَهُمْ اَبْوابُ السَّماءِ، وَ اُعِدَّتْ لَهُمْ مَقاعِدُ
آنان نازل، و درهاى آسمان به روى آنان باز شده، و مقامات با ارزش براى آنان
الْکَراماتِ، فى مَقام اطَّلَعَ اللّهُ عَلَیْهِمْ فیهِ فَرَضِىَ سَعْیَهُمْ، وَ حَمِدَ
آماده گشته، در محلّى که خداوند بر آنان نظر افکنده و از سعیشان راضى شده، و مقامشان را
مَقامَهُمْ، یَتَنَسَّمُونَ بِدُعائِهِ رَوْحَ التَّجاوُزِ، رَهائِنُ فاقَه اِلى فَضْلِهِ،
پسندیده است، اینان با دعا و مناجات نسیم عفو حق را استشمام مى کنند، و گروگان نیاز به فضل حق،
وَ اُسارى ذِلَّه لِعَظَمَتِهِ. جَرَحَ طُولُ الاَْسى قُلُوبَهُمْ، وَ طُولُ الْبُکاءِ
و اسیران خاکسار در برابر عظمت خداوندند. طول زمانِ اندوه دلهاشان را خسته، و گریه هاى بسیار دیدگانشان
عُیُونَهُمْ. لِکُلِّ بابِ رَغْبَه اِلَى اللّهِ مِنْهُمْ یَدٌ قارِعَهٌ، یَسْاَلُونَ مَنْ
را مجروح کرده. براى هر درى که از آن امیدى به خداوند هست دست کوبنده اى دارند، از خداوندى
لاتَضیقُ لَدَیْهِ الْمَنادِحُ، وَ لایَخیبُ عَلَیْهِ الرّاغِبُونَ.
درخواست مى کنند که فراخیها نزد او تنگ نمى شود، و درخواست کنندگان از او نا امید نمى گردند.
فَحاسِبْ نَفْسَکَ لِنَفْسِکَ، فَاِنَّ غَیْرَها مِنَ الاَْنْفُسِ لَها حَسیبٌ غَیْرُکَ.
بیا به نفع خود به محاسبه نفس خویش برخیز، زیرا حساب دیگران را حسابگرى غیر تو مى رسد.