به یاد کربلا دل ها غمگین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است
اربعین حسینی برشما تسلیت باد
.
.
السلام ای وادی کربلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن
اربعین حسینی برشما تسلیت باد
.
.
درسی که اربعین به ما می دهد
زنده نگهداشتن یادِ حقیقت و خاطره ی شهادت
در مقابل طوفان تبلیغات دشمن است
.
.
امشب شب اربعین مصباح هداست
دل یاد حسین بن علی شیر خداست
پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت
امشب شب یاد عشقیاء و شهداست
.
.
امام صادق(ع)
آسمان چهل روز در عزای حسین(ع) گریست
اربعین حسینی برشما تسلیت باد
.
.
بــاز دگر بـاره رســیــد اربـعـیــن
جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن
شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن
جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین
.
.
بسوز ای دل که امروز اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درس، بهر مسلمین است
اربعین حسینی تسلیت باد
.
.
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید
همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد
.
.
اربعین آمد و اشکم ز بصر می آید
گوییا زینب محزون ز سفر می آید
باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست
کز اسیران ره شام خبر می آید
.
.
باز عاشوراییان پیدا شدند
باز هم سوداییان شیدا شدند
اربعین غصه های گل کجاست
اربعین ناله بلبل کجاست
اربعین عشق، عباست چه شد
اربعین، فریاد احساست چه شد
.
.
باز دلم خون شد و چشمم گریست
آنکه درین روز چون من نیست کیست؟
باز دگر باره رسید اربعین
جوش زند خون حسین از زمین
.
.
گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست
علم فاطمه دست قلم عباس است
.
.
فرشتهها از امشب صبوی غم مینوشن
دوباره اهل جنت پیرهن سیاه میپوشن
.
.
درمان دل عاشق بی تاب
غیرِی ز غبار حرم کرببلا نیست نگردیم …
.
.
زمین گرد نیست
دنیاى من یک شش گوشه است !
.
.
خواست از هر دو جهانم شود آسوده خیال
پدرم دست مرا داد به دستان حسین !
.
.
در بین روزه و عطش و اشک و شور و شین
یک ذکر مستجاب بگویم فقط حســـــــــــین …
.
.
من کربلا نرفته به کَس جان نمیدهم
آخر مرا وصال تو ارباب می کشد !
.
.
و عین حرف اول عشق است مثل حرف اول عاشورا …
.
.
ای که خورشید ز نور تو مواجب دارد
بردن نام حسین سجده واجب دارد !
.
.
با حزن شما زندگیم شد زیبا
با سینه زنی عشق حسین شد معنا
یک واژه که در آخر عمرم گویم
آن واژه فقط بُوَد اباعبدالله
.
.
ما اهل توایم ، عبد توایم ، اهل بهشتیم
هرکس که تو را دوست ندارد به جهنم
.
.
ای آن که غمت مسئله آموز من است
شور غم تو در دل پرسوز من است
روزی که حسین بر تو من گریه کنم
سوگند به تو که بهترین روز من است
.
.
حرم امن نگاه تو که باشد بهتر
گِله از چشم سیاه تو که باشد بهتر
زندگی بی تو اگر هست خدایی ننگ است
مرگ در خِیل سپاه تو که باشد بهتر
.
.
گرچه باید از غمش بگریستن
ای خوشا یکدم حسینی زیستن
.
.
ناپاک قطره ام که پی آب کُر روم
شرمنده از گناه به دنبال حُر روم
آموختم ز حُر به دربار اهل بیت
با دست خالی آیم و با دست پُر روم
.
.
راه نجات چیست بجز روضه حسین ؟
تنها به کربلا برسانی مرا بس است !
.
.
روزی که الفبای انالعبد نوشتیم
گفتیم که ما نوکر ارباب بهشتیم
یک پیرهن مشکی و یک بیرق روضه
بانی شد و ما بنده ابلیس نگشتیم
.
.
این چه حرفی ست که در عالم بالاست بهشت
هرکجا حرف “حسین” است همان جاست بهشت
.
.
خوشا دردی که درمانش حسین است
خوشا جانی که جانانش حسین است
خوشا راهی که پایانش حسین است !
.
.
عشق فقط یک کلام ، حسین علیه السلام !
.
.
کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها
باز از دوریت افتاده به کارم گره ها
.
.
آنان که به گوش دل شنیدند تو را
رفتند و به پای دل رسیدند تو را
آن کوردلان که بر دلت تیر زدند
دیدند تو را ولی ندیدند تو را
.
.
آن ساعتی خوش است که من گریه می کنم
آن گریه را به محضرتان هدیه می کنم
هرکس به تکیه گاه و پناهی دلش خوش است
من نوکرم ، به صاحب خود تکیه می کنم
.
.
ای قد و قامت تو معنی قد قامت من
ای که الهام عبادت ز وجودت گیرم
کربلا کعبه عشق است منم در احرام
شد در این قبله عشاق دوتا تقسیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من دید در این آب روان تصویرم
باید این دیده و دستها بدهم قربانی
تا که تکمیل شود حج من و تقدیرم
.
.
این گدا مرحمت از دست شما می خواهد
سخت بیمار شده دل که شفا می خواهد
عاشقم ، بال بده تا بپرم تا بامت
این پریدن پری از جنس خدا می خواهد
تو کریمی و من امّید کرامت دارم
این دل از دست تو یک کرببلا می خواهد
.
.
شکر خدا به دام شما دل اسیر شد
تا نوکر سرای شما شد امیر شد
زینب ، حسن ، حسین و کلثوم و مرتضی
هر یک شبیه فاطمه خیر کثیر شد
هرکس گدای خان شما شد بزرگ شد
هرکس نشد ، ذلیل و زبون و حقیر شد
باید حسین حسین کنید ای ملائکه
فطرس حسین گفت و پرید و سفیر شد
بی تو خزان تمام دلم را گرفته بود
با نامتان هوا چقدر دلپذیر شد
ای کاش حرف پشت سرم اینچنین شود
این هم جوان سینه زنی بود و پیر شد
این رو سیاه را تو بیا و زهیر کن
با یک نگاه عاقبتم را به خیر کن
.
.
جام مرا ز عشق خودت پر ز باده کن
سر می دهم برای تو آقا اشاره کن
کم کم ز هجر کرب و بلا پیر می شوم
لطفی برای خادم این خانواده کن
عازم شدم به سوی خدا از ره شما
فکری برای عاشقتان بین جاده کن
عمری برای زینبتان گریه کرده ام
از من برای نوکریت استفاده کن
تو کشتی نجاتی و من غرق در گنه
مولا مرا به کرب و بلایت پیاده کن
.
.
نفس بده که نفس پای این علم بزنم
نفس بده که فقط از حسین دم بزنم
سرم فدای قدمهات آرزو دارم
که سرنوشت خودم را به خون رقم بزنم
سرم هوای تو دارد دلم هوای ضریح
چه می شود که سری گوشه ی حرم بزنم
کنار سینه زنان چه می شود ارباب
میان صحن و سرایت شبی قدم بزنم
هزار حاجتم اما رسیده ام امشب
که چشم بر قدم صاحب علم بزنم
نفس بده که ز شب تا غروب تاسوعا
میان نوحه کنانت دوباره دم بزنم