باران تکراری نمیشود هر وقت بیاید دوست داشتنیست
.
.
هوا ابریست… نفس بالا نمی آید… بزن باران، نوازش کن، تن رنجور مردم را… زمین حال بدی دارد…..
.
.
آسمان ، همچو دلم بارانی ست بس که از غصۀ تو چشمِ ترم خالی شد بیت الاحزانِ دلم ، از غزلم خالی شد
.
.
کوچه ها دلهره دارند و غمت، بارِ گران هر کجا کوه غمی دید بر آن جاری شد
.
.
هوا بارانی ست … ولی شیشه ؛ چرا بخار نمی گیری ؟ نترس ؛ رفت … دیگر اسمش را رویت نمی نویسم !
.
.
به سلامتی بارون که معلوم نیست چند گیگ حافظه داره که این همه خاطره تووش ذخیره شده….!
.
.
بالاخره آمدی؟!؟ تو را میگویم باران… روزهای زیادی است که در انتظارت به سر میبرم. شاید کمی از غمهایم را با خود ببری…
.
.
باران که می بارد چشم هایم با آسمان به تفاهم می رسند چه وجه اشتراک لطیفی است بین هوای دل من با این روزهای پاییزی
.
.
باران باش تا به تو عادت نکنند هروقت بیایی دوستت داشته باشند
.
.
دلم تنگ میشود . . . چشمانم باران میخواهد . . . خدایا . . . فرو بردن این همه بغض . . . روزه را باطل نمیکند ؟
.
.
دلتنگ که میشوی باران هم طراوت همیشگی را ندارد
.
.
در باران گنجشک ها شادترند برگ ها درخشان تر و من هم عاشق تر هم شاعرتر
.
.
کجای این باران ایستاده ای.. کجای این همه غم… این همه درد…. این همه … که اینقدر نبودنت به چشم می آید….. کجای این باران ایستاده ای..
.
.
باز باران بارید خیس شد خاطره ها مرحبا بر دل ابری هوا هر کجا هستی باش آسمانت آبی و تمام دلت از غصه ی دنیا خالی
.
.
بغض هایم را به آسمان می سپارم… خدا به خیر کند باران امشب را!!!
.
.
نبودنت در من قدم می زند و من زیر باران تو دور میشوی ، من خیس این دلبری های بهار است نیامده دیوانه می کند کوچه را از تنهایی !
.
.
باران آرام تر ببار تنهایی من سقف ندارد !
.
.
چشم هایم را می بندم باران شنیدنی ست… باران شده ای ! یک لحظه میباری و من یک هفته بیمارم !
.
.
باران بیاید یا نیاید ، تو باشی یا نباشی ، خاطرت باشد یا نباشد ، من خیس از یاد توام !