bachelor
مجرد ، لیسانس
qualify
صلاحیت داشتن
acceptable
پسندیده ، قابل پذیرش
acclaim
تحسین ، تحسین کردن
actually
عملا ، در حقیقت ، واقعا
adverse
مخالف ، ناسازگار ، مغایر
advice
نصیحت و مشورت کردن
autonomous
خودمختار
attractive
جذاب
disapproval
عدم رضایت ، عدم تصویب
disruptive
در هم گسیخته و گیج کننده
haphazardly
اتفاقی ، تصادفی
persistent
پایدار ، ماندگار ، مزمن ، مداوم
valid
معتبر ، موثق ، قانونی
withdraw
عقب نشینی ، کنار کشیدن
advantage
نتیجه ، فایده ، سود ، مفید بودن ، امتیاز
advent
ظهور ، ورود
agile
چابک ، زرنگ
albeit
اگرچه
appealing
جذاب
celebrated
مشهور
collide
تصادف و برخورد کردن
contemporary
معاصر
distribute
پخش کردن
encourage
تشویق کردن
frail
شکننده و ظریف
myth
اسطوره
refine
تصفیه کردن و تصفیه شدن ، خالص کردن
worthwhile
ارزنده