در بزرگداشت فردوسی در مادرید مطرح شد/ هیچ ملت دیگری نیست که مثل ایرانیان به شعر عشق بورزند
فرهنگ > ادبیات – ایرنا نوشت: مراسم بزرگداشت شاعر پارسیگو، حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت به همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا و خانه آسیا، در مادرید برگزار شد.
در ابتدای مراسم بزرگداشت فردوسی در مادرید، خانم ترسا رودریگز دل آلامو رئیس موسسه خانه آسیا در سخنانی گفت: «ایرانیان خود را در اشعار فردوسی، در روایات و رویدادهای آن میبینند و ما هیچ کشور دیگری را نمیشناسیم که مانند ایرانیها به شعر عشق بورزند. پس از سالها دوری از شعر ایران، معتقدم که اکنون زمان آن رسیده که به آن نزدیک شویم، زیرا در ایران این قطعه از پازل وجود دارد و وقتی به کشورهای اطراف آن سفر میکنیم، احساس میکنیم که این قطعه را کم داریم. من به ترکیه و هند سفر کردم و در آنجا احساس کردم که قطعه گمشده ما ایران است.»
پس از آن خواکین رودریگز وارگاس، استاد ایرانشناس و مترجم کتابهای مختلف ادبیات فارسی به زبان اسپانیایی از اهمیت و جایگاه فردوسی در شعر و ادبیات فارسی گفت.
او توضیح داد: «فردوسی در ادبیات زبان فارسی جایگاه اساسی دارد به طوری که او یکی از چهار ستون اصلی ادبیات فارسی است و سه ستون دیگر آن سعدی، حافظ و مولانا هستند اما باید بدانیم که نخستین ستون از این چهار ستون، خود فردوسی است.»
وارگاس ادامه داد: «از اشعار قرن دهم بیشتر از دو هزار بیت باقی نمانده که بیشتر آنها یا متعلق به رودکی است یا شهید بلخی و در مقایسه با ۶۰ هزار بیتی که از شاهنامه مانده، میتوانیم به اهمیت فردوسی پی ببریم، زیرا از طریق شاهنامه، لغات زیادی به زمان ما رسیده است. خود فردوسی از اهمیت اثر خودش آگاه بوده و آن را در خود شاهنامه نیز گنجانده است.»
خوان آنتونیو آلوارز پدروسا، استاد زبانشناسی دانشگاه کومپلوتنسه مادرید و رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه نیز گفت: «زمانی که یونانیان باستان که منبع تمدن اروپای ما هستند با ایرانیان هخامنشی روبه رو شدند، این تلاقی به قدری مهم بود که یونانیان از آن برای ایجاد هویت ملی خود استفاده کردند. در نتیجه این برخورد تمدنها که به عنوان یک نبرد بی پایان بین شرق و غرب تعریف شده است، یک فرصت طلایی به وجود آمد که در آن دو جهان فرهنگی ایجاد شدند و همدیگر را تکمیل کردند و همین موضوع موجب تولد فرهنگ غربی ما شد.»
آلوارز پدروسا ادامه داد: «شاهنامه، اثری است که به هویت ملی ایران پس از اسلام، معنی میبخشد و به گذشته ملی باشکوه خود اشاره میکند. شاهنامه برای اهداف بسیاری به کار میرود، از جمله برای پیکر بندی زبان جدید که هویت ملی را در مقابل زبان بیگانه حفظ میکند، برای تقویت ایده گذشته امپراتوری و احیای داستانهای اسطورهای که از سوی فرهنگ باستانی ایران در زمان هخامنشیان ایجاد و توسط طبقات روحانی حفظ شد.»
لائورا کاسترو، استاد مطالعات قرون وسطی دانشگاه کومپلوتنسه مادرید نیز در مورد مشروعیت قدرت در ایران از طریق شاهنامه و ادبیات به عنوان ابزار سیاسی صحبت کرد.