بوی جوی مولیان آید همی —— یاد یار مهربان آید همی
این شعر منسوب به رودکی را که همراه با چنگ خوانده میشده شاید بتوان تصنیف دانست و از آن به بعد نیز عده ای از شاعران اشعار خویش را همراه با عود و چنگ می خوانده اند.
در قرن ششم و هفتم تصنیف سرائی معمول بوده چنانکه دولتشاه سمرقندی نوشته است عبدالقادر عودی برای ابن حسام هروی (متوفی به سال ۷۳۷- ه – ق) تصنیفی سرود.
در روزگار صفویه نیز سرودن تصنیف معمول و متداول بوده است از جمله تصنیف سازان می توان به شاهمراد خوانساری اشاره کرد که تصنیف های متعددی را سرود.
در عهد زندیه تصنیف های زیادی درباره رشادت لطفعلی خان زند سروده شد.
در زمان ناصرالدین شاه قاجار نیز ترانه های زیادی دهان به دهان برگشت که می توان به تصنیف هائی که درباره ظل السلطان در دوران حکومتش در اصفهان و یا تصنیف درباره ی ماشین دودی شهر ری اشاره شد اما مشهورترین تصنیف ساز دوره قاجاریه میرزا علی اکبر خان شیدا بود که همراه با تصنیف، سه تار می زد.
عارف قزوینی تصنیف ساز و شاعر معروف اولین کسی بود که تصنیف را برای مقاصد سیاسی و میهنی سرود
ملک الشعرای بهار و رهی معیری نیز از تصنیف سازان معروف بودند.
نمونه ای از تصنیف های ملک الشعرای بهار که در دستگاه ماهور خوانده می شود:
زمن نگارم / خبر ندارد/ بحال زارم/ نظر ندارد
خبر ندارم / من از دل خود / دل من از من / خبر ندارد
کجا رود دل که دلبرش نیست/ کجا پرد مرغ / که پر ندارد
امان ازین عشق / فغان ازین عشق / که غیر خون / جگر ندارد
همه سیاهی/ همه تباهی / مگر شب ما / سحر ندارد
بهار مضطر مثال دیگر / که آه و زاری / اثر ندارد