روش سنتی جوابگوی ازدواجهای امروزی نیست؟
«آدم باید هم تیپ خود را پیدا کند! این خواستگاری هم وصله تن ما نبود که به آنها دختر دهیم…» قدیمیها در ازدواج به مسائل ریزی اهمیت میدادند و آنها را به صورت سنت درآورده بودند، زیرا تصور آنها این بود که ازدواج مثل یک هندوانه در بسته است که نمیتوان به شرط چاقو خرید. جوانها هم آن روزها روی حرف بزرگترها حرف نمیزدند و همیشه مطیع آنها بودند. زندگیها هم استحکام بیشتری داشت. اما امروزه با تغییر سبک زندگی این مسائل هم در صندوقی در پستوی خانهها رفته است.
دکتر گلزاری، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان میگوید: تجردهای ناخواسته، بیرغبتی به ازدواج، افزایش سن ازدواج، اهمیت ندادن به خانواده و مسائل اقتصادی از جمله مشکلات جوانان است. اما جدیترین مشکل در زمینه ازدواج جوانان، همسریابی است. روش سنتی همسریابی در کشور ما خواستگاری است که با توجه به تغییرات جامعه این روش به تنهایی جواب نمیدهد. پدیده شهرنشینی گسترش یافته و خانوادهها از حالت گسترده به هستهای تبدیل شدهاند. به همین دلیل شناخت و تعامل زیادی بین خانوادهها وجود ندارد و روشهای سنتی دیگر جوابگوی شناخت جوانان از یکدیگر برای ازدواج نیست.
در فضای مجازی نیز ارتباطات جوانان آسیبزاست. گلزاری با طرح این سوال که چه روشی را باید پیش روی جوانان در انتخاب همسر بگذاریم، می گوید: ما به مشاورههای ازدواج نیاز داریم. مثلثی را باید ترسیم کنیم که یک راس آن جوانان، راس دیگر والدین و راس سوم آن افراد آگاه و مشاوران مجرب هستند. چرا که وضعیت موجود نشان میدهد همه افراد نمیتوانند در انتخاب مناسب همسر آینده خود تشخیص درستی داشته باشند. خانواده و پیوند مستحکم آن تبلور دین است. رویکرد ما به خانواده رویکرد دینی است.
در این رویکرد ما خانواده را زوال ناپذیر و مقدس میدانیم و همه برکات را در خانواده میبینیم. دین اسلام در این عرصه حرفهای جدی و کاربردی دارد که در مقابل تئوریهای غربی پیروز شده است. امروز دیگر مباحثی از قبیل انسان تک بعدی و روابط پیش از ازدواج و تمدن مادی در خانواده با شکست مواجه شدهاند.
ارزشهای منجمد
وقتی سبک زندگی تغییر کرده به تبع برخی مسائل از جمله ازدواج هم تغییراتی را خواهد داشت. اینکه سنتی بودن یا مدرن بودن باعث استحکام یا تضعیف ازدواج بشود نمیتواند متغیر اصلی تلقی شود. متغیر اصلی آن چارچوبی است که برای انتخاب همسر در نظر گرفته میشود. استحکام زندگی در زندگیهای گذشته بیشتر بود. دلیل عدم ثبات زندگیهای امروزه این است که نظام ارزشهای ما نتوانست در نسل جدید به روز شده و همانطور منجمد ماند. جوان امروز هم این ارزشها را مانع شادکامی میداند.
اما از سوی دیگر دوستیهای قبل از ازدواج و خیابانی که خانوادهها در آن با هم تعاملی ندارند، به نتیجه نمیرسد و انتخاب همسر در چنین دوستیهایی یا فضای مجازی عموما محکوم به متلاشی شدن است و اگر هم ادامه پیدا کند با جنجال و تنش همراه است. بهترین انتخاب در چارچوب تعامل خانوادهها با یکدیگراست.
درگذشته ساختار جامعه ما به گونهای بود که خانواده به صورت گسترده بودند. پدربزرگ، مادربزرگ و بزرگان خانواده نقش تاثیرگذاری داشتند. فرصت شناخت خانوادهها از پسران و دختران بیشتر بود و ازدواجها عموما درون گروهیتر بود. اما امروزه این فرصتها خیلی کمتر است. به همین دلیل بیشترین طلاقها در سه سال اول زندگی صورت میگیرد، چون خانوادهها نقش زیادی در انتخاب ندارند و ممکن است درفرایند زندگی حمایتهایی که خانوادهها باید از جوانان داشته باشند را ندارند و در مقابل جوانان هم اعتقاد و اعتمادی به تجارب گذشته ندارند که معضلی است.