علل آمار بالای طلاق و راههای جلوگیری از آن
اگر فکر می کنی شوهرت بد اخلاقه، اگر معتقدی زنت کد بانو نیست، جدا شو!
شاید شما یادتان نیاید! یک زمانی توی سریال های تلویزیونی وطنی مد شده بود که هر کس توی فیلم ها می خواست طلاق بگیرد می گفتند با هم تفاهم نداریم. اصل تفاهم بود و زوج های تلویزیونی چون این را نداشتند از هم جدا می شدند. این مربوط به دوره ای بود که طلاق هنوز یک چیز قبیح بود و اگر کسی توی دوست و آشناهای نزدیکش فرد مطلقه ای بود حتما این موضوع را پنهان می کرد. اما حالا همه چیز تغییر کرده است. آمار رسمی اعلام می کند که توی تهران و شهرهای بزرگ از هر ۳ ازدواج یکی به طلاق ختم می شود. البته نداشتن تفاهم هنوز هم یک از دلایل جدایی است.
این آمار بالای طلاق اولین سوالی را که به ذهن آدم می آورد این است که دلیل جدایی این زوج های یک زمانی عاشق چه بوده؟ چه طور می شود دو نفر آدمی که تا دیروز قربان صدقه هم می رفتند، امروز آنقدر از هم دور شده اند که تنها راه را در جدایی می بینند. بگذریم که این روزها جوان ها به اولین مشکلی که برمی خورند بهترین راه حل را در جدایی می بینند و دیگر کمتر زوجی را پیدا می کنید که برای ساختن زندگیش و نگه داشتن کسی که یک زمانی عشقش بود بجنگد. این روزها زوج های جوان فرار را بر قرار و تلاش برای ساختن زندگی ترجیح می دهند. اما مهمترین دلیل این جدایی ها چیست؟
مشکلات اقتصادی یکی از دلایل طلاق
بهرامی، قاضی سابق دیوان عالی کشور و مشاور حقوقی، در پاسخ به این سوال که مهمترین دلایل طلاق در ایران چه عواملی هستند با اشاره به اینکه اولویت دلایل جدایی در مناطق مختلف ایران متفاوت است می گوید: با وجود این تفاوت ها، بعضی دلایل طلاق در تمام ایران مشترک است. یکی از عواملی که می تواند به عنوان دلایل طلاق مطرح شود به مسایل اقتصادی برمی گردد. وقتی درآمد کفاف هزینه را نمی دهد یک سری برخوردها بین زن و مرد ایجاد می شود که متعاقبش گاهی طلاق است. می توانیم بگوییم در حال حاضر بخش عمده ای از طلاق ها به مسائل اقتصادی بر می گردد. بخش دیگری از طلاق هم به مشکل دیگر جامعه یعنی اعتیاد بر می گردد. وقتی زنی می فهمد که همسرش معتاد است و درآمد ندارد، در نهایت امید به آینده سیاه و تیره می شود.
اهمیت زمانشناسی در کاهش طلاق
این مشاور حقوقی در مورد سایر عوامل مهم طلاق در ایران می گوید: بحث دیگری که مشترک در تمامی ایران است بخصوص در مناطق شهری، انتخاب نامناسب برای ازدواج است. افراد به صورت ظاهری همدیگر را انتخاب کرده اند و شناخت کافی از هم ندارند. در شهرهای کوچک یا روستاها مشکل فرق می کند. آنجا طرفین کاملا همدیگر را می شناسند اما معمولا انتخاب ها به اجبار خانواده است و این دردسر ساز می شود. عامل مهم دیگری که این روزها درصد زیادی از آمار طلاق را به خود اختصاص داده این است که زن و شوهر ها آموزش درستی برای همسرداری ندیده اند. مثلا راجع به نحوه تعامل با هم و نحوه زندگی باهم هیچ آگاهی ندارند.
این مشاور حقوقی ضمن انتقاد از کم کاری رسانه ملی و نهادهای آموزشی در امر آموزش مسائل مربوط به ازدواج جوانان می افزاید: همه چیز در صدا و سیما و رسانه ها و دانشگاه ها گفته می شود؛ اما نحوه زندگی زناشویی از نظر روانشناسی، بهداشتی و فرهنگی به جوان ها یاد داده نمی شود. آنها آموزش ندیده اند و نمی دانند که مثلا چیزی به اسم زمان شناسی بین زن و مرد چقدر اهمیت دارد.
بهرامی در مورد اهمیت زمان شناسی در کاهش طلاق اظهار داشت: طبق بررسی هایی که بر روی ۵۰۰ پرونده انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم زن و مردها در یک زمان هایی بیشتر با هم دعوا دارند و اگر از قبل این زمان ها را بشناسند میزان دعواها و طلاق هم کاهش پیدا می کند.
وقتهایی که زن و شوهرها بیشتر دعوا میگیرند
وی در مورد زمان هایی که میزان دعواها در آن بیشتر است می گوید: یکی از این زمان ها زمان عادت های ماهانه خانم ها از سه تا ده روز است که مردها باید بدانند و مراعات کنند. بعدی هم زمان انعقاد نطفه تا پایان شیردهی است که وضعیت روحی و جسمی خانم ها تغییر می کند و مردها باید این مسئله را در نظر داشته باشند و رفتارشان را متناسب با این شرایط تنظیم کنند. در این زمان ها برخوردهای عصبی بیشتر می شود و به راحتی کار به دعوا و جاهای باریک می کشد. یک زمان دیگر هم که آمار طلاق بالا می رود نیمه دوم زندگی است.
امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه، اما در مورد دلایل اصلی طلاق در کشور به تحقیقاتش در ۳۶ سال گذشته اشاره کرده و می گوید: حدود ۱۷ عامل طلاق در ایران وجود دارد. اما یکی از مهمترین آنها این است که طرفین به دلیل تفاوت فاحش سطح فکری، درک متقابلی از یکدیگر ندارند. وی در توضیح این تفاوت طرز فکر می افزاید: امروز طرز تفکر جامعه ایران دو ساختی شده است. یعنی ساخت کهن با ارزش ها و هنجارهایی که بیشتر مورد قبول پسر ها است در برابر ساخت جدید که باورها و خواسته هایی است که دخترها بر آن تاکید دارند رو در روی هم قرار گرفته است. دخترها طرفدار تساوی زن و مرد هستند و همان خودمختاری و استقلال مردها را می خواهند. اما پسرها همچنان برایشان به صرفه تر است که به سنت ها پایبند باشند. عوامل مهم دیگر طلاق هم مسائل اقتصادی، اعتیاد، دخالت والدین و ناتوانی جنسی مردان هستند.
نامزدی یک ساله احتمال طلاق را کم میکند
وی به اهمیت دوران نامزدی در کاهش طلاق اشاره کرده و می افزاید: طول دوران نامزدی مقدمه ای است برای درک وشناخت متقابل. بررسی ها نشان می دهد زوج هایی با دوران نامزدی یک ساله کمترین میزان طلاق را دارند چون در دوران نامزدی شناخت ایجاد می شود. البته این به شرطی است که در این دوره با هم رابطه جنسی نداشته باشند. این جامعه شناس همچنین رسانه های بیگانه را یکی از عواملی مهمی می داند که باعث شده تا دخترها وپسرها ازدواج را شوخی بگیرند. از نظر قرایی مقدم این رسانه ها با برنامه ها و فیلم هایشان چنین طرز فکری را در جوان ها ایجاد کرده اند که ” ازدواج می کنیم؛ خوب نبود طلاق می گیریم.!” در حالیکه دخترها باید بدانند امکان ازدواج مجدد بعد از طلاق برای آنها تقریبا نزدیک به صفر است.
این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که آیا طبقه اقتصادی بر روی میزان طلاق ها تاثیر می گذارد یا خیر، می گوید: طلاق در طبقات مختلف اقتصادی متفاوت است.اما طلاق در طبقات متوسط بالاتر از بقیه است. چون طبقه پایین سنتی تر است ومرد را بالاتر می داند و این را قبول کرده است. در طبقات بالا هم زنان امکانات و رفاه دارند و دنبال طلاق نیستند. این طبقه متوسط هستند که هر کدام از زوجین خودشان را من کامل حساب می کنند و به همین دلیل آمار طلاق هم در آنها بالاتر است.
به گفته مدیرکل دفتر امور بانوان وزارت کشور “از هر پنج ازدواجی که در ایران صورت میگیرد یکی موفق است، یکی به طلاق میانجامد و در سه تای دیگر خانواده آشفته است.” پیش بینی کارشناسانی مثل دکتر قرایی مقدم هم این است که اگر وضعیت فرهنگی به همین منوال ادامه پیدا کند آمار طلاق از این هم بیشتر می شود. یکی دو سال که از ازدوج می گذرد دخترها و پسرها تازه می فهمند که همه ازدواج مسائل جنسی نیست و چیزهای دیگری غیر از ظاهر طرف مقابل را هم باید در انتخابشان ملاک قرار می دادند. اما آن موقع معمولا دیگر دیر شده است و راهی برای برگشت وجود ندارد. درست و آگاهانه انتخاب کنیم تا یکی از سه زوج طلاق گرفته آمارها نباشیم.