قالب های شعری مخصوص زبان ترکی

قالب های شعری مخصوص زبان ترکی

از قالب‌های شعری خاص ترکی نظیر تویوق Tuyuq، قوشوق Qopşuq، چنگه çəngə، آرازواری Arazvārı، تورکی Türki و قوشما qoşma و گرایلی Gerayli و بایاتی Bayati و نازلاما Nazlama و … می توان نام برد
البته باید خاطر نشان کرد که در ترکی علاوه بر این قالب ها قالب های رایج در شعر عربی(فارسی) نیز در ترکی رایج است
صنعت شعر آزربایجان،به چهار دسته تقسیم می شود،
۱٫شعر لیریک(کلاسیک)
۲٫شعر عاشیق(هجا)
۳٫شعر ماهنی(ترانه)
۴٫شعر ساتیریک(نو)
بدون شک ادبیات تورکی آزربایجان خاصه ادبیات شفاهی آن از غنی ترین و پربارترین ادبیات های شفاهی(فولکلوریک) جهان محسوب می شود، ادبیاتی که علی رغم بی مهری ها،دشمنی ها،کتاب سوزی ها،خفقان فرهنگی و زبانی،خفقان اندیشه و بیان در دوران رژیم ملعون و منحوس پهلوی،بی توجهی مغرضان زبان و ادبیات تورکی،کم توجهی دوستان و.. همچنان بعد از گذشت هزاران سال سرزنده و پویا و بانشاط همچون نگین در آسمان ادبیات فولکلوریک جهان، اظهر من النجوم و در پاره ای موارد حتی اظهر من الشمس بوده و هست. ادبیاتی که یکی از ارکان به وجود آورنده ادبیات شیعی در جهان و شکل دهنده و مقوم آن بوده و هست و تداوم این ادبیات مقدس نیز در گرو توجه و ارزش نهادن و بها دادن به این ادبیات است.
چه کسی می تواند نقش ادبیات تورکی را در تشکیل،ترویج،تبلیع و تعیمق ادبیات شیعی در میان سایر ادبیات جهان اسلام انکار کند؟ چه کسی می تواند انکار کند نقش کم نظیر ادبیات شفاهی آزربایجان را در شکل گیری اولین امپراطوری شیعه در جهان اسلام را؟ پرداختن به این ادبیات مقدس مصداق جهاد با زبان و شمشیر است که پیغمبر اکرم(ص) نیز در حدیثی به آن اشاره فرموده اند.
توجه کردن و بهاء دادن به گونه های شعری آزربایجان که پشتوانه هزاران ساله مردمی و دینی را دارا می باشد. بها دادن به اسلام و قرآن و تفکر ناب علوی می باشد، چراکه گونه های شعری در ادبیات شفاهی آزربایجان در طول قرن های متمادی محمل و موکب مضمون و محتوای اسلامی و قرآنی اعم از (اندیشه ناب محمدی، علوی،عاشورائی،انتظار، مهدویت،وطن دوستی و…) در کنار تم های زمینی و آسمانی و عرفانی به عنوان مقدس ترین و غنی ترین و زیباترین مضمون های شعری محسوب می شوند.
سراینده گونه های متعدد شعر آزربایجان در برخی از گونه ها مانند بایاتی یک ملت هست،تفکرات و اندیشه های یک ملت است، احساسات و عواطف پاک و زلال جامعه می باشد، شاعر شعرهای شفاهی آزربایجان ملت بوده، یک نظام فکری و عقیدتی و دینی بوده نه یک شاعر و نه یک حس؛ ادبیات شفاهی آزربایجان از پشتوانه قوی و ساختارمند دینی،تاریخی و مردمی برخوردار است و ادبیاتی که چنین پشتوانه ای را دارد مادامی که مردم هست ملت هست و دین هست مسیر زلال و دریاگونه خود را علی رغم تمام دست اندازیهای بشری و غیر بشری طی کرده و خواهد کرد.

قسمت دوم شعری آذربایجان،یعنی شعر هجا، به شعری گفته می شود که سنجش شعر بر پایه ی تعداد هجا ها باشد،نه نوع هجا،شعر هجا قالب های متنوعی دارد که به چند مورد اشاره می شود:
۱٫گرایلی
۲٫قوشما
۳٫بایاتی
۴٫هجا
۵٫دیوانی
۶٫بئشلیک
۷٫و…

بایاتیلار bayatilar :
بایاتیلار(بایاتی ها) دو بیتی هایی هستند که هر مصراع آن ۷ هجا داشته و بیشتر هجاهای آن نیز کشیده می باشد در بایاتی مصراع های اول و دوم و چهارم با هم همقافیه هستند . دوبیت اول در بایاتی به عنوان مقدمه و بیت پایه برای بیت دوم می آیند ولی ضربه نهایی فقط در مصراع چهارم زده می شود و شاعر سه مصراع اول را صرفا برای زمینه سازی ورود معنایی،مفهومی و مضمونی برای مصراع چهارم می آورد. منظور اصلی شاعر نیز در مصراع چهارم بیان می شود.
دوبیتی های بومی ادبیات شفاهی ملت ترک خاصه آذربایجان که در اکناف کره خاکی و خاصه آسیا و بالاخص در آذربایجان شمالی و جنوبی( سرزمین مادریشان ایران)و ترکیه ساکن هستند با نام بایاتیلار(بایاتی ها) شهرت دارد.
بایاتی یکی از رایجترین،غنی ترین،تاثیرگذارترین،شورانگیزترین،فلسفی ترین،اجتماعی ترین،عاشقانه ترین،اعتقادی ترین،ادبی ترین،دینی ترین و…ترین های انواع منظوم ادبیات عامیانه ترکها می باشد.
از بایاتی بعنوان قالبی که سنگ صبور تمام اقوام و طوایف و قبایل ملت ترک با هر لهجه در جهان می باشد،یاد می کنند. سنگ صبوری که بارعقیدتی و دینی،عاطفی،عشقی،اجتماعی،فلسفی،سیاسی،فرهنگی و حتی اقتصادی ملتی به نام ترک را در طول تاریخ چندین هزارساله آنان به دوش خودکشیده،می کشد و خواهد کشید. سنگ صبوری که رازدار زندگی،عواطف و احساسات،رازها و نیازهای مردم ساده دل و پاکدلی به نام ترک را با جان و دل می پذیرد.

وجه تسمیه بایاتیلار
محقق و نویسنده بزرگ آذربایجان آقای پرویز زارع شاهمرسی در فرهنگ لغت ترکی – فارسی خود در صفحات ۳۲۴و ۳۲۳ در خصوص ریشه لغت “بیات و بایات”چنین آورده است:
بای: بیگ،آقا
بایا: کمی بیشتر
بایات: نان بزرگ،کنایه از طلا، ثروتمند،کهنه و اصیل، و بیات به معنی کهنه و مانده وارد زبان فارسی شده است.
بایاتی: گونه ای شعر تغزلی ویژه ترکها مخصوصا در آذربایجان که داری ۷ هجا و چهار مصراع که قافیه مصراع سوم آن آزاد و بقیه مصراع ها(اول،دوم و چهارم) همقافیه هستند و اندیشه اصلی در بیت دوم بیان می شود .
بایاتی: به ترانه تغزلی مردمی آذربایجان که آهنگ های محزونی هم دارد بایاتی گفته می شود.
بایاتیلاماق: بایاتی گفتن
آقای محمد علی فرزانه در مقدمه کتاب”آذربایجان خلق ادبیاتیندان” با نام بایاتیلار در مورد بایاتی و انتساب آن به ایل بیات ها از قبایل و ایلات مهم ترکها چنین آورده است:
بایاتی به احتمال زیاد از نام “بایات” یا “بیات” ماخوذ است. بایاتها از جمله قبایل بزرگ و متعددی بودند که در آذربایجان سکنی داشته و دارند و همواره در تقویت و ترویج ادبیات و هنر و موسیقی این خطه تاثیرگذار بوده و هستند.

تویوق Tuyuq :
تویوق دوبیتی شبیه رباعی و به وزن عروضی فاعلاتن فاعلاتن فاعلن است.مضامین آن بیشتر فلسفی و عرفانی بوده و از ۱۱ هجا تشکیل شده است و به قوشمای ترکی نزدیک است .
این نوع شعرترکی را اولین بار قاضی برهان‌الدین سروده است.

قوشما qoşma:
قوشا یارپاق ، آیاقلی قوشما ، گوللو قافیه و قوشما – موستزاد
قوشما از انواع پرکاربرد و رایج شعر عاشیقی است. نوع حاضر، شعری بندبند است و بین ۳ تا ۶ و ۷ بند متغیر می‌باشد. از انواع اشعار هجایی است و هر مصراع آن ۱۱ هجا ‌دارد. هر بند قوشما از چهار مصراع شکل می‌گیرد و مصطع‌ترین نوع شعر شفاهی قلمداد می‌شود هر چند قبل از ملا پناه واقف با این نوع شعر رو به رو می‌شویم، ولی بطوری مشخص ملاپناه آن را وارد ادبیات عربی و ترکی کرده است.
در بند پایانی قوشما ، شاعر نام و یا تخلص خود را بکار می‌برد این نوع شعری، قدمت زیادی دارد بطوری که بر اساس یک نظریه، صفت عاشیقی با قوشما آغاز شده است و قوشما، نام عمومی اشعار عاشیقی در برهه‌ای از فعالیت عاشیقها نیز بوده است. در قالب قوشما، شاعران برجسته‌‌ای چون قافی برهان الدین، شاه اسماعیل خطایی، ،ذاکر، عاشیق‌پری و دیگران را داشتیم و بسیاری از شاعران معاصر نیز در این قالب شعری، طبع آزمایی سریی کرده‌اند.

چرشنبه گونونده، چشمه باشیندا
گؤزلریم آلاگؤز جانانا دوشدو.
آتدی موٍژگان اوخون، کئچدی سینه مدن
قاداسی، بالاسی جانیما دوشدو.
***
ایشارت ائیله دیم، دردیمی بیلدی
هم چوخ گؤزل ایدی، هم اهل یدیلدی
باشینی بولادی، گؤزوندن گولدو.
گولنده قاداسی قانیما دوشدو.
***
علسگرم هر علمدن حالییام
دئدیم سن طبیبسن, من یارالییام.
دئدی نیشانلییام، اؤزگه مالییام
سیندی قول- قانادیم یانیما دوشدو.
(عاشیق علسگر)

گرایلی Gerayli :
گرایلی در گویش ترکی ترکمنی به معنای سینه ریز زنان و همچنین اسم دختران می باشد. ولی در ادبیات تورکی گرایلی گونه ای شعر تغزلی آزربایجانی هست که دارای ۳یا۵ یا ۷ بند و هر بند ۴ مصراع و هر مصراع نیز ۸ هجا می باشد. قافیه بندی گرایلی نیز نظیر “قوشمالار” می باشد که بیشتر در موضوعات عرفانی،دینی،طبیعت،عشق،دوستی،زیبایی،دلبری و دلداگی و…. سروده می شود

گرایلی فورماسی ۸ یارپاقدان(هئجا-بخش)عبارتدیر،۳-۷بنده قده ر اولا بیلر.اوّل بندینده ایکینجی مصراع،دؤردونجو مصراعیله بیر قافیه ده و او بیری بندیلرده اوچ بندین مصراعلاری آیری قافیه ده ودؤردونجو قافیه،بندین دؤردونجو قافیه سینه باغلیدیر.شعرین آخیر بندینده شاعیر اؤز تخلّصین وئریر
گرایلی دا قافیه دوزولوشو آشاغیداکی فورمدا اولور:
x/a/x/a
b/b/b/a
c/c/c/a
d/d/d/a

بیرینجی اؤرنک :دولانا , دولانا
۱–آلچاق یئردن دومان قالخار
۲–داغی دولانا, دولانا
۳–گؤی اوزونو آلار بولود
۴–ماهی دولانا, دولانا
۵–کیمی آغا , کیمی نؤکر
۶–نؤکر اولان جفا چکر
۷–بولبول آغلار قان یاش توکر
۸–باغی دولانا, دولانا
۹–قوربانی مورادا یئتدی
۱۰–جانان گلدی بوندان اؤتدو
۱۱–نوبات گلدی منه یئتدی
۱۲-ساقی دولانا, دولانا

ایکینجی اؤرنک : سونالار کیمی
۱–نه باخیرسان اوغرون- اوغرون
۲–منه بیگان الر کیمی.
۳–دوروم دولانیم باشینا
۴–شاما پروانا لر کیمی.
۵–دوست قاپیسیندا دوستاغام
۶–تئللرینه چوخ موشتاغام
۷–یار الیندن دویون داغام
۸–داغداکی لالالار کیمی.
۹–خسته قاسیم تیکمه داشلی
۱۰–گؤنلو غملی,گؤزو یاشلی
۱۱–گؤلدن اوچدو یاشیل باشلی
۱۲–سیلکیندی سونالار کیمی.

دونیا
گل بیر سندن خبر آلیم
سلیماندان قالان دونیا
ازلی گؤل کیمی آچیب
آخیریندا سولان دونیا
***
دئی گؤروم نه یه طالیبسان
درسینی کیمدن آلیبسان
نئچه مین یول بوشالیبسان
نئچه مین یول دولان دونیا.
***
بو دونیا فانی دیر فانی
بو دونیادا قالان هانی
داوود اوغلو سلیمانی
تاج و تختدن سالان دونیا.
***
خسته قاسیم قالیب ناچار
بوسرّی بس کیملر آچار!
گلن قونار، قونان اوچار
هئی سالارسان تالان دونیا.
(خسته قاسیم)

ساللاما Sallama:
ساللاما به معنای ظروف آویزان،آویخته و آویز می باشد و همچنین به معنای گوشواره،چلچراغ و پلنگ نیز بکار می رود ولی در معنای آهنگ چوپان(چوبان بایاتی) نیز می آید گونه ای از شعر گرایلی نیز می باشد که دارای چندین بند و هر بند نیز چهار مصراع که کلیت موضوع و تم در تمام بندها رعایت می شود. “چوبان بایاتی” می گویند چون چوپانها از این گونه شعری استفاده زیادی کرده و گاها نیز خود، شعرهایی نیز در این گونه می سرایند

• نازلاما Nazlama:
نازلاما به معنای ناز کردن و نوازش می باشد و نوعی شعر و گونه ای از شعر آزربایجان که برای ابراز محبت به اطفال و کودکان مخصوصا دختر بچه ها به کار می رود و بیشتر نیز به صورت قوشمالار و یا دو بیت دوبیت سروده می شود. انتقال مفاهیم اخلاقی و اانسانی و احساسی و عاشقانه نیز مورد استفاده “نازلامالار”قرار می گیرد.

آران گوزله مه سی(ائران گوزله مه سی) iran gozlamasi/aran gozlamasi :
قبل از پرداختن به گونه شعری “ائران گوزله مه سی” لازم است که یادآوری گرددکه”: کلمه “ائران” یا”ایران- iran” {به عنوان یک کلمه ترکی} در فرهنگ لغت ترکی – فارسی آقای پرویز زارع شاهمرسی چنین معنا شده است:ایران با “ای” کوتاه به معنای نزدیک بوده و در معنای متضاد با “ایراق – Iraq” به معنای دور استفاده می شود و همچنین نام بسیاری از دختران ترک چه در گذشته های دور و اکنون “ایران” می باشد. از “ایران” به معنای به مقصد رسیده،عارف و سالک نیز استفاده می شود . همچنان که “ایران” اسمی دخترانه است مذکر آن نیز” ایراج – iraj” و یا” ایرج- iraj” می باشد که اسمی پسرانه می باشد. در بسیاری از مناطق ترک نژاد و ترک زبان ایران زمین، اسم بسیاری از دختران”ایران – iran”و اسم بسیاری از پسران “ایرج – iraj” می باشد.
اما :آران گوزله مه سی(ائران گوزله مه سی):
آران گوزله مه سی نام یکی از گونه های شعر تورکی آزربایجانی و همچنین نام یکی از آهنگهای موسیقی عاشیقی آزربایجان هست این گونه شعری شبیه قوشمالار می باشد. دوبیتی گونه هایی که گونه ای از شعر آزربایجانی نیز محسوب می شوند. “ائران گوزله مه سی” مانند قوشمالار دارای ۵ بند و هر بند نیز ۴ مصراع و هر مصراع نیز ۱۱ هجا دارند. در بند اول مصراع های اول با سوم و مصراع های دوم با چهارم همقافیه هستند. گاهی اوقات مصراع اول و سوم آزاد است. از بند دوم به بعد سه مصراع اول همقافیه و مصراع چهارم با مصراع چهارم بند اول نیز همقافیه می باشند.
موضوع وتم اصلی “ائران گوزله مه سی” بیشتر در وصف وطن،سرزمین آباء و اجدادی، زادگاه و اصالت وطن با اندیشه ای وطن دوستانه که حس نوستالوژی نیز چاشنی آن می باشد و به صورت آهنگین سروده می شود فلذا بیشترین استعداد و ظرفیت آهنگ گذاری را نیز دارد.

دیل دونمز Dildonmaz:
دیل دونمز در معنای اسم بکار می رود و گونه ای از شعر عاشیقی که حروفی در آن به کار می رود که موقع تلفظ زبان حتی امکان حرکت ندارد .

بئشلیک Beslik :
بئشلیک به معنای پنج تای پنج تایی می باشد و نوعی شعر مخمس نیز هست که در موضوعات و مفاهیم گوناگون سروده می شود.

ماهنی mahni :
ماهنی به معنای ترانه،نغمه،تصنیف،آواز،خنیا بود و به ترانه سرا و آوازه خوان نیز ماهنیچیmahnici می گویند و به سرودن ماهنی، ماهنی قوشما می گویند. ماهنی ها از لحاظ ساختاری و ظاهری شبیه به بایاتی ها هستند ولی از لحاظ موضوعی عمدتا موضوعی عاشقانه دارند بالعکس بایاتیلار که موضوعات متعدد و مختلفی را در برمی گیرد. در ادبیات فارسی به ماهنی ها ترانه های دوبیتی می گویند.

آغی لار ağilar :
گونه ای دیگر از شعر تورکی می باشند که عمدتا در مراثی ها مورد استفاده قرار می گیرد. البته “آغی لار” بسته به نوع مجلس مراثی مانند مراثی اهل بیت علیهم السلام، شخصیت های بزرگ دینی، قهرمانان ملی، عاشق و معشوق و… هم از لحاظ احساس و عاطفه و هم از لحاظ نوع ترکیبات و واژه های بکار رفته و تشبیهات موجود و هم از نظر زبان شعری فرق می کند. ولی آنچه که وجه مشترک در بین انواع گوناگون “آغی لار” از لحاظ مضمون می باشد حزن و اندوه غالب در این گونه شعری هست.”آغی لار” از لحاظ ظاهر و حتی قالب می تواند در قالب دوبتی، مثنوی،و(بایاتیلار،قوشمالار،نازلاما لار و…) نیز بیان شود.

۳ Comments

Add a Comment
  1. سلاملر،بو مطلب چوخ مورد استفاده اولن دئ، من درگز خراسان تورک لرئندن من.شعر قوشان من. تورکی مناسبت لرده دعوت اولمن.اما بو علم لری بیلمئی من.استعداد شعر قوشماق بوحئک بابام نن ارث دئ. اون نن کئ سئز یازن مطلبئ استفاده ائتدئم چوخ تشکر ائدمن .ساغ اولین.

    1. سلام چرا اشعار ترکی همه به زبان عامیانه هستند؟

  2. رقیه مسیحا

    یاشامالیسان، اللرینه ساغلیق قارداش، نه گوزل، نه گوزل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *